مزیت‌های مطلق از دست رفته
سعید نصیری عنبران معمولا هر کشوری به لحاظ سمبلیک،کدهای شناسایی اقتصادی و جایگاه بین‌المللی صادرات محصولاتش دارای شرایطی است که از آن به عنوان مزیت اقتصادی یاد می‌کنند. مثلا پوشاک، صنعت گردشگری و غذای ترکیه مزیت این کشور محسوب می‌شوند. مواردی که که بدان شهره است و تقریبا مختص خود آن کشور و به‌شدت سودآور است.
چوب، سلاح، گندم و گاز روسیه، نقاط خاص گردشگری در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و ...
پرورش گوسفند در نیوزلند، موز و چوب برزیل، دانشگاه‌ها و صنایع‌الکترونیک و نظامی آمریکا و انگلیس، صادرات مهندسی آلمان، میوه‌های تولیدی شرق اروپا، معادن زغال‌سنگ مغولستان، حیات‌وحش کنیا، اورست، نپال و ده‌ها مورد دیگر که کشورهای مختلف جهان از این مزیت‌های مطلقا یا نسبتا اختصاصی برای رشد اقتصادی،کارآفرینی و کسب جایگاه و اعتبار بین‌المللی برای خود استفاده می‌کنند و به آن شهره‌اند و قسمت اعظم صادرات و در آمد این کشورها از محل فروش چنین کالاهایی تامین می‌شود.البته طبیعی است که تمام تلاش خود را تحت هر شرایطی مصروف حفظ این مزیت‌ها کنند. چراکه غفلت از این مهم بسیار برایشان سنگین تمام خواهد شد.
اما کشور ما ایران از جمله کشورهایی است که دارای مزیت‌های فوق‌العاده و منحصربه‌فرد بوده که متاسفانه امروز در حال از دست دادن این مزیت‌هاست.شما بگویید وضعیت فرش، خاویار، زعفران، پسته و خشکبار،گردشگری و ... ما که بسیاری ایران را از طریق آن‌ها می‌شناسند یا می‌شناختند، الان در چه حالی است؟
زعفران ما فله‌ای به امارات و اسپانیا می‌رود، بسته‌بندی می‌شود و با نام و برند آنان با چند برابر قیمت مجددا صادر شده؛ درآمد و خوش نامی‌اش به عوض کشاورز زحمت‌کش ما نصیب بیگانه می‌شود.
از ذخایر خاویار و کیلکای خزر تقریبا چیزی نمانده است، آنقدر صید بی‌رویه و آلودگی در دریای خزر هست که تقریبا صادرات خاویار به کمترین مقدار ممکن نزدیک شده است.
پسته را آنقدر فله‌ای و غیراصولی در کشتی و غیرفرآوری شده و یا در بسته‌بندی‌های بی‌کیفیت و بی‌روح صادر کردیم که آمریکا امروز جای ما را در بازار پسته جهان پر کرده است.
آنقدر در بازاریابی جهانی فرش و صنایع وابسته و کاهش هزینه‌های تولید آن بد عمل کردیم که چین و هند و پاکستان قسمت عمده بازار مربوطه را در جهان از ما گرفته و به خود اختصاص دادند.آنقدر به صنایع و هنرهای دستی‌مان بی‌مهری کردیم که امروز در میدان نقش‌جهان اصفهان باید کپی‌های چینی صنایع‌دستی ایرانی را خریداری کنیم.
اوضاع گردشگری خارجی هم با این شرایط و کمبود هتل‌های استاندارد و از بین رفتن طبیعت و آثار باستانی‌مان که اظهر من الشمس است...
حال تصور کنید چقدر سخت و حتی بعید می‌نماید در بازار امروز دنیا،کسب مجدد جایگاه‌های صادراتی و فروش پیشین؛البته کارها و تلاش‌هایی در این جهت صورت گرفته، اما اصلا کافی نیست.
شاید دست یافتن به رونق پیشین غیرممکن نباشد، اما اراده‌ای سترگ می‌خواهد و گاو نر و مرد کهن...