چالش جان کری و سوخت‌های فسیلی

جو بایدن، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا با انتخاب کری نخستین انتصاب رسمی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی در تاریخ این کشور را رقم زد. انتصاب جان کری به این سمت البته مخالفان بسیاری را به دنبال داشته است. از راست‌های افراطی جمهوری‌خواه تا پراگرسیو‌های حزب دموکرات و سوسیالیست‌های دموکراتیک آمریکا همگی مخالف حضور جان کری و برنامه او و بایدن برای تغییرات اقلیمی هستند.این مخالفت‌ها یک محور اساسی و مهم دارند، آن هم گسترش یا محدود کردن صنعت نفت و گاز درآمریکا است. هرچند همه طرف‌ها مخالف جان کری و سیاست‌های او هستند، اما دلایلی متفاوت برای ابراز نارضایتی خود دارند.

نیو ریپابلیک: امیدی به باند اوباما نیست

مجله نیو ریپابلیک در یادداشتی به قلم کیت آرونوف، نویسنده و فعال اقلیمی چپ‌گرا عنوان می‌کند که بایدن با جمع کردن دوباره باند اوباما به هیچ دستاوردی در زمینه مبارزه با تغییرات اقلیمی نخواهد رسید و مواضع تیم رئیس‌جمهور منتخب آمریکا را حامی صنعت شیل می‌داند. بسیاری از پراگرسیو‌ها اگر چه از ایجاد سمت جدیدی که جان کری قرار است آن را در اختیار بگیرد تا حد زیادی خوشحال هستند، اما معتقدند که نمی‌توان روی جان کری و تیم جدید بایدن که همان تیم قدیمی اوباما است برای مبارزه با تغییرات اقلیمی حساب خاصی باز کرد. جناح چپ حزب دموکرات یعنی لیبرال‌های پراگرسیو(ترقی‌خواه) و طیف سوسیالیست‌های دموکرات  می‌گویند که کارنامه تیم بایدن در زمینه سیاست‌های اقلیمی در بهترین حالت نشان می‌دهد که هیچ اهمیتی به مسائل اقلیمی نداده است. مجله نیو ریپابلیک با تمرکز بر تناقضات بزرگ و جدی که طی دوران دولت اوباما در این زمینه وجود داشت که از یکسو برای ادامه تولید سوخت‌های فسیلی و انتشار آلاینده‌ها پافشاری ‌می‌کرد. از سمت دیگر نیز در لوای مبارزه با تغییرات اقلیمی از تجدیدپذیرها و سوخت‌های فعلی مثل گاز شیل حمایت می‌کرد. برای مثال دولت باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ تنها چند روز پس از امضای معاهده اقلیمی پاریس، لایحه‌ای را به امضا رساند که طبق آن حجم بسیار عظیمی از سوخت‌های فسیلی می‌توانستند آزادانه از آمریکا خارج و به جهان صادر شوند. نویسنده نیو ریپابلیک بر این باور است که جان‌کری از همان نسل دیپلمات‌ها و سیاستمدارانی است که امنیت انرژی و امنیت ملی را یکی می‌دانند و با اشاره به دوران سکانداری جان کری در وزارت امور خارجه ایالات متحده، عملکرد او را وفادارانه نسبت به نفت و گاز عنوان می‌کند. در سال ۲۰۱۴ طرحی از سوی وزارت امور خارجه آمریکا با هدف گسترش گاز شیل به سراسر جهان و توسعه آن در خارج از مرزهای آمریکا ارائه شد که هدف آن ایجاد بازارهای جدید برای شرکت‌های سوخت فسیلی مستقر در ایالات متحده و مهم‌تر از آن، استفاده از گاز به‌عنوان ابزاری ژئوپلیتیک برای کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه بود. البته جان کری به تازگی اقدام به تاسیس ابتکاری فرا حزبی به نام «جنگ جهانی صفر» برای مبارزه با تغییرات اقلیمی کرده است که ممکن است نشان از تغییراتی درباره دیدگاه و رویکرد او باشد، اما به‌طور کلی کری همواره مخالف کنار گذاشتن نفت و گاز بوده است و بارها تاکنون تاکید کرده است که بر این باور نیست که نفت قرار است تغییر قابل توجهی را تجربه کند و انسان‌ها قرار است سال‌ها و سال‌ها به روش‌های مختلف و شاید جدیدتری از آن استفاده کنند. آرونوف در بخش دیگری از یادداشت خود به نقش و حمایت جان کری در شراکت ترانس-پاسیفیک (پیمان تجاری اقیانوس آرام) تاکید می‌کند که به شرکت‌های خصوصی و سرمایه‌گذاران این اجازه را می‌داد تا در صورت نقض سود خود به دلیل قوانین زیست محیطی و... از دولت‌ها شکایت کنند. این نوع بندها اساسا ابزاری ناشناخته و پر قدرت در دست شرکت‌ها و وکلایشان برای جلوگیری از سیاست‌های ترقی‌خواهانه به حساب می‌آید. موسسه پابلیک سیتزن تخمین زده است به دلیل همین شراکت ترنس پسیفیک، تاکنون شکایات مرتبط با سرمایه‌گذاری در ایالات متحده آمریکا از سوی شرکت‌ها دو برابر شده است که اغلب برای به چالش کشیدن و زیر سوال بردن قوانین و سیاست‌های بخش انرژی و نفت و گاز مورد استفاده قرار می‌گیرد. به نظر می‌رسد پراگرسیوها معتقدند که برنامه جان کری و دولت بایدن قصد ندارد تاثیر جدی روی مساله اقلیمی و مشخصا محدود کردن بخش نفت و گاز بگذارد. آنها معتقدند که هر چقدر دولت در زمینه ایجاد مشوق‌هایی برای توسعه انرژی خورشیدی، بادی و خودروهای برقی هم تلاش کند و در نتیجه آن تقاضا برای سوخت‌های فسیلی در آمریکا کمتر هم شود باز هم به معنای کاهش تولید در بخش نفت و گاز نمی‌شود. چرا که با توجه به ترکیب تیم بایدن حمایت‌های بالقوه دیپلماتیک جدی وزارت خارجه آمریکا از صادرات نفت و گاز شیل ادامه می‌یابد و احتمالا به‌عنوان اهرمی ژئوپلیتیک برای سیاست خارجی دولت او محسوب خواهد شد و سرعت رشد بیشتری نیاز خواهد یافت. به هر حال آنچه مسلم به نظر می‌رسد آن است که حتی اگر دولت رسما تلاش کند تا سال ۲۰۵۰ انتشار کربن آمریکا را به صفر برساند و بار دیگر به توافق‌نامه پاریس ملحق شود، باز هم به این معنا نیست که قرار است صادرات نفت و گاز آمریکا متوقف شود. البته باید توجه داشت که جان کری و دولت بایدن از گاز شیل به‌عنوان سوخت میانجی برای تغییر فاز انرژی یاد می‌کنند که این امر نیز مخالفت‌های سرسختانه‌ای از سوی فعالان اقلیمی به دنبال داشته است، یعنی به نوعی هدف دولت بایدن تنها محدود کردن زغال سنگ به نظر می‌آید و احتمالا کار چندانی با بخش نفت و گاز نخواهد داشت.

