شرکت شما به کدام توانمندی‌های دیجیتالی نیاز دارد؟

مترجم: روناک طه زاده اساسی‌ترین الزامات فن‌آوری برای ایجاد دگرگونی‌های دیجیتالی، فقط بر عهده بخش IT شرکت شما نیست. تحقیقات جدید نشان می‌دهند که دگرگونی‌های دیجیتالی، شرکت‌ها را به استفاده از مجموعه‌ای مرکزی متشکل از توانمندی‌های دیجیتالی چهار بخشی ملزم می‌کند: سیستم عامل دیجیتالی واحد و یکپارچه، ارائه راه‌حل، توانمندی‌های تجزیه و تحلیل و ادغام کسب‌وکار و فناوری اطلاعات. در محیط کسب‌وکار امروزی، توانمندی‌‌های دیجیتالی، عنصر بنیادین در شرکت‌هایی است که می‌توانند تجربه مشتری، فرآیندهای عملیاتی و مدل‌های کسب‌وکار را تغییر شکل بدهند. اگر چه بخش مدیریت تکنولوژی اطلاعات موجود در بسیاری از شرکت‌ها، دارای مهارت لازم برای رهبری برخی از ابتکارات دیجیتالی هستند، اما اکثر شرکت‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که باید مهارت‌های اضافی هم کسب کنند یا واحدهای جداگانه‌ای را برای هماهنگی دگرگونی‌های دیجیتالی ایجاد کنند. در واقع ۷۷ درصد از مدیرانی که با آنها مصاحبه کرده‌ایم، شکاف مهارت‌ها را به عنوان مانعی برای اجرای دگرگونی‌های دیجیتالی عنوان کرده‌اند. لازم است مهارت‌ها از IT محض فراتر بروند تا بتوانند فن‌آوری‌های خاص را همانند رسانه‌های اجتماعی و برنامه‌های کاربردی تلفن همراه، به عنوان مهارت‌های تحلیلی برای کسب ارزش از داده‌های بزرگ را دربربگیرند. در مصاحبه‌های متعددی که با ۱۵۷ تن از مدیران ۵۰ شرکت بزرگ انجام دادیم، به این نتیجه رسیدیم که اساسی‌ترین نیازمندی برای تحول و دگرگونی‌های دیجیتالی، تنها مهارت‌های خاص یا فن‌آوری‌های خاص نیست، بلکه مجموعه‌ای اصلی متشکل از چهار نیازمندی دیجیتالی که در بالا ذکر شد، مورد نیاز است. این چهار قابلیت، جنبه‌های مختلفی از تکنولوژی هستند، اما معمولا همه آنها در بخش IT جای نمی‌گیرند: ۱) سیستم عامل دیجیتالی واحد و یکپارچه اساسی‌ترین تقویت‌کننده‌ها یا بازدارنده‌های تکنولوژی تحول و تبدیل، سیستم عامل دیجیتالی است که از داده‌ها و فرآیندهای یکپارچه مناسب تشکیل شده است. در گذشته بسیاری از شرکت‌های بزرگ و موفق، کارهای خود را از طریق مخازن اطلاعاتی کوچکی انجام می‌دادند که هر یک دارای سیستم، داده‌های تعریف شده و فرآیندهای کسب‌وکار مختص به خود بودند. داشتن یک دیدگاه مشترک نسبت به مشتریان یا محصولات می‌تواند بسیار دشوار باشد، اما بدون داشتن یک نظر و دیدگاه مشترک، رویکردهای پیشرفته برای تعامل با مشتری یا بهینه‌سازی فرآیند نمی‌تواند رخ دهد. متاسفانه، بسیاری از مدیران عامل شرکت‌ها به دلیل وجود مشکلات ناشی از سیستم‌های ناکارآمد توسط مدیران میانی مورد سرزنش قرار می‌گیرند. پنجاه درصد از مصاحبه شوندگان ما فناوری اطلاعات ناکارآمد را به عنوان یک چالش اصلی ذکر کرده‌اند. سختی و دشواری اجرای عملیات بدون وجود چنین سیستم عامل دیجیتالی، زمانی بیشتر می‌شود و بیشتر نمود پیدا می‌کند که شرکت‌ها درگیر عملیات چند جانبه می‌شوند. به عنوان مثال، بسیاری از شرکت‌ها نمی‌توانند فعالیت مشتریان در فروشگاه‌‌ها یا شعب بانکی را به فعالیت خود از طریق وب سایت یا دستگاه‌های تلفن همراه لینک کنند و ارتباط دهند. یکی از کارکنان اجرایی یک شرکت به نمایندگی از سایر کارکنان گفته بود: «یکپارچه‌سازی داده‌ها، بزرگ‌ترین چالش ما در راه‌اندازی خدمات دیجیتالی است.» یکی از دلایل این موضوع این است که اغلب شرکت‌های مبتنی بر وب در مقایسه با شرکت‌های سنتی