نویسنده: Andy Yun مترجم: فریبا ولیزاده منبع: www.pointb.com آناتومی یک استراتژی موفق دیجیتال در قدم اول شامل بینش و چشم‌انداز است. ویژگی‌های محیط امروزی

فناوری‌های دیجیتال متعهد به برقراری ارتباط میان سازمان‌ها و مشتریان، ذی‌نفعان و سهامداران هستند، به نحوی که ارتباطات تقویت شده و ترویج نام تجاری و افزایش سوددهی تحقق یابد. درحالی‌که تکنولوژی‌های نوین سازمان‌ها را به بهترین شکل در تحقق این هدف یاری می‌رسانند اما همچنان راه حل مناسبی برای تقویت وفاداری مشتری وجود ندارد. در واقع بنا بر پیش‌بینی‌ها، در چنین شرایطی قریب به ۸۰ درصد برنامه‌های استراتژیک شبکه‌ای با شکست روبه‌رو

خواهند شد.

دو دلیل عمده شکست طرح‌ها و برنامه‌های دیجیتال شناسایی شده‌اند: نخست اینکه بدون تمرکز بر تجارب ارتباط با مشتری شبکه ارتباطی نادرستی انتخاب می‌شود و دوم اینکه سازمان‌ها آمادگی و توانایی کافی برای بهره‌برداری از فرصت‌های ایجاد‌شده حاصل از کاربرد شبکه‌های دیجیتال را در اختیار ندارند.

در چنین چشم‌انداز پیچیده‌ای سازمان شما چگونه با بهره‌برداری از فرصت‌های حاصل از پیاده‌سازی استراتژی‌های دیجیتال به نیازهای مشتریان خود پاسخ می‌دهد؟ چگونه با ایجاد ترکیب منحصربه‌فرد از اطلاعات و تکنولوژی، ارتباطات خود را با مشتری ارتقا می‌بخشید؟ چگونه اتحاد سهامداران و ذی‌نفعان کلیدی را در پذیرش رویکردی خاص امکان‌پذیر می‌سازید؟ چگونه استراتژی دیجیتال خود را به بهترین نحو در سراسر سازمان نشر می‌دهید؟ تمامی این مشکلات با داشتن یک استراتژی دیجیتال جامع که بینش، تمرکز و نظارت را به‌منظور انتخاب و پیاده‌سازی بهترین راه حل‌های دیجیتال در اختیار دارد، قابل حل هستند.

مسلما مزایای یک استراتژی دیجیتال که به صراحت تبیین شده است، قابل ارزیابی هستند. برای مثال، با استفاده از یک پلت‌فرم موبایلی که در بخش‌ها و دپارتمان‌های مختلف سازمان قابل بهره‌برداری است، یک بنگاه اقتصادی قادر خواهد بود نزدیک به ۲۰ درصد هزینه‌های توسعه فناوری‌های موبایلی را حذف کند و خدمات سریع‌تر و بهتری در اختیار مشتریان خود قرار دهد. بهره‌مندی از چنین فرصتی منوط به برخورداری از یک رویکرد دیجیتالی است که در سراسر سازمان تسری پیدا کرده است. مهم‌ترین اجزای مورد نیاز برای پیاده‌سازی یک استراتژی دیجیتال عبارت است از:

*تعیین صریح چشم‌انداز و و اهداف دیجیتال. برای مثال یکی از اهداف شما باید انتقال اطلاعاتی در خصوص ویژگی‌های محصولات و خدمات به مشتریان یا ارتقای بهره‌وری نیروی فروش به واسطه کاربرد وب یا ایجاد پیوند میان زنجیره تامین و سیستم‌های ارتباط با مشتری باشد.

* ارزیابی تاثیرات پیاده‌سازی طرح‌های دیجیتال. بررسی میزان بازگشت سرمایه، شهرت نام تجاری، سهم بازار و جذب مشتری و تعامل با او نیز از جمله این ارزیابی‌ها است.

* ایجاد فرآیندی روشن برای پرورش و بهره‌برداری از نوآوری‌های دیجیتال از طریق فناوری‌ها و رویکردهای نوین دیجیتالی در هر صنعتی. این فرآیند می‌تواند شامل فرآیند توسعه محصول یا یک مدل طراحی مبتنی بر پژوهش‌های صنعتی یا نقشه راهی چند ساله باشد که محرک نوآوری و تغییر بوده و کمک بزرگی به حذف شکاف‌های موجود بین گروه‌های سازمانی مختلف کرده و نحوه بهره‌برداری از تجزیه و تحلیل‌های رقابتی را مشخص می‌کند.

*ایجاد تیمی دیجیتال که نیازمندی‌های سازمانی را تعیین می‌کند. ارزیابی پروژه، تعیین معیار‌های تصمیم‌گیری و ایجاد تصویری روشن از نحوه پشتیبانی و حمایت از ابتکارات دیجیتال از جمله وظایف اعضای این تیم به‌شمار می‌روند. این تیم باید به واسطه اکوسیستم دیجیتال قادر باشد شکاف‌های موجود میان گروه‌های خلاق، فناوری‌ها و گروه‌های ارائه‌دهنده خدمات را از میان بردارد.

*برخورداری از چشم‌انداز گسترده در سراسر سازمان و برنامه‌ریزی. این ویژگی شما را قادر به مدیریت وضعیت دیجیتال در سراسر سازمان می‌کند و به این ترتیب از غرق شدن قایق‌های فردی در اقیانوس گسترده این تغییر جلوگیری به عمل آمده و در واقع نوعی اتحاد در پیاده‌سازی برنامه دیجیتال امکان‌پذیر می‌شود. برنامه دیجیتال شما را در ایجاد ناوگانی قدرتمند برای تحقق اهداف سازمانی یاری می‌رساند.

آناتومی استراتژی دیجیتال

تنظیم و تطبیق طرح‌های دیجیتال با اهداف و استراتژی‌های کسب وکار:

بخش بازاریابی و فناوری اطلاعات معمولا طرح‌های دیجیتال مخصوص به خود را دارند که تاثیری منحصربه‌فرد بر عملیات سازمانی و خدمات ارائه شده به مشتریان دارند. به‌منظور کسب اطمینان از کارآیی و ایجاد یک رویکرد واحد، لازم است تطابقی اساسی بین اهداف کسب‌وکار خود و حامیان مالی و فعالیت‌های دیجیتال برقرار کنید. این به معنی تمرکز بر سرمایه‌گذاری در حوزه جمع آوری و تحلیل اطلاعات، تقویت توان برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی است.

سخن آخر

خبر خوب این است که در صورت اجرای صحیح، استراتژی منتخب در بلندمدت نیز قابل بهره‌برداری خواهد بود. هر یک از برنامه‌های طراحی شده باید در بازه‌های زمانی مشخص بررسی شده و براساس موفقیت‌های کسب شده در گذشته و اهداف استراتژیک تعیین شده ارزیابی شوند. هر برنامه باید قادر باشد الزامات تمرکز در آینده را در قالب استراتژی جامع دیجیتال تعیین کند.

سازمان‌هایی که برنامه‌های دیجیتال موفقی دارند قادر به مدیریت تغییر استراتژی در طول زمان هستند. تمرکز اصلی بر پیاده سازی برنامه‌هایی است که در عین پیچیدگی بر تعمیق روابط و افزایش تعاملات با مشتری دقت لازم را دارد. سازمان‌های موفق برنامه‌ها و استراتژی‌هایی را انتخاب و تقویت می‌کنند که از نظر کسب‌وکارشان کارآمد و مفید هستند.