چپ‌گرایان، پراگرسیوها و جمهوری‌خواهان علیه کری

نیویورک تایمز نیز در یادداشتی به قلم لیزا فریدمن به انتخاب جان کری پرداخته است، که در آن فریدمن انتخاب جان کری در سمت جدید را پیامی مهم و جدی برای جهان می‌داند که حاکی از اراده دولت آمریکا برای رعایت معاهده اقلیمی پاریس است. البته او در یادداشت خود بزرگترین مشکل جان کری را نه در توانایی‌هایش که درمخالفت سرسختانه جمهوری‌خواهان با کاهش انتشار کربن و محدودیت برای سوخت‌های فسیلی می‌داند. جمهوری خواهان که اصلی‌ترین متحدان شرکت‌های نفتی بزرگ در آمریکا هستند، دائما ادعا می‌کنند که بایدن قرار است برنامه رادیکال و چپ‌گرایانه توافق سبز جدید (New Green Deal) را که توسط سناتور برنی سندرز، جدی‌ترین رقیب درون حزبی او در انتخابات ۲۰۲۰ و الکسندریا اوکاسیو-کورتز، نماینده سوسیالیست کنگره از نیویورک ارائه شده است اجرا کند. البته جو بایدن بارها و بارها منکر چنین ادعایی شده و اعلام کرده است خود را متعهد به اجرای یک برنامه جسورانه برای رسیدن به عدالت اقلیمی و ایجاد مشاغل پردرآمد می‌داند. از سوی دیگر نیز جناح چپ حزب دموکرات، سوسیالیست‌ها و فعالان اقلیمی نیز به شدت از انتخاب جان کری برای مبارزه با بحران اقلیمی خشمگین‌اند و جان کری را دائما به دلیل حمایت از تولید گاز طبیعی و ترویج راه‌حل‌های غلط مانند طرح تجارت کربن برای مبارزه با تغییرات اقلیمی مورد انتقاد قرار داده‌اند. جان کری پس از آنکه جنگ جهانی صفر را با تعدادی از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان تشکیل داد، یکی از راه‌حل‌های مبارزه با گرمایش زمین را ادامه سوزاندن گاز طبیعی به‌عنوان راه‌حلی برای از بین بردن زغال سنگ که انتشار کربن دو برابری دارد مطرح کرد. اما نکته اینجاست که همان حفاری برای گاز طبیعی خود عامل انتشار یکی از اصلی‌ترین و خطرناک‌ترین گازهای گلخانه‌ای یعنی گاز متان است.

مسیر ناهموار جان کری

حالا به نظر می‌رسد که آمریکا در موقعیت دشواری قرار دارد و نارضایتی‌ها از انتخاب جان کری از هر دو طرف چپ و راست بسیار زیاد است. باید دید که آیا جان کری که خود را از معماران توافق پاریس می‌داند، به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟ به سوی لابی نفتی جمهوری‌خواهان یا جناح ترقی‌خواه حزب دموکرات و سوسیالیست‌های دموکراتیک؟ شاید موضع جان کری همان سنت میانه روی اوباما – بایدن باشد، اما این سیاستمدار کهنه‌کار بی تردید روزهای بسیار دشواری را در برابر شرکت‌های نفتی از یکسو و فعالان جنبش اقلیمی از سوی دیگر خواهد داشت. چالشی که او قرار است در این جایگاه تجربه کند بسیار جدی، بزرگ و فراتر از حدود معمول خواهد بود چرا که همزمان باید به دنبال جلب اعتماد کشورهای خارجی برای متعهد ماندن آمریکا در آینده به معاهده اقلیمی علیه گرمایش زمین باشد.