تبدیل «نجیب» به اهل جیب!

اینکه در ذهن و قلب پادوانی چه می‌گذرد را فقط خداوند می‌داند، اما دست‌کم یک نکته در مورد او قطعی است؛ اینکه اگر باشگاه استقلال با این بازیکن «مروت» می‌کرد و به‌خاطر یک طلب ناقابل صد هزار دلاری دو سال تمام پادو را دست نمی‌انداخت، ممکن بود فوتبالیست برزیلی دست به چنین کاری نزند. آدم‌ها حرمت دارند، صبر و بردباری‌شان هم اندازه دارد. حتی آن دسته از بازیکنان خارجی که صحیح و سالم از ایران می‌روند و یک دقیقه هم برای تیم‌های ما بازی نکرده‌اند، نسبت به شأن انسانی‌شان حساس هستند و اگر معطل شوند، اقدام حقوقی انجام می‌دهند. حالا در نظر بگیرید شرایط خاص پادوانی را؛ بازیکنی که برای استقلال کم بازی نکرد، سلامتی‌اش را پای لباس آبی گذاشت و حالا نه تنها توان ادامه بازی و کسب درآمد از این طریق را ندارد، بلکه هزار جور هزینه اضافی درمانی هم به مخارج معمول او افزوده شده است. وقتی مدیران فوتبال ما حتی از پرداخت طلب جزئی چنین آدمی هم اکراه دارند و رسما طرف مقابل را به «سخره» می‌گیرند، طبیعی است که او کلافه و عصبانی می‌شود. معلوم است که دیگر خبری از آن چهره گرم و خندان، از آن مدارا و تحمل همیشگی نخواهد بود.

به برکت سوءمدیریت شدید حاکم بر فوتبال ایران، ما همیشه با کلی مربی و بازیکن ناباب خارجی مواجه بوده‌ایم؛ از کلاش و کلاهبردار تا گنجشک‌هایی که جای قناری قالب می‌شدند و فقط سبیل دلال‌ها را چرب می‌کردند. تکلیف اینها مشخص است. قصه اما وقتی غم‌انگیزتر می‌شود که برخی مدیران ناکاربلد و سبک‌سر ایرانی، معدود خارجی‌های نجیب و آدم حسابی راه یافته به فوتبال ایران را هم آزار می‌دهند و به مرز جنون می‌رسانند. برانکو آدمی بود که ۱۱ ماه حقوق نگرفت و جیک نزد؛ ما اما او را به جایی رساندیم که الان هر روز مصاحبه می‌کند و می‌گوید یک دلار هم به پرسپولیس تخفیف نخواهد داد. آن‌قدر پیرمرد را در این مدت سر دواندند که الان احساس می‌کند مضحکه شده و دنبال انتقام است.

گابریل کالدرون شش ماه در ایران کار کرد و فقط یک دریافتی ناچیز داشت، اما هرگز حرف پول نزد. ایرج عرب، مدیرعامل پیشین پرسپولیس می‌گوید وقتی به ایران رسیدیم قبل از هر کار دیگری گفت: «زودتر برویم سر تمرین. می‌خواهم تیمم را ببینم. جزئیات باشد برای بعد.» همین آدم تجهیزات بدنسازی را از جیب خودش و با کلی تخفیف ناشی از سابقه و اعتبارش از ترکیه برای پرسپولیس خرید و مدت‌ها بعد پولش را گرفت. او چله زمستان برف زمین چمن را پارو می‌کرد. بعد چنان بلایی سرش آورند که یک‌طرفه فسخ کرد و رفت. فکرش را بکنید؛ به کالدرون به جای پاداش بردهای متوالی تیمش، کارت هدیه ریالی با سقف برداشت ۲۰۰ هزار تومانی داده بودند! طبیعی بود که طاقت او هم یک روز طاق شود. مربی آرژانتینی به بهانه عدم پرداخت به موقع مطالباتش از ایران رفت، قراردادش را یک‌طرفه فسخ کرد و حالا پرسپولیس بابت نیم‌فصل کار، باید پول یک فصل کامل را احتمالا در کنار جریمه دیرکرد و هزینه‌های دادرسی به او بپردازد.

داستان پادوانی هم غیر از این نیست. شاید اگر بابت صد هزار دلار ناقابل دو سال تمام او را اذیت نمی‌کردند و با بدعهدی بازی‌اش نمی‌دادند، فوتبالیست برزیلی هم دنبال غرامت‌خواهی چند میلیون دلاری نمی‌رفت. این اما از معجزات فوتبال ایران است؛ تبدیل نجیب به اهل جیب، سوءاستفاده بدون مرز از نجابت و وقار آدم‌ها، آن‌قدر که بزنند زیر همه چیز و آن روی دیگرشان را نشان بدهند.