چرا اسطوره‌های ورزشی جدید متولد نمی‌شوند؟

شهرام صادر

گاهی از گوشه و کنار ورزش کشور خبرهای ناخوشایندی از بروز رفتار نامناسب و ناشایست ورزشکاران و مربیان به گوش می‌رسد. در لابه‌لای همین خبرها متاسفانه جرائمی همچون سرقت و جنایت هم اتفاق افتاده است در حالی که کارشناسان ورزشی معتقدند ورزش می‌تواند از یک سو به ارتقای تفکر و تقویت اراده انسان کمک کند و از سویی دیگر زمینه ساز رسیدن به حقیقت زندگی اجتماعی و تحول و تعالی وجودی انسان‌ها باشد!

با همه این حرف‌ها سوال اینجاست چرا در کشور ما کمتر شاهد رشد معنوی و فرهنگی در بین ورزشکاران هستیم؟

به راستی مشکل کار کجا است؟ قدری تامل در ذات ورزش و ابعاد وسیعش این نکته را یادآوری می‌کند که به راستی چقدر از لحاظ اخلاقی و فرهنگی در ورزش هزینه شده و چه تلاش‌های زیربنایی در این زمینه انجام پذیرفته است که حالا انتظار داریم رفتار تمامی ‌مربیان و ورزشکاران در چارچوب اصول پذیرفته شده اجتماعی باشد؟

باید بپذیریم که توقع ما باید متناسب با بسترسازی مناسب در راستای رشد معنوی و میزان و کیفیت فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی صورت پذیرفته در ورزش باشد. اگر قرار باشد ورزشکاران ما به ویژه در رده‌های پایه از لحاظ رفتار اجتماعی به حال خود رها شوند و فقط به آموزش ورزشی و تربیت جسمی‌ آنان توجه شود دیگر انتظار الگوی جامعه بودن و فراگیری منش پهلوانی از سوی آنها کمی‌ بی‌انصافی است!

ظهور اسطوره‌های ورزشی همچون غلامرضا تختی، پرویز دهداری، ناصر حجازی و... محصول تعلیم و تربیت مربیان و معلمان متعهد و متخصص است و نادیده گرفتن ایمان، تفکر، تلاش و صداقت و نوعدوستی آنان در مسیر الگو شدن، اصلا عادلانه نیست!

متاسفانه بی‌توجهی به شاخص‌های مطلوب باعث شده است صحنه ورزش کشور روز به روز خالی‌تر از حضور اسطوره‌های ورزشی واقعی شود. شرایطی که این روزها دامن ورزش ایران را گرفته است و انگار دیگر اسطوره‌ای متولد نمی‌شود.