رمز پیروزی روحانی در انتخابات

در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، حسن روحانی با پیروزی قاطع برای دومین‌بار به‌عنوان رئیس‌جمهوری ایران انتخاب شد. میزان مشارکت در این انتخابات نزدیک به ۷۳ درصد بود و روحانی از بیش از ۴۰ میلیون رای اخذ شده، توانست حدود ۵۷ درصد از آرا را به خود اختصاص دهد. میزان مشارکت در دور قبلی انتخابات ریاست‌جمهوری تقریبا همین میزان بود، اما در آن زمان روحانی ۷/ ۵۰ درصد از آرا را کسب کرده بود. اما به نوشته ولی‌رضا نصر، نویسنده مجله آتلانتیک، مساله مهم پیروزی روحانی نیست، بلکه اقداماتی است که روحانی برای پیروزی انجام داد. زیرا چند هفته مانده به انتخابات، پیروزی او مسلم نبود. بسیاری از کارشناسان آمریکایی معتقد بودند که این انتخابات، یک همه‌پرسی درباره توافق هسته‌ای خواهد بود و بنابراین روحانی پیروز خواهد شد. اما این چنین نبود. برخلاف مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری آمریکا، هیچ یک از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تهدید نکردند که این توافق را پاره‌ خواهند کرد.

این انتخابات در زمانی حساس روی داد. ایران در منطقه‌ای ناآرام قرار گرفته است. همسایگان ایران دشمنی روزافزونی با این کشور دارند و مصمم هستند که نقش تهران را در سوریه، عراق و یمن محدود کنند. گرچه در اجرای توافق هسته‌ای اشکالی وجود نداشته است، اما کنگره آمریکا همچنان از عقب‌نشینی از این توافق سخن می‌گوید و دولت ترامپ ممکن است مسیر مواجهه بیشتر با ایران را انتخاب کند. این در شرایطی است که ایرانیان نگران بی‌کاری و تورم، آلودگی هوا و کمبود آب هستند. آنها نگران آینده هستند. روحانی در ابتدا برای جلب آرا، بیش از حد میانه‌رو بود. اما برای برد و کسب یک پیروزی بزرگ مجبور شد مبارزاتی جسورانه را در پیش گیرد. او متعهد شد برخی از محدودیت‌های اجتماعی را برطرف کند.

این در شرایطی است که رقابت‌های انتخاباتی رقبای روحانی بهتر از انتظارات بود. رقبای اصولگرا در دو مناظره تلویزیونی به خوبی عمل و به سابقه او حمله کردند. از آن مهم‌تر، آنها به مشکلات اقتصادی ایرانیان پرداختند. آنها مدیریت اقتصادی روحانی را زیر سوال بردند و این مساله را مطرح کردند که چرا او نتوانسته کشور را از مزایای اقتصادی توافق هسته‌ای برخوردار کند. آنها اعلام کردند بهتر می‌توانند از منافع خارجی ایران حفاظت و مشکلات داخلی را حل کنند. اصولگرایان به این مساله اشاره کردند که اقتصاد بهبود یافته است اما مزایای این بهبود به فقرا تعلق نگرفته است.

بنابراین روحانی باید شیوه خود را تغییر می‌داد. مبارزه او به‌عنوان فردی میانه‌رو‌ که ایران را به جامعه بین‌الملل بازگردانده است برای انتخاب مجدد کافی نبود. او باید وعده‌های بیشتری می‌داد. او اعلام کرد که امکان لغو دیگر تحریم‌های ایران، ازجمله تحریم‌های موشکی، وجود دارد. اما حتی این مساله هم برای ترغیب مشارکت ۷۰ درصدی که برای پیروزی به آن نیاز داشت، کافی نبود. او نیازمند رای حامیان اصلاح‌طلبان بود. در دو هفته پایانی مبارزات انتخاباتی، روحانی خود را به‌عنوان یک اصلاح‌طلب کامل نشان داد. او آشکارا از فساد در سطوح بالا سخن گفت. او به روشنی از رسیدگی به درخواست‌ها برای آزادی سیاسی و فرهنگی سخن گفت. روحانی توانست آرای رای‌دهندگان با همه طیف‌های سیاسی را به دست آورد و کسانی را که نمی‌خواستند در انتخابات شرکت کنند، به شرکت در انتخابات متقاعد کند. روحانی زمانی به پیروزی رسید که این مساله را روشن کرد که دیگر پلی میانه‌رو بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نیست.

این در شرایطی است که سخنرانی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در عربستان سعودی نشان می‌دهد او اهمیت انتخابات ایران را درک نکرده است. گرچه ایران منافع آمریکا در خاورمیانه را به چالش می‌کشد، اما انتخابات این کشور این مساله را روشن کرد که رای‌دهندگان خواهان رشد اقتصادی و تعامل با جهان هستند و این چیزی است که روحانی به آنها وعده داده است. به اعتقاد نویسنده مجله آتلانتیک، در سال‌های پیش‌رو روحانی احتمالا با مخالفت‌های اصولگرایان رو‌به‌رو خواهد شد. اما برای اینکه مردم را راضی نگه دارد باید ریسک کند و تعاملات اقتصادی و سیاسی با جهان را گسترش دهد و این مساله با افزایش تنش‌ها و تقابل‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود. اگر آمریکا می‌خواهد از این فرصت استفاده کند به چیزی بیشتر از استراتژی فعلی خود که با اعراب در پیش گرفته است، احتیاج دارد.