بله؛ در سطح بین‌المللی هم دیده شده که فلان بازیکن مشهور خارجی با وجود باخت تیمش در یک بازی حساس، پس از بازی به یک کلاب شبانه رفته و این موضوع باعث انتقاد هواداران و حتی جریمه از سوی باشگاه شده است. نکته اما اینجاست که اغلب آن ستاره‌ها ادعایی مبنی بر ناراحتی آنچنانی ندارند و چنین اتفاقاتی هم عمدتا در رده باشگاهی رخ می‌دهد، اما اینجا هستند بازیکنانی که در خلال اردوی تیم ملی و حتی بعد از آن، از عشق به پیراهن و سپری کردن بدترین لحظات عمرشان پس از ناکامی سخن می‌گویند، اما هنوز تلخی شکست هضم نشده، روال همیشگی خود را از سر می‌گیرند.

مثلا به یاد بیاورید که در حساس‌ترین روزهای تیم ملی در جام ملت‌ها، میلاد محمدی و کریم انصاری‌فرد تیم‌هایشان را تغییر دادند. مسلما این اتفاق در عرض چند ساعت رخ نداده و آنها درحال مذاکره با باشگاه‌های آینده‌شان بودند و همین موضوع باعث می‌شود شک کنیم که آنها تمام تمرکزشان را برای پیراهن تیم ملی گذاشته‌اند. یا وقتی علیرضا بیرانوند می‌گوید تا دو ماه غم شکست برابر قطر را فراموش نمی‌کند، اما بلافاصله در جزیره کیش مشغول خوش‌گذرانی دیده می‌شود و رامین رضاییان به عنوان یکی از مسببان اصلی شکست برابر قطر کمتر از ۲۴ ساعت پس از ریختن اشک حذف در فرودگاه خوشحال و خندان در حال خریدهای لاکچری رویت شده، سخت است که بغض و ناراحتی بقیه بازیکنان را بپذیریم. سردار آزمون فردای حذف به دوستان قدیمی‌اش در زنیت سر می‌زند و عکسی خوشحال و خندان منتشر می‌کند و رسانه‌های اروپایی از تلاش سریع مهدی طارمی برای عقد قرارداد با اینتر خبر می‌دهند. کسی منکر این جمله نیست که «زندگی ادامه دارد» و قرار هم نیست که با حذف در جام ملت‌ها بازیکنان تیم ملی را محاکمه کنیم، ولی ‌ای کاش این دوستان حداقل با اشک و ناله به باختی که تقصیر خودشان هم بوده واکنش نشان ندهند که اصلا به آنها نمی‌آید!