با نگاهی به هیات‌مدیره‌های شرکت‌های امروزی و شرکت‌های ۲۵ سال گذشته، با تعجب درمی‌یابیم تا چه میزان در ترکیب هیات‌مدیره‌ها و نیز نقش راهبردی آنها تغییر و تحول صورت پذیرفته است.آنچه در شرکت‌های امروزی می‌بینیم، مدیران داخلی کمتر، روسا و مدیران اجرایی با نقش کمتر، هیات‌مدیره‌های کوچک‌تر، متنوع‌تر و با اعضای مسن‌تر و تعداد جلسات کمتر است. البته این تغییر و تحولات در مقابل تاثیری که قوانین و مقررات بر دگرگونی ترکیب هیات‌های مدیره و مدیرعاملان طی ۵ سال آتی دارند، اندک به نظر می‌آیند. در گزارش شاخص سالانه شرکت تحقیقاتی و مشاوره‌ای اسپنسر استوارت (SSBI) تغییر ترکیب هیات‌مدیره‌ها، ساختار و حق‌الزحمه اعضای آنان برای ۲۵ سال دنبال شده است. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد در سال ۱۹۸۶ استقلال اعضای هیات‌مدیره موضوع مهمی محسوب نمی‌شد. در نتیجه در آن زمان اسپنسر استوارت، به موضوعاتی نظیر ترکیب اعضای موظف۱ و غیرموظف۲ پرداخت. در واقع، تعداد قابل‌توجهی از مدیران آن دوره که «غیرموظف» محسوب می‌شدند، امروزه واجد شرایط برای احراز عضو مستقل نیستند.در آن دوران تعداد اعضای هیات‌مدیره به‌طور متوسط ۱۵ نفر با نسبت ۳ نفر غیر موظف به یک نفر موظف بود. درحالی‌که اعضای هیات‌مدیره‌ها امروزه به‌طور متوسط ۱۱ نفر و با نسبت ۵ نفر مستقل به یک نفر غیرمستقل است. در سال ۱۹۸۶، در تعداد انگشت شماری از شرکت‌ها پیش می‌آمد که مدیر اجرایی، یگانه فرد داخلی هیات‌مدیره باشد، اما امروزه در بیش از نصف ۵۰۰ شرکت موجود در شاخص S&P، مدیر اجرایی تنها فرد موظف هیات‌مدیره است. اما مواردی که در شاخص ۱۹۸۶ مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار نگرفت: تمایز نقش‌های رئیس هیات‌مدیره و مدیر ارشد اجرایی (CEO)، درصد مشارکت و حضور زنان و اقلیت‌ها در هیات‌مدیره، عملکرد گذشته مدیرعاملان، رای اکثریت، برنامه‌ریزی مسیر شغلی یا ارزیابی هیات‌مدیره از خود. این موارد هنوز تا آن زمان به چشم نیامده بود.

امروزه ۴۰ درصد از هیات‌مدیره شرکت‌ها، بین رئیس این هیات و CEO تمایز قائل می‌شوند. ۵۰ درصد از مدیران ارشدی که روزی عضو غیرموظف از هیات‌مدیره بودند اکنون رئیس آن محسوب می‌شوند، اما فقط ۱۹ درصد از کل هیات‌مدیره‌های ۵۰۰ شرکت S & P حقیقتا رئیس مستقلی دارند. در ۵ سال گذشته این سهم تنها ۹ درصد بوده است.

بازنشستگی اجباری در سنین بالاتر

دغدغه‌های سهامداران به‌طور قابل‌توجهی تغییر کرده و اموری نظیر رای اکثریت و جانشینی برای آنان دارای اهمیت شده است. ۷۱درصد از هیات‌مدیره‌ها بر پایه اکثریت آرا پیش می‌روند و مدیرانی که نتوانند این اکثریت آرا را برای حفظ سمت خود کسب کنند، مجبور به استعفا خواهند شد. ۹۹ درصد از هیات‌مدیره‌ها که در نظرسنجی شرکت کرده‌اند، اذعان داشته‌اند موضوع جانشینی مدیر اجرایی سالی حداقل یک بار مطرح می‌شود؛ با این حال ۱۴ درصد از هیات‌مدیره‌ها حتی برنامه جانشینی اضطراری هم ترتیب نداده‌اند.

