اولین شغلی که پیدا کردید را به یاد دارید؟ چند سالتان بود؟ احساسی که در ماههای اول اشتغال داشتید را یادتان هست؟ احتمالا کلی ذوق و انگیزه داشتید. آیا هنوز هم ذوق دارید یا انگیزه خود را از دست دادهاید؟ همه ما در مقاطع مختلف زندگی شخصی و حرفهای، بیانگیزگی را تجربه کردهایم. ممکن است ۵ سال در یک شرکت سابقه کار داشته باشید اما دیگر مثل ماههای اول، انگیزه نداشته باشید. شاید هم از همان ابتدا بیانگیزه بودهاید. ما در مسیر شغلیمان، گاهی انگیزه داریم و گاهی بیانگیزه میشویم. حتی «تازهواردها»، همان کسانی که به تازگی وارد بازار کار شدهاند نیز ممکن است دچار بیانگیزگی شوند.
طراحان پلتفرمهای شبکهای متکی به هوش مصنوعی، تاکنون بدون داشتن هدف کاملا مشخص و بلندمدتی در ارتباط با ابداع این پلتفرمها و عمدتا با هدف حل مشکلات و چالشهایی خاص اقدام به طراحی و ساخت آنها کردهاند. اپراتورهای پلتفرمهای شبکهای فناوریهایشان را برای پاسخگویی به نیازهای خاص انسانها توسعه داده و میدهند؛ مثلا خریداران و فروشندگان را به هم متصل میکنند، جستوجوگران اطلاعات و ارائهدهندگان اطلاعات را به هم پیوند میزنند و بین کسانی که علایق و اهداف مشترکی دارند ارتباط مستمر برقرار میکنند.
این ایده که همواره باید عاشق شغل خود باشیم، انتظاراتی سنگین از شغلمان ایجاد میکند. این ایده، ملالت موجود در تمام کارها را نادیده میگیرد، ما را نسبت به ضعفها و ایرادات شغل رویاییمان کور میکند و شرایطی میسازد که شاغلان، حاضر به دریافت حقوقی کمتر از استحقاقشان شوند. اما چنین انتظاراتی دانسته یا ندانسته توسط والدین یا گروههایی از جامعه به افراد تحمیل میشود.