اقتصاد ایران نمی‌تواند با تنش رشد کند
با کنترل و کاهش تورم داخلی و حمایت از تولید صادرات محور، عدم اتکا به درآمدهای نفتی و خام فروشی، همسو کردن بانک‌ها با اهداف تولید و صادرات، اعطای مشوق‌های بانکی، شناور کردن نرخ ارز به جای تثبیت تصنعی آن و... می‌توانیم از این وضعیت بیمارگونه اقتصادی رها شویم. این موارد چکیده صحبت‌های رضی میری، نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران و عضو هیات مدیره کنفدراسیون صادرات ایران ، در گفت و گو با دنیای اقتصاد است. توجه به این گفت و گو برای علاقه مندان مباحث اقتصادی خالی از لطف نیست. آقای میری، در رابطه با همسوکردن جریان تولید و صادرات در راستای تحقق اهداف و برنامه‌های توسعه اقتصادی کشور چه نظری دارید و این موضوع تا چه میزان می‌تواند منجر به خودکفایی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی گردد؟
به طور کلی می‌بایست برای کاهش نقش نفت و درآمدهای حاصل از آن در اقتصاد ملی، شرایط تولید به نحوی باشد که قیمت تمام شده کالای داخلی، امکان رقابت در بازارهای جهانی را داشته باشد. کاهش قیمت تمام شده، تنها در صورت کنترل و کاهش تورم داخلی و ایجاد چتر حمایتی از تولید کنندگان مقدور می‌باشد.این نگاه که ما از نفت و درآمد حاصل از آن، به عنوان ابزاری جهت ایجاد فضایی کاذب در اقتصاد کشور استفاده کنیم، و هر زمان که به دلایل اقتصادی و شرایط طبیعی اقتصاد نرخ ریال کاهش پیدا کرد، با وارد کردن ارز حاصل از فروش نفت به بازار، بخواهیم به صورت تصنعی نرخ ارز را پایین بیاوریم، دیگر چاره ساز نیست. باید در این زمینه فرهنگ سازی شود و می‌بایست در بین مسئولین و در بدنه حاکمیت، فرهنگ حمایت از تولید صادرات محور نهادینه شود. برنامه ریزی‌ها و اجرای آن باید طوری باشد که لااقل وقتی می‌خواهیم به نفت اکتفا کنیم، آن را تبدیل به کالاهایی کنیم که در مقابل فروش نفت می‌خریم. اواخر دولت آقای احمدی نژاد و اوایل دولت آقای روحانی، عوارضی را برای بعضی اقلام معدنی همچون سنگ آهن، لحاظ کرده و فروش این اقلام را خام فروشی قلمداد می‌کردند؛ اما موضوع اصلی این است که نفت هم یک ماده خام است و باید شامل همین سیاست بشود. اگر قرار است جلوی خام فروشی را بگیریم، باید جلوی فروش نفت خام را هم بگیریم. جدا از این موارد، اصلاح قانون کار و اصلاح سیستم بانکی نیز از جمله مواردی است که در راستای تحقق صادرات غیر نفتی، بسیار الزامی می‌نماید.
به اصلاح سیستم بانکی اشاره کردید. نقش بانک‌ها را در توسعه صادرات چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا بانکها توانسته اند در این زمینه عملکرد قابل قبولی داشته باشند؟
به طور کلی بانک‌ها نقش بسیار مهمی در امر توسعه اقتصادی و توسعه تولید و صادرات دارند. ولی در کشور ما، بانک‌ها نتوانسته اند به خوبی این نقش را ایفا کنند، و به بیانی موجب انفعال در این زمینه شده اند. این یک امر علمی و بدیهی است که بانک‌ها، به عنوان بنگاه‌های اقتصادی، به دنبال سودآوری خود باشند؛ ولی می‌بایست با کمک دولت، این هدف بانکها را با موضوع توسعه تولید و صادرات همسو کرد. تا زمانی که تولید و صادرات بتواند روی پای خود بایستد و خودکفا شود، دولت در نقش حامی، می‌بایست سوبسیدهایی را برای تسهیلات بانکی مربوط به تولید و صادرات در نظر بگیرد، تا اقتصاد ما به رشد اقتصادی قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته دست پیدا کند. خوشبختانه اخیرا، در مواردی که قانون تعیین کرده، این کارصورت پذیرفته است. باید این کار با نظارت بر اجرای قوانین مربوطه صورت بگیرد. زیرا گاهی برخی از بانکها از قوانین و دستورات سرپیچی می‌کنند و پولی که در اختیار دارند را به بخشی تزریق می‌کنند که سود بیشتری دارد. در این میان فقط مساله نرخ تسهیلات ارزان مطرح نیست، بلکه مکانیسم ارایه این تسهیلات هم بسیار مهم است. نوع وثیقه گذاری‌ها و عدم تناسب وثیقه با میزان تسهیلات، قراردادهای یک طرفه و عدم لحاظ کردن حقوق تسهیلات گیرنده و... باعث شده است، برخی که به لحاظ توانمندی، تجربه، سابقه کارآفرینی، توان مدیریتی و... امکان موفقیت بالایی در عرصه تولید و صادرات دارند، وارد این عرصه نشوند و در نتیجه، بخش صادرات از حضور و فعالیت آنها محروم مانده است.
