شاید پاسخ این پرسش «فعالیت عجیب طول روز برخی مدیران و مسوولان» باشد.

پدیده‌‌ای بین برخی مدیران تصمیم‌گیر و سیاستگذار، رایج است تحت عنوان «جلسه.»

اگر شما ابتدای یک روز مثلا از ساعت ۸ صبح قصد کنید با یک مسوول مثلا در بخش مسکن، درباره یک اتفاق مهم در بازار ملک گفت‌وگو کنید، بسیار بعید است بعد از حداقل ۳ تا ۴ بار تماس تلفنی، موفق به گفت‌وگو شوید.

پیامک‌‌ها یا پیغام‌‌هایی که از سمت مقابل ارسال می‌شود در این دو عبارت خلاصه می‌شود: «جلسه هستم» یا «جلسه هستند.»

مدیران «جلسه‌‌زده» آنقدر ساعات مفید روز را صرف جلسات می‌کنند که «فرصتی برای تمرکز برای تفکر نسبت به آنچه نیاز بازار برای سیاستگذاری است، پیدا نمی‌‌کنند.»

فرض بر این است که جلسات در حوزه سیاستگذاری با هدف «تصمیم‌گیری برای بهبود شرایط» برگزار می‌شود؛ اما «جلسات کارشناسی» آداب و شرایط مشخصی دارد که حتما «هر روز چند جلسه، آن هم با حضور مدیران بخش» در آن چارچوب منطقی نمی‌‌گنجد.

آیا در ازای تعداد جلساتی که مدیران «جلسه‌زده» در طول یک روز یا یک ماه، برگزار می‌کنند، «تصمیمات موثر و مناسب» هم اتخاذ می‌شود؟

چه تعداد از این جلسات روزانه مسوولان به «آسیب‌‌شناسی» تصمیمات گذشته و «بررسی اوضاع بخش» می‌‌گذرد؟

اگر جواب این دو پرسش قابل قبول بود، حتما وضعیت بخش این نبود.