بحران ونزوئلا، در سه پرده

محمد ناطقی

این روزها در رسانه‌های مختلف جهان پیرامون بحران ونزوئلا مطالب زیادی نوشته شده است. صندوق بین‌المللی پول برای این کشور پیش‌بینی رشد اقتصادی منفی ۱۰ درصدی و تورم ۷۰۰ درصدی کرده است. شرایط نیز هر روز وخیم‌تر می‌شود. در ونزوئلا شرایط به حدی پیچیده شده است که به گزارش CNN زنان باردار و بچه‌ها به‌منظور رفتن به سمت کلمبیا و خرید غذا و کالای بهداشتی از آن کشور، در لب مرز‌ها صف کشیده‌اند. در این کشور بحران دستمال توالت به شدت جدی شده است. تخمین‌های رسمی کلمبیا نشان می‌دهد که حدود ۱۰۰ هزار ونزوئلایی در مرزهای این کشور مستقر شده اند. به گزارش الجزیره این کشور دچار بحران‌های امنیتی نیز شده است. در حال حاضر ونزوئلا تبدیل به یکی از خطرناک‌ترین کشور‌ها شده است. مخالفان دولت پوپولیست نیکولاس مادورو اعتراضات خود را ادامه می‌دهند. تظاهرات و فراخوان‌های مختلفی به‌منظور مخالفت با دولت در حال انجام است. قتل و دزدی نیز در این کشور از کنترل خارج شده است و حتی صادرات نفت این کشور نیز رو به افول است. تمامی این مشکلات برای کشوری در حال رخ دادن است که بیشترین ذخایر نفتی اثبات شده حال حاضر جهان را دارد. به گزارش the nation ونزوئلا کشور خشکی نیست.اتفاقا از نظر کشت کشور غنی‌ای است، اما سوال بزرگی که مطرح می‌شود این است که چرا باید چنین کشوری با این شرایط مناسب دچار بحران گرسنگی و امنیت شود. این مقدمه بیان شد تا ابعاد بحران ونزوئلا بهتر درک شود و سپس به ریشه‌یابی علت این بحران بپردازیم:

ونزوئلا انتخابات دارد

ونزوئلا نیز تا حدی دارای انتخابات است.ولی حزب متحد سوسیالیست ونزوئلا بار‌ها در انتخابات این کشور پیروز شده است. از ۱۵ انتخاباتی که حد فاصل ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۵ انجام است این حزب در ۱۲ انتخابات پیروز شده است. دولت هم ب در این انتخابات از حزب سوسیالیست بوده است. در موارد نادری هم که این حزب در انتخابات پیروز نشده به‌راحتی به آن اذعان کرد. نمونه آن را می‌توانیم انتخابات دسامبر مربوط به پارلمان نام ببریم.

آمار‌ها در کوتاه‌مدت حکایت از پیشرفت داشتند

آمار‌های اقتصادی در بسیاری از موارد می‌توانند به ما دروغ بگویند. ممکن است دولت‌ها با مخفی گذاشتن چند آمار و نشان دادن یک سری خاص از آمار‌ها خود را بهترین دولت نشان دهند. همان‌طور که ما برای بررسی یک آزمایش نزد یک دکتر می‌رویم و از او به‌منظور بررسی جواب آزمایش کمک می‌خواهیم برای بررسی آمار‌های اقتصادی نیز باید پیش متخصص آن حوزه برویم. دولت‌ها می‌توانند از عدم آگاهی مردم استفاده کنند و با دادن آمارهای سالم یک نتیجه‌گیری وارونه از اقتصاد در اختیار مردم قرار دهند. وضعیت ونزوئلا یک حکایت پند آموز برای ایران است. در سال وفور درآمد‌های نفتی و دهه اول قرن ۲۱، این کشور رشد اقتصادی قابل احترامی داشت. برای بررسی بحران بهتر است کمی مستند‌تر صحبت کنیم.

پرده اول: همان‌طور که در جدول یک مشاهده می‌کنید آمار رشد اقتصادی در ونزوئلا در فاصله ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲ نشان‌دهنده یک بحران نیست. حتی می‌تواند نشان‌دهنده مدیریت یک نابغه اقتصادی بر صندلی ریاست آن باشد. در طول این سال‌ها ایران نیز مانند ونزوئلا رشد اقتصادی مثبت و نسبتا مناسبی داشته است. رشد اقتصادی ونزوئلا در سال ۲۰۰۴ به رقم عجیب ۳/ ۱۸ درصد رسیده است. چه کسی می‌تواند باور کند چنین اقتصادی یک دهه بعد با بحران رو‌به‌رو شود؟

پرده دوم: آمار بعدی که مورد بررسی قرار می‌گیرد تورم است. این کشور سال های زیادی تورم در سطح بالایی داشته است. در صورتی که شاید چنین تورم‌هایی در نگاه اول چندان اهمیتی نداشته باشد، ولی این مورد می‌تواند ما را با ابعاد چنین فاجعه‌ای کمی آشنا کند. آمار تورم در ونزوئلا و ایران در دوره های مورد بررسی، نزدیک به هم است. این آمار می‌تواند نشان‌دهنده برخی سیاست‌های مشابه در هر دو کشور باشد. تورم یک بیماری اقتصادی است که در ایران به صورت یک بیماری مزمن درآمده است.

