سرجیو آگوئرو در کتاب زندگی‌ نامه خود به نام «داستان من؛ تولد برای ظهور» نوشته است که دلش برای بازی در کنار بالوتلی حتی با وجود آنکه وی را عصبانی‌ می‌‌کرده، تنگ شده است. سایت ورزش سه بخش از این کتاب را منتشر کرده است: «همه می‌‌دانستیم که ماریو کمی‌ دیوانه است. هر وقت دلش می‌‌خواست هر کاری انجام می‌‌داد. وقتی‌ به تمرینات می‌‌رفتیم توپ‌ها را به مناطق مختلفی شوت می‌‌کرد تنها به‌خاطر اینکه دوست داشت دیوانه باشد یا در زمان ناهار پنیر را به سمت بقیه پرت می‌‌کرد.» درگیری‌های بالوتلی و مانچینی نکته عجیبی‌ نیست و آگوئرو هم به آن می‌‌پردازد: «او و مانچینی مثل سگ و گربه با هم در تمرینات دعوا می‌‌کردند و فحش می‌‌دادند و با صدای بلند فریاد می‌‌زدند اما بعد از چند دقیقه مانچینی مانند پدر وی می‌‌شد و بالوتلی هم فرزند او.»