تمدید حسرت

در شرایطی که بعد از برتری برابر ژاپن همه فکر می‌کردند فتح جام از سوی تیم ملی قطعی شده و شانسی برای رقبای باقی‌مانده قائل نبودند، قطر میزبان ضمن ارائه یک بازی حساب‌شده و قابل ستایش ۳بر۲ تیم ملی را شکست داد تا چیزی جز آه و اندوه در اردوگاه ملی‌پوشان باقی نماند. حالا حسرت قهرمانی در آسیا از نیم‌قرن هم تجاوز خواهد کرد و این نکته در کنار عدم توفیق جدی تیم‌های ملی و باشگاهی ایران در سایر میادین بین‌المللی، نشان از یک ضعف اساسی و تامل‌برانگیز دارد.

یک تورنمنت و فقط یک نیمه درخشان

اگر قرار باشد عملکرد تیم ملی ایران را در هجدهمین دوره جام ملت‌های آسیا خلاصه کنیم، شاید یک جمله کفایت کند؛ اینکه ایران در این بازی‌ها فقط یک نیمه درخشان و تحسین‌برانگیز برابر ژاپن داشت و دیگر هیچ. اساسا تیم‌هایی از قبیل فلسطین، هنگ‌کنگ، امارات و سوریه اصلا قابل بحث نبودند که قرار باشد عملکرد تیم ملی برابر آنها را به بوته نقد کشید. همه اینها همیشه جلوی تیم ملی ایران باخته‌اند و رفته‌اند، هرچند در همین مسابقات هم هنگ‌کنگ به‌شدت برای ایران دردسر درست کرد و سوریه اصلا چیزی نمانده بود تیم ملی را قبل از رسیدن به ژاپن اوت کند. نیمه اول بازی با سامورایی‌ها هم با شکست سپری شد، اما تیم ملی در نیمه دوم با انگیزه‌ای کم‌نظیر به میدان آمد و ضمن ارائه یک نمایش جسورانه، بازی را برد. همین یک نیمه تماشایی هم راز و رمزهایی داشت. بازی مستقیم ایران در روزی که ملی‌پوشان فقط چیزی حدود ۳۰۰ پاس به هم دادند، روی نقاط ضعف ژاپن در ساختار دفاعی منطبق شد و تیم نتیجه گرفت. از سوی دیگر تیم موریاسو از هر نظر تورنمنت افتضاحی را پشت سر گذاشت. آنها از تک‌تک رقبای خود، حتی ویتنام و اندونزی گل خوردند و به عراق هم باختند تا به عنوان تیم دوم گروه بالا بیایند. پیروزی بر ژاپن اما تیم ایران را در یک فضای وهم‌آلود فرو برد؛ اتمسفر گنگ و اغراق‌آمیزی که ستایش‌های بیش از حد برخی رسانه‌ها هم به آن دامن زد و در نهایتا خودش را با شکست برابر قطر نشان داد.

همان نقطه‌ضعف معروف

بروید و چکیده نقدها را از زمان بازگشت امیر قلعه‌نویی روی نیمکت تیم ملی بخوانید. همه نوشتند، بارها هم نوشتند که ساختار دفاعی تیم ملی ضعف دارد، اما نه شخص سرمربی و نه چندین و چند دستیارش که شاید شلوغ‌ترین کادرفنی تاریخ فوتبال ایران را ساخته بودند گامی در مسیر ترمیم این ضعف بر نداشتند. نهایتا هم تیم ملی قطر که در ۶ تقابل آخرش با ایران فقط یک گل زده بود، در این مسابقه ۳ بار دروازه تیم ملی را باز کرد و تازه به جرات می‌توان گفت به همین اندازه هم موقعیت‌های طلایی از دست رفته داشت. تنها علیرضا بیرانوند دو مهار عالی انجام داد و یک توپ را هم شجاع خلیل‌زاده از روی خط برگرداند. این همه، غیر از موقعیت‌های عجیبی است که قطر در دقایق پایانی بازی روی ضد حملات به دست می‌آورد. در نتیجه نمی‌توان شکست چهارشنبه را تصادفی یا ناعادلانه دانست. همه آسیا می‌دانستند اکرم عفیف چه فوق‌ستاره‌ای است، اما گویا امثال قلعه‌نویی و مطهری و تیموریان و رضایی و الهویی و یک دو جین آدم دیگر روی نیمکت، اهمیتی به این موضوع نمی‌دادند!