مدعی‌العموم‌های ابن الوقت

پژمان راهبر

سال‌ها پیش از آنکه مجید جلالی، ناراحت از شکست مقابل پاس، از وجود دوپینگ در لیگ برتر فوتبال ایران حرف بزند، علی مولایی، بازیکن مس که به دلیل استفاده از مواد نیروزا محروم شده بود،‌ در مصاحبه‌ای با روزنامه دنیای فوتبال از نقش سرمربی تیمش در تزریق اجباری داروی نیروزا در تمام تیم گفت و جنجال بزرگی به پا کرد. صبح، ساعتی بعد از آنکه خبرنگاران از محتوای این گفت‌وگوی پرسرو صدا مطلع شدند، در تماس با سرمربی علی مولایی، به سرعت تهدیدیه‌ای مبنی بر شکایت از روزنامه را در صدر اخبار خود قرار دادند. سپس نوبت علی مولایی بود که بعد از چند تماس تهدیدآمیز، گفت‌وگویش را از بیخ تکذیب کند، حال آنکه در مصاحبه مجدد نیز بر برخی جملات خود تاکید داشت. پایان این داستان نه در آن روز که در زمانی دورتر اتفاق افتاد. زمانی که سردبیر روزنامه، به اجبار از جناب سرمربی می‌خواست از شکایتش صرف نظر کند.

این لحظه عجیبی بود که جای شاکی و متشاکی تغییر کرده بود؛ چرا که مدیرمسوول حوصله دادگاه و دادگاه کشی را نداشت. شکر خدا جناب سرمربی رضایت داد و ماجرا مثل همه داستان‌های پرسرو صدای قبلی فوتبال ایران به فراموشی سپرده شد. آن روزها محمد مایلی کهن، در هیچ تیمی به فعالیت مشغول نبود و مجید جلالی هم مشغول برگزاری جلسات کانون مربیان بود. آن روزها نه خبری از واژه دستمالی شده فوتبال پاک بود و نه مایلی و جلالی ضرورتی می‌دیدند که در این زمینه حرف بزنند.

صرف نظر از بحث اصلی، اینکه فوتبال ایران به دوپینگ آلوده است یا نه، باید به این نکته نیز توجه کرد که مجید جلالی و محمد مایلی کهن در چه شرایطی اقدام به افشاگری علیه بقیه می‌کنند. جلالی که در بازی گذشته بالاخره اولین پیروزی را با فولاد به دست آورد در تمام لحظات مربیگری اش در دو هفته گذشته، زیر فشار شدید ناکامی بوده و در عین حال محمد مایلی کهن نیز درست مثل سال گذشته و البته سال‌های پیش‌تر همیشه به گاه شکست تبدیل به مدعی‌العموم فوتبال ایران می‌شود.

آنچه که باید به آن توجه کرد چیزی جز این نیست که فوتبال ایران در فقر جدی روشنفکرها و کسانی است که باید شالوده فاسد آن را مورد سوال قرار بدهند. کسانی که البته فارغ از منفعت‌های سالی دویست تا چهارصد میلیون تومان، به قصد تغییر تلاش کنند. کسانی غیر از جلالی و مایلی کهن که خود بخشی از همین فوتبال هستند. وقتی مجید جلالی از وجود دوپینگ سازماندهی شده در یکی از تیم‌های زیرنظرش حرف می‌زد و می‌گفت که به همین دلیل از این باشگاه کناره گیری کرده است، لحظه ای از خود سوال کردیم که چرا این افشاگری چند سال با تاخیر انجام می‌شود؟ پاسخ ساده و روشن است. هیچ‌کدام از ما برای سالم‌سازی از درآمد سالانه هنگفت مربیانی مثل جلالی و مایلی کهن نمی‌گذریم و آنها هم همینطور.