اما اگر شادی به معنای بشاش و خندان بودن نیست، پس به چه معناست؟ مارتین سلیگمان که از او با عنوان «پدر روانشناسی مثبت» یاد می‌شود، در سال ۲۰۰۳ کتابی را به نام «شادی اصیل» به رشته تحریر در آورد که در آن به تعاریف، مبانی و فعالیت‌های لازم برای رسیدن به شادی پرداخته شده است. او سه عنصر اصلی را برای شادی برمی‌شمرد که عبارت است از: احساس مثبت بودن، تعهد داشتن و معنادار بودن. به عقیده سلیگمان، ترکیب شدن این سه عنصر در یک انسان، باعث شاد شدن او می‌شود. فردی که از زندگی و کارش، احساس مثبت بودن، متعهد بودن و معناداری می‌کند، به شادی بلندمدت و عمیق دست خواهد یافت و همه اینها با گوهر درونی افراد گره خورده است. شرایط شما هر چه که باشد، احساس شادی واقعی در کار و زندگی و پیدا کردن گوهر درونی‌تان مکمل یکدیگر هستند. هویدا شدن گوهر درون، بیش از هر چیز دیگری عبارت است از یافتن معنا و هدف زندگی و متعهد شدن او به‌کار و زندگی‌اش همراه با ایجاد احساس مثبت نسبت به آنها.

یاسمن هلال یک بسکتبالیست حرفه‌ای مصری بود که نزدیک به یک دهه در تیم ملی بسکتبال مصر عضویت داشت و همزمان به عنوان یک مهندس زیست شناسی موفق نیز مشغول به‌کار بود. اگر چه او در هر دوی این زمینه‌ها، موفق و کارآمد بود اما هیچ کدام از آنها به او لذت کافی و احساس شاد بودن نمی‌دادند. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه یک شب درحالی‌که از مسابقه بسکتبال برمی‌گشت، به چند بچه برخورد که مشغول گدایی بودند. آنها از او پول طلب کردند و او مقدار کمی پول خرد که در ماشین خود داشت، به آن سه بچه داد. پس از بازگشت به خانه، احساس عجیب و بی‌سابقه‌ای تمام وجود یاسمن را فرا گرفت. احساس توام با لذت و شادی فراوان و حقیقی از یک سو و عذاب وجدان از سویی دیگر. او از این مساله شاد بود که به چند پسر بچه فقیر کمک کرده است و آنها با استفاده از آن پول می‌توانند به برخی از آرزوهای خود برسند و عذاب وجدان از آن جهت که او پول کمی همراه داشت و نتوانست بیشتر این آنها را شاد کند.

از فردای آن روز، یاسمن شروع به آغاز برنامه‌ای برای کمک‌رسانی و حمایت مالی به کودکان محروم از تحصیل کرد. او توانست از شهرتش در زمینه ورزش استفاده کرده و حامیان مالی خوبی برای ادامه این برنامه پیدا کند و از این طریق به شادی حقیقی که ساله‌ها به دنبال آن بود دست یابد.

alavitarjomeh@gmail.com