پیشنهادهایی از طرف بهترین مدیران برای رسیدن به موفقیت

مترجم: حسین مظاهری منبع: managareonline.it مدیریت یک شرکت اصلا کار ساده‌ای نیست و گاهی اوقات ممکن است اوضاع کاملا مطابق میل یک مدیر پیش نرود و او مشکلاتی را در برابر خود ببیند که در گذشته از پس حل کامل آنها برنیامده است. در این مواقع باید با اتخاذ تصمیمات بجا و با استراتژی مناسب شرکت را از این تونل مشکلات به سلامت عبور دهد. یک مدیر موفق باید بفهمد که در اطراف او چه می‌گذرد. باید از جزء جزء فعالیت‌هایی که تحت مدیریت او انجام می‌شوند، کاملا آگاه باشد: در قسمت‌های مختلف شرکت چه اتفاقی می‌افتد؟ چه فعالیت‌ها و تغییرات احتمالی جدیدی وجود دارند؟ در چشم‌انداز رقابتی چه اتفاقاتی در حال رخ دادن هستند؟

بنابراین باید روی چنین سوالات کلیدی متمرکز شود و تا حد امکان پاسخی مناسب برای آنها بیابد.

باید هریک از این سوالات را آنالیز کند و بفهمد که چه باید کرد: هر یک از جزئیات به نوبه خود حائز اهمیت هستند و نباید از هیچ کدام از آنها غافل شد چراکه نادیده گرفتن یک مورد جزئی هم خطری است که می‌تواند به پیدایش مشکلی بزرگ منجر شود.

یک مدیر باید در برخی شرایط ریسک‌پذیر باشد و هیچ‌گاه هم از یاد گرفتن نکات جدید بازنایستد. او باید فعالیت تجاری خود را کاملا جدی بگیرد و به خود و توانایی‌هایش ایمان داشته باشد و اگر در آغاز راه مدیریت است حتما از تجربه همکاران قدیمی‌تر بهره بگیرد و درکل ارتباط خوبی با دیگر کارمندان داشته باشد. او می‌تواند از کارمندان بخواهد تا بازتاب عملکرد شرکت را از نظر خودشان بررسی و به او اعلام کنند. این نظرسنجی می‌تواند برای موفقیت شرکت مفید و کارآمد باشد.

یک مدیر هوشیار باید بر نحوه عملکرد کارکنان شرکت احاطه کامل داشته باشد. در یک دنیای ایده‌آل کارمندانی که تازه استخدام می‌شوند باید قبلا آموزش کافی را برای شغل جدید فراگرفته باشند. اما همیشه این‌گونه نیست و یک مدیر باید با آموزش مبانی اصولی حرفه تازه به این دسته از کارمندان آنها را حمایت کند.

باید از آنها بخواهد که حتی در وظایف و مسائل کم‌اهمیت هم به بهترین نحو نقش خود را ایفا کنند. باید از آنها بخواهد که پیشاپیش از خودشان بپرسند در موقعیت X چگونه عمل خواهند کرد. به این ترتیب می‌آموزند که نیازهای یک مدیر را در شرایط خاص پیش‌بینی کنند. کارمندان باید چگونگی سازماندهی مناسب را بیاموزند و یک مدیر باید نحوه استفاده مناسب از وقت‌شان را چه در دفتر کارشان و چه خارج از آن به آنها بیاموزد.

کارمندان یک شرکت می‌توانند موقعیت‌های پیچیده‌ای ایجاد کنند. صرف‌نظر از اینکه شرکت کوچک یا بزرگ و وسیع باشد هر کارمند می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند که هم رئیس و هم بقیه کارمندان شرکت را در شرایطی سخت و فاجعه‌بار قرار دهد و یک مدیر کارآمد باید بداند چگونه با این مشکلات مواجه شود.

هرچند گاهی اوقات هم مشکلات کارمندان سطحی و حاشیه‌ای به نظر می‌رسند اما در هر صورت یک مدیر کارآمد نباید از آنها غافل شود.

برای مثال وقتی یک شرکت توسعه پیدا می‌کند معمولا نقش‌ها جابه‌جا می‌شوند و نقش‌های جدیدی ایجاد می‌شوند که بتوانند در جهت کارآیی بیشتر در درون شرکت موثر باشند و توانایی شرکت را هم در برآورده کردن انتظارات مشتریان افزایش دهند. در این شرایط ممکن است کارمندی ارتقای سطح پیدا کند و همین مساله باعث بروز شایعات یا ایجاد احساسات منفی و غیرقابل توجیه در دیگر کارمندان

شود.

در اینجا مدیر باید هرچه سریع‌تر و قبل از اینکه این مساله به یک مشکل واقعی تبدیل شود وارد عمل شود واز بروز حاشیه جلوگیری کند و همچنین به هریک از پرسنل هم زمان کافی را برای وفق دادن خود با شرایط و نقش جدید بدهد.

مساله دیگری که شاید از طرف برخی مدیران زیاد مورد توجه قرار نگیرد عدم رعایت ظاهر مناسب و نظم کارمندان است. یک کارمند ممکن است به آراستگی موهایش یا مدل پوشش خود اهمیت ندهد و نوع پوشش‌اش مناسب جایگاهش نباشد. برای رفع چنین مشکلاتی باید کارمند را به صورت خصوصی فرابخوانید و بدون ارائه قضاوت منفی نسبت به او از او بخواهید این موارد را اصلاح کند.

به این صورت به کارمندان نشان می‌دهید که جدیت در تمام زمینه‌های فردی و تیمی برای شما حائز اهمیت است.

وجود تعامل بین کارمندان در دفتر کارشان ضروری است اما متاسفانه ممکن است برخی از کارکنان در این شرایط به برقراری ارتباطی سطحی و استفاده از ادبیاتی بسیار غیررسمی و نامناسب با شرایط کاری مبادرت ورزند که باید حتما با آن برخورد شود چراکه حتما در بازدهی آنها و در نهایت در بازدهی کلی شرکت تاثیر منفی خواهد داشت.

به هر جهت زمانی‌که مدیر به درک درستی از آنچه که در شرکت در حال روی دادن است رسید و موفق به شناسایی مشکلاتی شد که روند موفقیت شرکت را به مخاطره می‌اندازند باید طرحی را برای رفع این مشکلات برنامه‌ریزی کند و بفهمد که قدم‌های بعدی برای یک برنامه‌ریزی و سازماندهی اصولی که شامل کوچک‌ترین جزئیات باشد، کدام موارد را شامل می‌شود.حتی شاید لازم باشد که برای یک طرح ایده‌آل از حضور یک متخصص بهره‌مند شوید.