چقدر موفق بودی کاپیتان؟

داستان احسان اما فرق دارد. او که یک بار بعد از جام ملت‌ها گفته بود تصمیمی برای وداع با مسابقات ملی ندارد، در تازه‌ترین مصاحبه‌اش بار دیگر بر این مهم تاکید کرده. مدافع-‌هافبک آاک یونان می‌گوید: «من شرایطم خوب است و تصمیمی برای خداحافظی از تیم ملی ندارم. اگر آقای قلعه‌نویی صلاح بدانند در خدمت تیم ملی هستم. این روزها خوشبختانه در بهترین شرایط آمادگی خودم قرار دارم.» پافشاری حاج‌صفی برای ادامه حضور در مسابقات ملی در حالی است که تیم ایران تا یکی، دو سال آینده واقعا برنامه سنگینی ندارد و این بهترین زمان ممکن برای جوان کردن تیم است. بازیکنان جدید می‌توانند در مسابقات کم‌فشارتر کسب تجربه کنند و با هم هماهنگ شوند. چه بهتر که خود بزرگان تیم این فرصت را به نسل جدید بدهند، اما به نظر می‌رسد اولویت مهم‌تر برای حاج‌صفی عبور از حد نصاب ۱۴۹ بازی ملی جواد نکونام و تبدیل شدن او به رکورددار این عرصه است.

در مورد توانایی‌ها و اثرگذاری فنی حاج‌صفی حرف خاصی نداریم. کارشناسان در این مورد نظر می‌دهند و البته حق تصمیم‌گیری هم با کادرفنی تیم ملی است؛ چه اینکه در نهایت خود آنها باید پاسخگو باشند. با این حال دست‌کم این اجازه را به خودمان می‌دهیم که ایفای نقش احسان به عنوان کاپیتان اول تیم ملی را به چالش بکشیم. به راستی او در این سال‌ها تا چه اندازه توانسته نقش‌اش را به عنوان رهبر و سرگروه تیم به درستی ایفا  کند؟ مگر غیر از این است که در دوران کاپیتانی او، در رختکن تیم ملی علیه سرمربی کودتا شد و در آستانه جام‌جهانی نفر اول نیمکت را عوض کردند؟ مگر غیر از این است که بازیکنان در این دوران به دو دسته تقسیم شدند و آشکارا علیه هم پست و استوری گذاشتند؟ مگر غیر از این است که همبازیان آقای کاپیتان دنبال رایزنی با مقامات سیاسی و زنده کردن حواله خودرو رفتند؟ مگر غیر از این است که سردار آزمون و سامان قدوس هر کدام در یک اردو حاضر نشدند و مهدی طارمی هم قبل از جام ملت‌ها محل اقامت تیم ملی را ترک کرد تا یک قرارداد تبلیغاتی ببندد؟ با در نظر گرفتن مجموعه این مسائل، پرسش اینجاست که آیا حاج‌صفی از نقش خودش به عنوان کاپیتان راضی است که همچنان اصرار دارد همین رل را ایفا کند؟