ذکر احوال حاکمان و استانداران خراسان در دوره قاجاریه – بخش23
هادی پژوهش از وقایع مهم دوران مویدالدوله استاندار قجری در خراسان انتزاع قصبه فیروزه است که از یک طرف در شمال شهرستان شیروان واز سوی دیگر در 30 کیلومتری غرب «قوچان - باجگیران» در دامنه رشته کوه‌های بلند موجود میان ایران و ترکمنستان واقع شده است. این شهر سرسبز و بسیار خوش آب‌وهوا که دارای پنج کیلومترمربع آبادی و باغ و در دامنه کوه گولیل است از لحاظ استراتژیک بسیار اهمیت داشت و از جمله مراکز توریستی شوروی سابق محسوب می‌شد و امروزه همچنان به عنوان منطقه ییلاقی و تفریحی مردم ترکمنستان به حساب می‌آید. در 1893 میلادی در زمان قاجارها این شهر به اشغال روس‌ها درآمد و علیرغم سلطه آنان بر این شهر، هیچ دولتی در ایران حاضر نبود این اشغالگری را به رسمیت بشناسد.
این قصبه بر اساس قرارداد آخال منعقده فی مابین ایران و روسیه تزاری در خاک ایران قرارگرفت. روس‌ها با توجه به شرایط آب‌وهوایی شهر عشق‌آباد در صدد یافتن منطقه‌ای خوش آب‌وهوا برای نظامیان خود در پادگان اشک‌آباد مرکز ترکمنستان بودند و الحاق آن را به روسیه دنبال می‌کردند و دولت ایران تحت فشار تن به واگذاری این منطقه در قبال یک قطعه زمین نیم دایره در عباس‌آباد واقع در ساحل رود ارس در سرحد آذربایجان و روستای مخروبه حصار نزدیک شیلگان از توابع بخش لطف‌آباد درگز داد.
قرارداد واگذاری بین میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان، صدراعظم ایران و کنسیه پریوه اوژن بوت زف، وزیر مختار روسیه در تهران در هشت فصل به امضا رسید.
پس از انعقاد توافق ناصرالدین شاه در ۲۳ ذی القعده ۱۳۱۰ ه.ق طی دو فرمان یکی به‌نام محمد ناصرخان شجاع الدوله، حاکم قوچان و دیگری به نام محمدعلی‌خان بیگلربیگی، حاکم درگز دستور تحویل دادن فیروزه به روس‌ها و انتقال اهالی آن قصبه به چناران و تحویل گرفتن حصار از روسیه را صادر کرد، در احکام صادره قید شده است که محمد صادق‌خان امین نظام امیرتومان رئیس کمیسیون از جانب ایران مسئول تعیین خطوط مرزی از بابا دورمز تا هریرود و از آنجا تا دهنه ذوالفقار است و یادشده باید علائم مرزی سرحدات با روس را مشخص کند در همین رابطه محمد حسن خان اعتماد السلطنه در یاداشت‌های روزانه خود نوشته است : «در تاریخ ۲۵ ذی‌قعده سال ۱۳۱۰ ه.ق یک قطعه زمین دایر و پرجمعیت و آبادی قصبه فیروزه را نزدیک عشق‌آباد به اسم اینکه ساخلو نظامی روس در آنجا ییلاق ندارند به روس‌ها واگذار کردند و در عوض از خاک خراسان که متعلق به روس‌ها شده بود، اراضی بایر لم‌یزرع خالی از سکنه گرفته‌اند».
علی‌اکبر افشار مدیرالدیوان می‌نویسد: زن‌ها و بچه‌های اهالی فیروزه را به زور از از وطن مالوف خود بیرون کردند، آنان در قبرستان قصبه جمع شده بودند گریه‌کنان و الوداع‌گویان آنجا را ترک کردند. آن‌ها بر ناصرالدین شاه لعنت و نفرین می‌فرستادند.

واگذاری «سرخس» به روس ها
پس از عقد قرارداد مودت در سال ۱۹۲۱ بین ایران و شوروی، مقامات دولت شوروی کلیه معاهدات استعماری منعقده میان تزارها با ایران و از جمله متصرفات ارضی آنان از خاک ایران را لغو کردند، اما حاضر نشدند رودخانه اترک را که حکومت تزاری با تغییر مسیر آن به عمق خاک ایران، آن را مرز مشترک دو کشور خوانده بودند، به حالت اول آن بازگردانند. از این رو اراضی تصرفی شمالی رود را همچنان به عنوان بخشی از خاک شوروی نزد خود نگاه داشتند. این اختلاف درباره‌ فیروزه هم بروز یافت. طبق مفاد فصل سوم عهدنامه مودت ۱۹۲۱، روسیه با اذعان به اقدامات غاصبانه‌ تزارها در اشغال بخش‌هایی از ایران تعهد کرد که جزیره‌ آشوراده و سایر جزایری را که در سواحل «استرآباد» واقع بودند و اراضی متصرفی خلیج حسینقلی‌خان را به ایران واگذار کند و در مقابل ایران «سرخس» را جزو متصرفات روسیه محسوب کند. بر این اساس شوروی‌ها سرخس قدیم را تصرف کردند ولی برخلاف عهدنامه، «فیروزه» را تحویل ایران ندادند. به عبارت دیگر از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) مالکیت «فیروزه» به طور رسمی با ایران بود ولی عملاً تحت حاکمیت روس‌ها قرار داشت و به یادداشت‌ها و اعتراضات مکرر دولت ایران در این زمینه نیز ترتیب اثر نمی‌دادند که ذیلاً یک نمونه از این اعتراض‌ها را ذکر می‌کنیم:
قوام‌السلطنه، دومین نخست‌وزیر ایران پس از کودتای سوم اسفند، در 22 مرداد 1301 نامه‌ای به شرح زیر به سفارت شوروی نوشت:
جناب آقای وزیر مختار طبق اطلاعات واصله به وزارت امور خارجه ایران، سرکنسول شوروی (مقیم مشهد) از دادن ویزا به آقای مترجم الایاله که مأمور تحویل گرفتن قریه فیروزه و اراضی مجاور آن است، خودداری کرده است با این که جناب آقای روتشتاین در جواب مراسله ۲۳ اسفند سال گذشته وزارت خارجه ایران دایر به اعزام مأمور به فیروزه کتباً اظهار موافقت فرموده‌اند، تعلل مأموران روسی از پذیرفتن مأمور مزبور و خودداری از تحویل فیروزه به ایران با مفاد عهدنامه منعقده میان دولتین مغایرت صریح دارد و بی‌گمان اثر بدی در افکار عمومی ملت ایران خواهد بخشید، لذا با کمال احترام خواهشمند است به وسیله تلگراف به سرکنسول شوروی در خراسان دستور داده شود که در امضای گذرنامه مترجم الایاله و تحویل قریه فیروزه به ایران تسریع کنند و حکومت ایران را از نتایج اقدامات خود آگاه سازند. موقع را برای تجدید احترامات فائقه مغتنم می‌شمارد.
ادامه دارد...