تحلیلی از منظر ذهنی و روانی .

امروزه شبکه‌های اجتماعی ما آیینه تمام قد آن چیزی است که در جامعه ما رخ می‌دهد. بد نیست که با نگاهی کل‌نگر و تحلیلی‌تر به این آیینه نگاه کنیم. سوال این است که با وجود تمام پند و اندرز‌ها، با وجود تمام الزام‌ها چرا امروز بسیاری از زنان ما آزادی و زیبایی را در برهنگی می‌بینند؟؟ بدون تعصب و پیش‌داوری از خود بپرسیم که آیا واقعا برهنگی یعنی زیبایی؟ چرا زن امروز برهنگی را راهی برای ابراز خود می‌بیند؟ در بسیاری از کشورهای جهان حجاب معنا و حدود دیگری دارد و در کشور ما معنا و حد و مرز دیگری. تمام مردم یک جامعه با فرهنگ اجتماعی یکسانی بزرگ می‌شوند و در هر جامعه‌ای هنجار‌هایی وجود دارد که زیر پا گذاشتن برخی از آنها جامعه را با مشکلاتی مواجه می‌کند. هر جامعه‌ای فضا و فرهنگ مردم خود را می‌طلبد؛ یعنی نمی‌توان با فرهنگ آمریکایی در ایران یا با فرهنگ ایرانی در آمریکا زندگی کرد.

در نهایت اگر چنین وضعیتی را به‌وجود آوریم با همان چیزی مواجه می‌شویم که مردم کشور ما با آن مواجه هستند. بسیاری از ایرانی‌هایی که با رویاها و فرهنگ تقلیدی از کشورهای دیگر در ایران زندگی می‌کنند و ایرانی‌هایی که با وجود زیستن در فضایی دیگر، هنوز عادت‌ها و مسائل جامعه مادری خود را به دوش می‌کشند و به‌نوعی دچار دوگانگی شده‌اند. مثال آن است که کلاغ می‌خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد. آشنایی مردم فرهنگ‌های مختلف با یکدیگر جهت گسترش دیدگاه و پیشرفت جامعه لازم و ضروری است، اما مشکل از جایی بوجود می‌آید که «تقلید» به میان آید. برای اینکه ما دیدگاه جدیدی را اتخاذ کنیم ابتدا باید تعریف صحیحی از آن بدانیم، سپس آن را بفهمیم و بعد آن را درک کنیم تا در ما نیز نهادینه شود، وگرنه هر موجودی هم می‌تواند با صرف دیدن تقلید کند و ویژگی‌ای را به ظاهر از آن خود بداند. این تقلید گرایی موجب رواج مدگرایی در یک جامعه می‌شود و مدگرایی ضد خلاقیت و آزادی است. در این مقاله سعی داریم که صرفا تحلیلی داشته باشیم از این سوال که « چرا برخی از زنان امروز کشور ما تمایل زیادی به برهنگی و نمایش خود در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرده‌اند.»این مقاله، صرفا مقاله‌ای اجتماعی و تحلیلی است و هیچ گرایشی به هیچ جهت خاصی ندارد. و اما پاسخی به این سوال که «چرا برخی از زنان امروز زیبایی و قدرت را در برهنگی می‌بینند؟»:

زندگی ایرانی با فرهنگ خارجی

همانطور که قبل‌تر اشاره شد، بسیار خوب است که فرهنگ‌های مختلف با یکدیگر آشنا شوند و موارد جدیدی را از یکدیگر بیاموزند. اما آیا هر مساله‌ای را باید آموخت؟ هر چیزی در قالب اصلی خود طبیعی و زیبا است. زمانی که قالب تفکر جامعه‌ای قالب حجاب با اصول متفاوت باشد، پیاده کردن حالتی دیگر بر این قالب قدیمی، آن را غیر‌عادی و به هم ریخته نشان می‌دهد. یکی از دلایلی که بی حجابی برخی خانم‌های جامعه ما از حد فراتر رفته و تقلیدی از ستاره‌های خاص برخی از کشورها شده است این می‌تواند باشد که: زمانی که ما چیزی را تقلید می‌کنیم، احتمال انحراف بالا می‌رود. بی حجابی در بسیاری از کشورها وجود دارد، اما چرا حتی بی حجابی برخی از خانم‌های ما مانند مردم عادی جوامع دیگر نیست و تقلیدی از ستاره‌های خاص آن کشورها شده است؟

طغیان زنان در برابر اجبار

یکی از دیگر از دلایل نا هنجاری‌ها می‌تواند نظم‌گرایی افراطی یا اعمال زور باشد. برخی از زنان ما می‌گویند که: «چرا من خود را بپوشانم تا مردی تحریک نشود و چرا مردان نباید جلوی چشم خود را بگیرند؟» گویی یک خشم درونی از الزام‌ها و ابهامات زنان را به سویی سوق می‌دهد که شاید حتی قصد قلبی خودشان نیز نباشد.