با سهولت بیشتری قادر به کسب مزایا و همچنین سودآوری بیشتر از طریق تجزیه و تحلیل هستند و عمده دلیل آن این است که شرکت‌های مبتنی بر وب، دارای داده‌ها و فرآیندهای یکپارچه هستند. برای بسیاری از شرکت‌های سنتی، اولین قدم آماده‌سازی برای دگرگونی‌های دیجیتالی، سرمایه‌گذاری در یکپارچه سازی داده‌ها و فرآیندها در سراسر شرکت است. در این راستا، شرکت‌هایی که در حال حاضر سیستم‌های برنامه‌ریزی منابع سازمانی (ERP) و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) را اجرا می‌کنند، یک گام جلوتر از دیگران هستند. همچنین سیستم عامل‌ یکپارچه می‌تواند به مدیریت تمرکز زدایی در جهانی شدن کمک کند. به عنوان مثال، در یک شرکت خدماتی از ویژگی‌های سیستم عامل‌های متمرکز می‌توان برای نقل و انتقال اطلاعاتی که برای یک موضوع خاص متناسب‌سازی شده و نمی‌تواند از تکنولوژی پشتیبانی کند، استفاده کرد. بسترهای نرم‌افزاری رایج و معمول یک شرکت رسانه‌ای به سازمان این امکان را می‌دهد تا مفاهیم و محتوا را در سطح جهانی به اشتراک بگذارد. به عنوان مثال، فیلم ویدئویی یک مسابقه فوتبال در آفریقا، بلافاصله می‌تواند مجددا در جنوب آمریکا مورد استفاده قرار گیرد و مصاحبه‌های مشهور در اسپانیا می‌تواند به راحتی در سایر بازارها و در فرمت‌های دیگر منتشر شود. ۲) ارائه راه حل شرکت‌ها همچنین به توانایی تغییر فرآیندهای خود یا ساخت روش‌های جدید روی داده‌ها و سیستم عامل، نیاز دارند. این ارائه راه‌حل مستلزم روش‌های موثر و مهارت‌های قوی است. اکثر بخش‌های IT دارای روش‌های توسعه و پیشرفت در محل خود هستند؛ اگرچه این روش‌ها اغلب برای الزامات با طراحی‌های مناسب و فناوری و تکنولوژی‌های به بلوغ رسیده (و نه برای تکنولوژی‌ها و شیوه‌های در حال ظهور) آماده و مهیا شده‌اند. به عنوان مثال، تلفن همراه و رسانه‌های اجتماعی، اغلب به روش‌های تکرار شونده برای یادگیری در مورد آنچه در بازار یا در محل کار اتفاق می‌افتد، نیاز دارند. همچنین، چنین ابتکاراتی از گونه‌ای از تکنولوژی استفاده می‌کنند که ممکن است به طور معمول در دسترس شرکت نباشد. فعالیت‌های تجزیه و تحلیلی اغلب به دانش و حالت خاصی نیاز دارند که توسعه‌دهندگان معمولی IT حائز این شرایط نیستند. برخی از بخش‌های IT، واحدهای ویژه‌ای را برای ایجاد مهارت‌ها و روش‌های فناوری در حال ظهور به کار گرفته‌اند. سایر بخش‌ها، دارای واحدهای نوآوری هستند تا بتوانند شناسایی کنند که فن‌آوری‌ها و شیوه‌های جدید چگونه می‌توانند کسب‌وکار را تغییر دهند. بسیاری از افراد هنوز برای کمک گرفتن، به خارج از سازمان چشم دوخته‌اند. ۷۸ درصد از شرکت‌هایی که ما با آنها مصاحبه کرده‌ایم، فروشندگان را برای رسیدگی به پروژه‌های بزرگ و یا پروژه‌هایی که به فن‌آوری‌های پیشرفته نیاز دارند، استخدام می‌کنند. مشارکت فروشندگان متخصص در این حوزه می‌تواند بسیار موثر باشد، اما برخی از مدیران اجرایی در مورد اتکای بیش از حد به فروشندگان ابراز نگرانی کرده‌اند. به گفته یکی از مدیران اجرایی شرکت خدمات پذیرایی و تشریفات، دانش فن‌آوری‌های کلیدی در حال ظهور که در بین فروشندگان خارجی توزیع شده است، فرآیند یکپارچگی و ادغام را دشوار کرده است. بسیاری از مدیران، از وجود شکاف‌های دانشی که پس از به پایان رسیدن رابطه فروشندگی وجود دارد، ابراز نگرانی کرده‌اند. ۳) توانمندی‌ها و قابلیت‌های تجزیه و تحلیل در تحقیق ما، مدیریت اطلاعات و تجزیه و تحلیل‌ها به عنوان اهداف اصلی مدیران در