نقاط ضعف تفاوتی با هم ندارند

گونتر می‌خواهد بداند که «چی پیش می‌آد اگه با وجود همه این حرفا آدم بخواد نقاط ضعفش رو تقویت کنه؟». بستگی به این دارد که با چه میزان تمرکز فکری این کار را انجام دهیم. تصحیح نقاط ضعف تا حدی جایز است. اما اگر این پروسه طولانی شود فرد کم کم خود را کودن‌تر از دیگران حس می‌کند؛ گونترها به هیچ وجه تحمل چنین چیزی را ندارند. به این ترتیب طولی نمی‌کشد که ضعف برآنها حاکم می‌شود: «زندگی خیلی سخته»، «موفقیت شانس می‌خواد» متاسفانه به این ترتیب افراد بر ناتوانی خود مهر تایید گذاشته و موجب تضعیف اعتماد به نفس خود می‌شوند؛در واقع از پله‌های اشتباه بالا می‌روند.

«پس به این ترتیب، درست کردن نقاط ضعف خیلی از انرژی ما رو هدر می‌ده؟» دقیقا، زیرا نقاط ضعف تو همان نقاط قوت دیگران است و نقاط قوتت نقاط ضعف دیگران. پس چرا از ابتدا آنچه را که به خوبی بلدی تقویت نکنی؟ خیلی از آدم‌های موفق همین کار را می‌کنند. آنها بر توانایی‌هایشان تمرکز می‌کنند و برای انجام کارهایی که در آن ضعف دارند از دیگران کمک می‌گیرند، از کسانی که این کارها را بهتر بلدند.

منبع: کتاب گونتر وسوسه‌گر درون پیروز می‌شود

نویسنده: اشتفان فردریش مترجم: احمد صدیقی