فقدان عزت نفس سالم در زنان

زمانی که فردی عزت نفس سالم نداشته باشد، سعی می‌کند که احساس ارزشمندی را از طریق عوامل بیرونی بدست بیاورد. این عامل می‌تواند شخصی باشد که وارد زندگی فرد می‌شود و وی به او وابسته می‌شود تا با حفظ او در زندگی اش احساس ارزشمند بودن کند، می‌تواند حرکت طبق خواسته دیگران باشد، می‌تواند مقام و تحصیلات باشد، می‌تواند تغییر ظاهر خود باشد و ... وقتی فردی عزت نفس سالم نداشته باشد و راه رشد را نیز نداند یا نخواهد که بداند، سعی می‌کند که این حس را با ظواهر ارضا کند و این یکی از دلایل مهم رواج جراحی‌های زیبایی در کشور ما است. بسیاری از زنان کشور ما به جای تغییر ذهنیت خود، رفع گره‌های روانی خود، ورزش و تغذیه مناسب دست به عمل‌های جراحی برای زیبایی بدن خود می‌زنند. بسیاری از افراد جامعه ما به‌دلیل اینکه احساس خوبی نسبت به خود ندارند، می‌خواهند از طریق همانند سازی و تقلید ظاهری، کلامی، احساسی و ... نسبت به خود احساس خوبی پیدا کنند. و از طرفی دیگر، کسی که عزت نفس سالم نداشته باشد، سطح خودشیفتگی و جلب توجه در او بالا می‌رود، این در حالی است که کسی که عزت نفس سالم دارد «ابراز وجود» می‌کند؛ اما ابراز وجود با جلب توجه برای ارضای نیاز درون تفاوت دارد، عزت نفس سالم ایجاب می‌کند که فرد با ارزشمندی و ارزش‌های درونی، استعداد‌ها و توانایی‌های خود وجودش را ابراز کند.

پذیرفته شدن توسط مردان

به‌نظر می‌رسد که زنان ما بر‌خلاف ادعاهای موجود بیشتر از اینکه مخالف مردسالاری باشند، به‌نوعی مردسالاری را درون خود پذیرفته‌اند. یکی از ادعاهای امروز دختران جوان ما این است که «مردان جامعه ما چنین می‌پسندند و ما مجبور هستیم که چنان شویم.» یا برخی دیگر می‌گویند که «جامعه چنین می‌پذیرد و ما اگر چنان نشویم عقب افتاده‌ایم و پذیرفته نمی‌شویم.» و این مساله متاسفانه حقیقت دارد و دوباره به فقدان عزت نفس و اعتماد به نفس در زنان نیز بر می‌گردد.

فراموش کردن زنانگی

از زمانی که زنان به خود آمدند و متوجه شدند که حق‌هایی دارند که باید آنها را پس بگیرند حرکت فمینیسم آغاز شد. زنان در جامعه و دنیای کار غرق شدند و توانایی‌های خود را به دنیا عرضه کردند، این پیشرفت لازم و واجب و حق زن بود، اما در این میان کیفیتی سرکوب شد که زن امروز تشنه به دنبال آن می‌گردد. این کیفیت چیزی نیست جز «زنانگی». متاسفانه، براساس ناآگاهی، بسیاری از زنان امروز برهنگی را با زنانگی اشتباه گرفته‌اند. سوال مهم این است که زنانی که دوست نداشتند و دوست ندارند که فقط ابزاری برای رفع نیاز جنسی مردان باشند، چرا امروز با ظاهری در جامعه خود را به نمایش می‌گذارند که تاکیدش بر جسم بدن زن است؟ آیا چیزی جز این می‌تواند باشد که زنان در نا خودآگاهی، خود را به عنوان یک ابزار جنسی باور دارند؟ یکی دیگر از دلایل رواج جراحی‌های زیبایی این است که زنانگی درون زنان امروز سرکوب شده و آنها با آرایش خود سعی می‌کنند که همچنان خود را زن نشان دهند، اما زنانگی بیشتر از اینکه مساله‌ای ظاهری باشد، حقیقتی درونی است.

راه‌حل برون رفت از این مساله چیست؟

راه‌حل‌های زیادی در این مسیر وجود دارد و مهم‌تر از همه این است که زنان ما به خود بازگردند و خود را از نو پیدا کنند، بخش‌های زخمی وجود خود را التیام بخشند و با خود آشتی کنند. تمام افراد جامعه ما نیاز به تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس در خود دارند و این نیاز به‌دلیل اینکه زن، پرورش‌دهنده جامعه است، در زنان پررنگ‌تر است. نیاز است که مدگرایی از راه آگاهی‌رسانی و تقویت خلاقیت افراد، در جامعه کم‌رنگ شود. همچنین نیاز است که برخی مردان ما نیز معیارهای خود را از نو بسنجند.