پرده سوم: آخرین آمار مورد بررسی، نرخ دلار در بازار رسمی و بازار سیاه است. این بحران شبیه همان بحرانی است که در دولت قبلی با شوک کمتری وارد اقتصاد ایران شد.کشور ونزوئلا از سیاست‌های سوسیالیستی و دخالت دولت در بازار رنج می‌برد. نرخ ارز در این کشور توسط دولت تعیین می‌شود و یک سیاست تخصیص نرخ ارز دولتی به‌منظور واردات در این کشور ایجاد شده است. کشور ونزوئلا تا مدت‌ها از نرخ تورم بالا رنج می‌برده است، ولی این نرخ تورم را در نرخ ارز خود وارد نکرده است. برای درک بهتر موضوع بهتر است مثالی بزنیم.

فرض کنید نرخ برابری دلار آمریکا و ونزوئلا برابر یک است. یک تولید‌کننده داخلی کالای a را با قیمت ۱۰۰ دلار تولید می‌کند و تولید‌کننده خارجی نیز همین کالا را ۱۰۰ دلار تهیه می‌کند. حال در صورت تورم ۲۰ درصدی در کشور ونزوئلا و تورم ۲ درصدی در آمریکا تولید‌کننده داخلی این کالا را با قیمت ۱۲۰ دلار تولید می‌کند و تولید‌کننده خارجی با قیمت ۱۰۲ دلار. این پدیده در مدت کوتاهی موجب نابودی تولید‌کننده داخلی و یک رانت به تولید‌کننده خارجی می‌شود. حال فرض کنید این سیاست چندین سال در کشوری اعمال شود و به مدد دلار‌های نفتی، مردم عادی متوجه شرایط سخت کشور نشوند. با قطع شدن منبع دلار‌های نفتی و کاهش قیمت نفت تمامی این عیوب خود را به معرض نمایش می‌گذارند. از اینجا به بعد ونزوئلا می ماند و انبوهی از مشکلات که سال‌های سال به کمک دلار‌های نفتی مردم از وجود آن ناآگاه بودند. حال تمامی آن رفاه کاذبی که از تزریق دلار‌های نفتی به اقتصاد کشور به‌وجود آمده ناگهان از بین می‌رود. نفت تمامی آن هدایایی را که به کشوری داده بود سخت‌تر از قبل از او باز پس می‌گیرد و اقتصاد به مرحله‌ای می‌رسد که در ابتدای مقاله از آن یاد شده است.

در زیر دو نمودار به تصویر کشیده شده است. نمودار اول مربوط به شکاف نرخ ارز رسمی و دولتی در بازار ایران و دومی همین شکاف در بازار ونزوئلا است. ایران به‌دلیل وابستگی کمتر به نفت و در کنار آن سرکوب کوتاه‌مدت‌تر نرخ دلار در بازار آزاد در هنگام تحریم، توانست از این بحران رهایی یابد. در کنار آن دولت نیز نرخ دلار رسمی را افزایش داد تا این شکاف موجب فعالیت‌های سوداگرانه در بازار آزاد نشود. در ونزوئلا این افزایش نرخ دلار رسمی به کندی صورت گرفت. افراد با دسترسی به دلار دولتی یک رانت چند صددرصدی به‌دست آوردند.شاید اگر دولت ما هم سیاست‌های افزایش نرخ ارز دولتی را پیگیری نمی‌کرد یا آرامش موجود در بازار را ایجاد نکرده بود یا سیاست کشور ما نیز به سمت وابستگی بیشتر به نفت می‌رفت این بیماری نفتی منجر به نابودی بیشتر تولید‌کنندگان داخلی می‌شد، ما نیز ممکن بود اکنون برای خرید کالاهای اساسی در صف بایستیم و در نهایت با یک گونی پول به نانوایی برویم.

بحران ونزوئلا، در سه پرده

بحران ونزوئلا، در سه پرده

بحران ونزوئلا، در سه پرده

بحران ونزوئلا، در سه پرده

بحران ونزوئلا، در سه پرده