موضوع نحوه سیاست گذاری در مورد نرخ ارز، از مباحث مناقشه برانگیز در سالهای گذشته بوده است. شما در این زمینه چه تحلیلی دارید؟
به طور کلی، نرخ ارز باید شناور باشد. سالیان متمادی است که نفت نقش اصلی در کنترل نرخ ارز داشته و این رویکرد اشتباه تبدیل به یک فرهنگ شده و کاملا نهادینه شده است. ثابت نگاه داشتن نرخ ارز به صورت کاذب، آسیب‌هایی به دنبال دارد و مانع رشد تولید داخلی شده و امکان رقابت در بازارهای جهانی را از ما سلب می‌کند. این تصوری غلط است که هرگاه می‌بینیم نرخ ریال کاهش پیدا کرده، فکر می‌کنیم اتفاق خیلی بدی افتاده و ما شکست بزرگی خورده ایم! نرخ ارز بایستی مبتنی بر یک فرمول علمی که بارها بر آن تاکید شده، تعیین گردد؛ یعنی با درنظر گرفتن نرخ تورم داخلی و خارجی. ما باید بیشتر از کنترل نرخ ارز، به فکر کنترل نرخ تورم باشیم.
در مورد جوایز و مشوق‌های صادراتی چه نظری دارید؟
همه می‌دانند که اقتصاد امروز مخالف پرداخت سوبسید می‌باشد. ولی تا زمانی که ما از این حالت بیمارگونه رها شویم، نیاز به حمایت‌های دولتی داریم. نمی توانیم یک بخش کارمان واجد بسیاری مشکلات اقتصادی باشد و از طرف دیگر مطابق با کشورهای پیشرفته عمل کنیم. فعلا باید اعطای مشوق‌ها ادامه پیدا کند، ولی نوع پرداخت آن باید هدفمند باشد. باید بررسی شود که کدام بخش نیاز به این مشوق‌ها دارد و هر یک به چه میزانی. درصد و میزان مشوق‌ها، به نسبت نوع کالا می‌تواند متغیر باشد که این مساله نیاز به مطالعه و بررسی دقیق دارد.
چشم انداز اقتصاد ایران، به لحاظ رشد فعالیت‌های صادراتی را در دولت یازدهم چگونه ارزیابی می‌کنید؟
البته پاسخ به این سوال زود است، هرچند گام‌های نخستی که دولت برای اصلاح اقتصادی برداشته، قابل توجه و محکم و امید بخش است. اگر دولت همینگونه از کارشناسان خبره استفاده کند و با بهره گیری از نگرش‌های مختلف، نوعی دیالکتیک بین نظرهای متضاد صورت بگیرد، سنتزی که به وجود می‌آید به نفع کشور است. البته هنوز تفکراتی از بدنه دولت قبلی در بدنه دولت فعلی وجود دارد که مانع از رشد اقتصادی می‌شوند.
تغیرات و تفاوت‌های موجود در دولت تدبیر و امید را در مقایسه با دولت‌های پیشین، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
غیر منصفانه است که کسی تفاوت بین دولت فعلی و دولت پیشین را کتمان کند. با توجه به اینکه سیاست و اقتصاد، از همدیگر جدا نیستند و در شرایط فعلی، اقتصاد ما بیش از پیش وابسته به سیاست و خصوصا سیاست خارجی است، می‌بینیم که دولت فعلی با چه مشقتی درصدد رفع مشکلات سیاسی است. همین مشکلات سیاسی است که باعث شده در چنبره‌ای از مشکلات اقتصادی بسیار پیچیده و غامض قرار بگیریم. معتقدم که باید دولت را در جهت سیاست‌های رفع تنش در صحنه بین‌المللی کمک نماییم؛ زیرا بی شک اقتصاد ما با تنش نمی‌تواند رشد کند.