کلیه صنایع برجسته و شناخته شده است. چندین شرکت نیز نظری مشابه یکی از مدیران اجرایی داشتند که گفته بود «اکنون زمان برداشت داده‌ها و تبدیل کردن آن به بینش است.» ترکیب داده‌های یکپارچه با ابزارهای قدرتمند تجزیه و تحلیل، به عنوان راهی برای به دست آوردن مزیت استراتژیک رقبا دیده می‌شود. شرکت‌ها در سطوح مختلف و به تناسب نیازمندی، درگیر تجزیه و تحلیل هستند. بعضی از آنها، از تجزیه و تحلیل داده‌ها برای استفاده بهتر از داده‌های در دسترس و موجود در سیستم‌های مبادلاتی استفاده می‌کنند. این‌گونه شرکت‌ها تصمیم‌های بسیار آگاهانه‌تر و بهتری را اتخاذ می‌کنند و به تغییرات عملیاتشان، واکنش سریع‌تری نشان می‌دهند. شرکت‌هایی که دارای داده‌های یکپارچه هستند، می‌توانند استراتژی‌های تجزیه و تحلیل بسیار قدرتمندتری را به کار گیرند. یک شرکت بیمه قادر است فروش‌ها را پیش‌بینی کند و به فروشندگان در مورد محصولات هدف - یعنی محصولاتی که احتمال دارد فقط نوع خاصی از مشتریان آن را خریداری کنند - و همچنین اجتناب از محصولاتی که مشتری احتمالا هرگز خریداری نمی‌کند، کمک کند. یک شرکت خدمات تشریفات و پذیرایی و همچنین یک شرکت ارائه خدمات غذایی از تجزیه و تحلیل‌ها جهت تقویت هدف‌گذاری‌ها و همچنین هدایت تجارب قیمت‌گذاری استفاده می‌کند. یک شرکت رسانه‌ای از تجزیه و تحلیل‌های مبتنی بر وب برای فراهم کردن شاخص‌های کلیدی عملکرد مبتنی بر زمان برای استفاده مشتریان، بهره برداری می‌کند. آنها در واقع این کار را به منظور نشان دادن ارزش افزوده محصولات شرکت انجام می‌دهند. بسیاری از شرکت‌های بیمه‌ای از تجزیه و تحلیل‌ها جهت شکل دهی سیاست‌ها، امکان قیمت‌گذاری بهتر و تغییر شکل دادن ریسک پرتفوی اوراق بهادار شرکت‌ها استفاده می‌کنند. با این حال، مدیران به این نکته نیز اشاره می‌کنند که استقرار قابلیت تجزیه و تحلیل، کاری مشکل و سخت بوده و علاوه بر سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات، به مهارت و تغییر فرهنگی نیز نیاز دارد. ۴) ادغام کسب‌وکار و یکپارچگی فناوری اطلاعات دگرگونی‌ها و تغییر و تحولات دیجیتالی، بیشتر از سایر تغییرات کسب‌وکار، به یکپارچه‌سازی قوی بین تکنولوژی و مدیران کسب‌وکار نیاز دارد. شرکت‌هایی که در سوابق کاری خود، از فناوری اطلاعات استفاده کرده‌اند و همچنین دارای روابط خوبی در کسب وکار بوده‌اند، امتیاز بیشتری برای انجام دگرگونی‌های دیجیتالی دارند. اغلب این شرکت‌ها نسبت به شرکت‌هایی که از فناوری اطلاعات به خوبی استفاده نکرده‌اند، مشکلات ساده‌تری دارند. در مقابل، شرکت‌هایی که دارای یک ساختار فناوری اطلاعات مناسب و همچنین روابط کاری خوب هستند، در موقعیت بهتری برای آغاز دگرگونی‌های دیجیتالی هستند. همان‌طور که یکی از مدیران اجرایی یک بانک عنوان کرده: «در طول پنج سال اخیر، فناوری اطلاعات رابطه بسیار نزدیک‌تری را با کسب‌وکار پیدا کرده است. فناوری اطلاعات برای حصول موفقیت بسیار مهم است؛ چون بسیاری از تحولات مهم در کسب‌وکار ما توسط تکنولوژی مهیا شده است.» مدیران IT می‌توانند با اعتماد و درک مشترک، به مدیران کسب وکار در جهت نیل به اهداف خود کمک کنند و مدیران کسب‌وکار به پیشنهاد آنها که ممکن است مملو از خلاقیت و نوآوری باشد، گوش فرا دهند. زمانی که روابط قوی بین این دو گروه وجود داشته باشد، مدیران هر دو طرف برای ایجاد مکانیسم‌های جدید نظارت یا واحدهای دیجیتالی، بدون احساس خطر آماده بوده و از خود انعطاف لازم را نشان می‌دهند.