شش و هشت!

گروه ورزش: چند روزی هست که هواداران پرسپولیس و استقلال بخش زیادی از فضای رسانه‌ای کشور را به اشغال خودشان درآورده‌اند و به جنگ در مورد تاریخچه داربی‌ها می‌پردازند. ماجرا از روز ۱۶ شهریور شروع شد؛ سالگرد پیروزی ۶ بر صفر پرسپولیس مقابل استقلال که چند سالی هست در تقویم سرخ‌ها به اسم «روز هوادار» مشهور شده است.

پرسپولیسی‌ها معمولا به همت کانون هواداران‌شان این روز را جشن می‌گیرند و امسال هم همین کار را کردند. با این وجود جشن اخیر آنها با واکنش تند برخی از پیشکسوتان استقلال همراه شد و سرآغاز غائله عجیبی شد که هنوز هم ادامه دارد.

هشت‌تای استقلالی‌ها

بعد از پایکوبی دوباره سرخ‌ها به مناسبت شش‌تایی کردن حریف دیرینه، برخی از بازیکنان قدیمی استقلال مدعی شدند تاریخ مصرف این برد مدتهاست به پایان رسیده و پرسپولیسی‌ها نباید همچنان در باد گذشته بخوابند. بدون تردید اما عجیب‌ترین واکنش مربوط به علی فتح‌الله‌زاده بود؛ مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال که مدعی شد قاطع‌ترین برد تاریخ داربی‌ها متعلق به استقلال است که یک‌بار در میانه‌های دهه ۴۰ با هشت گل پرسپولیس را شکست داده است. این ادعای او یک توفان واقعی را در فضای فوتبال ایران به‌وجود آورد و باعث شد بسیاری از بزرگان دو باشگاه به اظهارنظر در مورد این موضوع بپردازند. چنانچه انتظار می‌رفت عمده پیشکسوتان سرخابی وجود چنین مسابقه‌ای را انکار کردند و این شاید تنها علی جباری، بازیکن اسبق استقلال بود که روی ادعای فتح‌الله‌زاده مهر تایید زد. در شرایطی که به نظر می‌رسید این قیل‌وقال‌ها بعد از چند روز از بین برود و عقلانیت بیشتری بر روابط دو گروه سایه بیندازد، هرگز این اتفاق رخ نداد و حتی کار به جایی رسید که پرسپولیسی‌ها یک «پاتک» اساسی به «تک» رقیب دیرینه زدند.

ماجرای شش‌تای دوم

روزنامه هواداری منتسب به پرسپولیس بعد از آنکه با ادعای فتح‌الله‌زاده مواجه شد، ضمن انکار شکست هشت بر صفر سرخپوشان در داربی، مدعی شد به زودی سورپرایز جدیدی در مورد مسابقات رودرروی دو تیم ارائه خواهد داد. این سورپرایز سرانجام دو روز پیش منتشر شد؛ سندی که نشان می‌داد ۱۰ سال بعد از شش‌تای اول، پرسپولیسی‌ها در یک بازی تمرینی ۹ به ۹ هم ۶ گل دیگر به استقلال زده‌اند! سند قرمزها برای اثبات این پیروزی دوم، بریده‌ای از مجله قدیمی «دنیای ورزش» بود که گزارشی با تیتر «پرسپولیس باز هم ۶ تا زد» در آن دیده می‌شود. در این گزارش می‌خوانیم: «هفته گذشته تیم پرسپولیس در یکی از زمین‌های خاکی که در یک جام محلی شرکت کرده است، برابر یاران تیم استقلال که تحت عنوان تیم «پله» در این مسابقه شرکت کرده‌اند، ایستاد.

یاران استقلال و پرسپولیس که در مجموعه ورزشی شهید شریف‌پور رویاروی هم ایستاده بودند، نه‌تنها بالغ بر ۱۰ هزار تماشاگر را به سوی خود جلب کرده بودند، بلکه برادر داودی شمسی سرپرست سازمان تربیت‌بدنی را هم به آن نقطه کشانده و شاهد پیکار این دو تیم بودند. پرسپولیس باز هم ۶ گل زد. برای پرسپولیس ۳ گل ناصر محمدخانی زد و علی پروین و مایلی کهن و درخشان هرکدام یک گل زدند. برای پرسپولیس وحید قلیچ، علی پروین، محمد مایلی‌کهن، حمید درخشان، ناصر محمدخانی (غلام فتح‌آبادی)، محمد پنجعلی، سیدعلیخانی (کاشی‌نژاد) و مجید سبزی بازی می‌کردند و بازیکنان تیم پله را هم بیژن طاهری، جعفر مختاری‌فر، پرویز مظلومی، سعید مراغه‌چیان، غلامحسین مظلومی، رضا احدی، رضا رجبی، حمید فردعلی‌نیا و حسن مرادی تشکیل می‌دادند.»

جنگ در پایین‌ترین سطح ممکن

بی‌شک جدل و کری‌خوانی بین همه تیم‌های رقیب در سراسر جهان وجود دارد و همیشه هواداران با گروه مخالف کل‌کل می‌کنند، با این همه باید قبول کرد سطح این مساله در فوتبال ایران بسیار پایین‌تر از استانداردهای حرفه‌ای است. مروری گذرا بر فوتبال اروپا نشان می‌دهد آنجا هرگز هواداران روی نتیجه‌ای که ۴۰ سال پیش ثبت‌شده دعوا را ه نمی‌اندازند و پیروزی‌های پیاپی بر حریف را به نمادی برای حمایت‌شان از تیم تبدیل نمی‌کنند. همه‌چیز روشن است؛ داربی هم مثل هر مسابقه دیگری برگزار می‌شود و با یک نتیجه خاص به پایان می‌رسد. آنچه باقی می‌ماند فقط «آینده» است و یافتن راه‌هایی برای آنکه بشود به پیشرفت و ترقی ادامه داد. در طول یک دهه گذشته بارسلونا با نتایجی مثل ۶ بر ۲ و ۵ بر صفر بر رئال مادرید غلبه کرده و البته یک‌بار هم ۴ بر یک به این تیم باخته است، اما هواداران دو تیم همه این نتایج را از یاد برده‌اند؛ چنانکه مثلا طرفداران منچسترسیتی خیلی زود فراموش کردند که همین ۳ سال پیش ۶ گل به یونایتد زده‌اند و یک پیروزی بزرگ به‌دست آورده‌اند. دنیا به مسیر خودش ادامه می‌دهد و آدم‌های خردمند، کمتر در پیله گذشته باقی می‌مانند، ما اما اینجا هنوز به «نبش قبر» مشغولیم و کاری می‌کنیم که مثلا هنگام کالبدشکافی داربی سال ۵۲، اشک از دیدگان جواد الله‌وردی جاری شود.

کاش این همه انرژی و پتانسیلی که برای دعوای سرخابی‌ها بر سر نتایج قدیمی وجود دارد، صرف طرح این پرسش‌های کلیدی می‌شد که چرا وضعیت مالکیت این دو باشگاه مشخص نیست؟ چرا واگذاری آنها منتفی شد؟ چرا همین امروز هیچ‌یک از این دو تیم اسپانسر ندارند؟ چرا یک ورزشگاه ساده اختصاصی به آنها داده نمی‌شود؟ و البته ده‌ها «چرا»ی دیگر که حتما از هشت تا و شش تا زدن در چند دهه قبل مهم‌تر و کارگشاتر است!