۲۵ سال پیش جانشینی مدیرعامل موضوعی نبود که بخواهد در مورد آن تحقیقی صورت گیرد. در سال ۲۰۰۰، ۵۸ درصد هیات‌مدیره‌ها قوانین بازنشستگی اجباری را بنا نهاده‌اند، درحالی‌که این رقم امروزه به ۷۴ درصد رسیده است؛ البته این را هم باید اضافه کرد که سن بازنشستگی رو به افزایش است. در سال ۲۰۰۰، شرکت‌هایی که ۷۲ سال و بالاتر را سن بازنشستگی معین کرده بودند، ۳۷ درصد بوده‌اند درحالی‌که اکنون درصد بیشتری از شرکت‌ها یعنی ۷۹ درصد این سن را برای بازنشستگی تعیین کرده‌اند. اکنون ۱۹ درصد از شرکت‌ها، ۷۵ سال به بالا را سن بازنشستگی تعیین کرده‌اند، درحالی‌که یک درصد شرکت‌ها در سال ۲۰۰۰ این وضعیت را داشته‌اند.با این حال یک مورد هست که طی این ۲۵ سال تغییر نکرده است؛ هیات‌مدیره‌ها هنوز هم مدیران ارشد اجرایی (CEO) فعال را برای منصب مدیرعاملی هیات ترجیح می‌دهند. تنها تفاوت این است که هیات‌مدیره‌ها دریافته‌اند استخدام چنین افرادی امری است بسیار دشوار. بیش از نیمی از مدیران ارشد اجرایی ۵۰۰ شرکت S&P از اعضای هیات‌مدیره هستند. در سال ۲۰۱۰ تنها ۲۶ درصد از مدیران‌عامل جدید، از مدیران فعال اجرایی شرکت‌ها بودند. این رقم برای ۱۰ سال گذشته، ۵۳ درصد است. هیات‌مدیره‌ها اکنون باید در جایی دیگر دنبال استعدادها باشند و مدیران اجرایی بازنشسته و کسانی که بیشتر عملگرا هستند را استخدام کنند. در تحقیقی که صورت گرفته مشخص شده ۴۴ درصد از شرکت‌ها در پی استخدام مدیران خانم هستند، تنها ۲۱ درصد از مدیران استخدامی جدید، خانم بوده و ۱۰ درصد از شرکت‌ها اصلامدیر خانم ندارند. ۴۷ درصد از هیات‌مدیره‌ها خواهان استخدام گروه‌های اقلیت هستند و تنها ۱۲ درصد از مدیران جدیدالاستخدام از اقلیت‌ها هستند.تقاضای شدیدی برای آن دسته از مدیرانی وجود دارد که مهارت‌های خاص و ویژه‌ای دارند. ۴۹ درصد از شرکت‌هایی که در تحقیق شرکت کرده‌اند، خواهان به خدمت گرفتن مدیرانی هستند که دارای سابقه مالی بسیار قوی باشند، ۴۵ درصد خواهان مدیرانی با سابقه کار در محیط‌های صنعتی و ۳۷ درصد جویای مدیرانی با تخصص‌های مالی هستند. نزدیک ۲۰ درصد خواهان مدیرانی با تخصص‌هایی در حوزه نظارت، ریسک، فناوری یا بازاریابی هستند.

حق‌الزحمه مدیران طی ۲۵سال دو برابر شده است. واقعیت این است که شرکت‌ها در دوره‌ای به سر می‌برند که توجه به راهبری شرکت‌ها افزایش یافته است. تغییر در مبالغ پاداش‌های تعلق گرفته به رئیسان هیات‌مدیره‌ها حاکی از افزایش مسوولیت‌های آنان است. حتی بدون لحاظ تغییر و تحول صورت گرفته در راهبری هیات‌مدیره، یک مدیری که متعلق به دوره زمانی ۱۹۸۶ است به سختی می‌تواند هیات‌مدیره معاصر را درک کند. امروزه وظایف و مسوولیت‌های هیات‌های مدیره گسترده‌تر، نفوذشان بر استراتژی‌های شرکت بیشتر و بار مسوولیت مدیران عامل بزرگ‌تر شده است. شاید بزرگ‌ترین تفاوت‌ها (در این ۲۰ سال) مربوط به تغییری باشد که در مناسبات و رفت و آمدهای میان هیات‌مدیره و مدیر ارشد اجرایی رخ داده است. این تفاوت‌ها شاید پررنگ‌تر هم شود، اگر سهامداران حقوق بسیط‌تر جدیدی را ایجاد کنند. ارتباطات سهامداران برای توضیح دادن خط‌مشی‌ها و تصمیمات هیات‌مدیره ممکن است نیرویی باشد که نوع راهبری را در آینده تغییر دهد.

پاورقی:

۱- عضو موظف هیات‌مدیره، مدیری است که همزمان کارمند، متصدی یا سهامدار عمده نیز هست یا به نوعی به سازمان تعلق دارد و با آن مرتبط است.

۲- عضو غیرموظف هیات‌مدیره، عضوی است که هیچ‌گونه تعلقی به سازمان ندارد و نماینده هیچ‌یک از گروه‌های ذی‌نفع سازمان نیست.

منبع: cgiran.org