به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، شورای شهر تهران در گزارش‌‌‌های دوره‌‌‌ای که اغلب دست‌‌‌کم چهار نوبت در هر سال ارائه می‌شود، مبتنی بر آمار اعلامی از سوی شهرداری تهران گزارش عملکرد بودجه مصوب را به تفکیک «نقد» و «غیرنقد» ارائه می‌کند و در جلسه هفته جاری پارلمان شهری نیز نسخه پنج ماهه این گزارش تشریح شد. گزارش مذکور حاوی اطلاعات نسبتا مبسوطی از میزان تحقق درآمدها در برش پنج ماهه بود که بر اساس آن مشخص شد در این مدت ۹۱‌درصد از ۳۲‌هزار و ۲۶۹ میلیارد تومانی که باید تحقق پیدا می‌‌‌کرد، درآمد حاصل شده است. بر اساس عرف همیشگی در یک جدول جداگانه نه تنها ریز عملکرد شهرداری در سرفصل‌‌‌های درآمدی بودجه مثل انواع عوارض شهری در حوزه ساخت‌وساز، حمل‌ونقل و ترافیک، شارژ شهری و عوارض بر مشاغل قید شده است، بلکه تغییرات آن نیز محاسبه شده که متر و معیاری برای سنجش عملکرد مدیریت شهری در بخش درآمدزایی است.

با یک نگاه کلی به جداول درج شده در این گزارش می‌توان دریافت که شهرداری تهران در درآمدزایی از کدام منابع احیانا مرتکب دوپینگ شده و بیشتر از رقم مصوب در بودجه کسب درآمد کرده است و کجا دچار عقب‌‌‌ماندگی است. حتی می‌توان دریافت که عملکرد مدیریت شهری در درآمدزایی از برخی زیرساخت‌‌‌های شهری مثل برج میلاد در حد «صفر» است و جای خالی سیاستگذاری در این حوزه‌‌‌ها برای کسب درآمد پایدار از شهر مشهود است. در بخش درآمدزایی از فروش املاک نیز ریز عملکرد مشخص بوده و حتی معلوم است که تا چه اندازه از اجاره‌‌‌بهای پیش‌بینی شده از املاک متعلق به شهرداری در این مدت محقق شده است.

اما در حالی که انتظار می‌رود گزارش مذکور شامل جداولی از ریز هزینه‌‌‌های صورت گرفته در پنج ماهه اخیر باشد، جای چنین محتوایی در آن خالی است. این گزارش صرفا یک جدول مختصر پنج ردیفه دارد که خلاصه‌‌‌ای از عملکرد هزینه‌‌‌ای پنج ماهه منتهی به مرداد ۱۴۰۲ را اعلام کرده است و می‌توان با نگاهی به آن دریافت که چه مقدار از درآمد حاصل شده به شکل «هزینه‌‌‌ای» در اموری مانند پرداخت حقوق و دستمزد صرف شده و چه میزان نیز در بخش‌‌‌های تملک دارایی سرمایه‌‌‌ای (اجرای پروژه‌‌‌ها) و تملک دارایی مالی (بازپرداخت بدهی و دیون) جذب شده است. اما اینکه در هر سرفصل چه میزانی از بودجه محقق شده دقیقا صرف پیشبرد کدام پروژه شده است، در این گزارش‌‌‌های دوره‌‌‌ای نامشخص است و فهرستی از ریز هزینه‌‌‌های شهرداری و میزان نزدیکی به هدف‌گذاری وجود ندارد. به این ترتیب حتی نمی‌توان تشخیص داد که به عنوان مثال در شرایطی که پیشرفت پروژه‌‌‌های مترو منوط به تزریق به موقع منابع مالی است، آیا درآمدها با همین اولویت هزینه می‌شود یا اینکه هزینه‌‌‌ها در جاهای دیگری که بعضا ممکن است فاقد اولویت تشخیص داده شوند، صورت گرفته است.