ید طولای فرهنگ کار "یدی"
نفیسه قانیان- فرهنگ کارِ به اصطلاح " یدی" در این شهر ید طولایی دارد! تا کمتر از دو دهه پیش، مرد کاری را باید از روی گرد و خاک کت و پینه دست ها و زبری پوستش می شناختی! مرد اهل کار، کسی بود که بنا به اقتضای شغلش، بوی روغن و گوشت و بنزین و گچ و سیمان میداد و دستهای کارگری او، اجر و قرب ویژه ای داشت. اما تجددهای صنعتی یکی پس از دیگری از راه رسیدند و در کنار چرخ های تولید و صنعت، نیاز مردم به خدمات نیز شکلگرفت. از این رو منطقی بود که بخشی از نیروی کار جامعه، به ارایه دهندگان خدمات بدل شوند نه کسانی که لزوماً تولیدکننده بوده و در حلقه نخست ماجرا قراردارند.
نفیسه قانیان- فرهنگ کارِ به اصطلاح " یدی" در این شهر ید طولایی دارد! تا کمتر از دو دهه پیش، مرد کاری را باید از روی گرد و خاک کت و پینه دست ها و زبری پوستش می شناختی! مرد اهل کار، کسی بود که بنا به اقتضای شغلش، بوی روغن و گوشت و بنزین و گچ و سیمان میداد و دستهای کارگری او، اجر و قرب ویژه ای داشت. اما تجددهای صنعتی یکی پس از دیگری از راه رسیدند و در کنار چرخ های تولید و صنعت، نیاز مردم به خدمات نیز شکلگرفت. از این رو منطقی بود که بخشی از نیروی کار جامعه، به ارایه دهندگان خدمات بدل شوند نه کسانی که لزوماً تولیدکننده بوده و در حلقه نخست ماجرا قراردارند. مردم یادگرفتند که همیشه نباید با جسمشان کار کنند تا درآمد داشته باشند بلکه کسانی هم در دنیا هستند که فکر و ذهنشان را به کار میگیرند و درآمد آنها ناشی از کارهای سخت، ساعت های طولانی و یا فشردگیهای کاری پیچیده نیست.
شکلگیری مفاهیمی چون بستهبندی، تبلیغات و بازاریابی و فناوری اطلاعات باعث شد گستره دامنه خدمات روز به روز افزایش یابد اما برای آن دسته از صاحبان کسب وکار که صفر تا صد فعالیت اقتصادی خود را، "خود" انجام میدادند و در نهایت به چند شاگرد وردست اکتفا میکردند، پذیرش این نگاه کار آسانی نبود. در نگاه این افراد هنوز هم ارایه دهندگان خدمات، به نوعی واسطهگر شناخته میشوند. این افراد همان هایی هستند که تا سال ها کارت های بانکی و رد و بدل کردن پول از طریق اینترنت و یا دستگاه خودپرداز را قبول نداشتند و تا پول را نمیدیدند، نمیشمردند و یا به طرف حساب خود تحویل نمیدادند و رسید نمیگرفتند، اطمینان کافی نداشتند و دلشان به اصطلاح قرص نبود. همانها که پیش از آن نیز به بانک ها اعتماد نداشتند و وجوه نقد خود را در خانه و میان رختخوابها و یا زیر فرش، نگهداری میکردند!
همین دسته در نوع کسب و کار نیز، کسب و کاری را مورد تأیید میدانند که محصول و کالای نهایی آن به چشم بیاید، دیده شود و قابل لمس باشد؛ و یا معاملهای که در آن چیزی به صورت مستقیم و به شکل فیزیکی خرید و فروش شود. در حالیکه در ارایه خدمات، محصول نهایی، محصول یک فرآیند است نه یک چرخه تولید و گاه، خدمتی که به طرف مقابل ارایه میدهید، چیزی به جز خود آن فرآیند نیست، نه یک محصول و یا کالای فیزیکی؛ با این تفکر هنوز بخش زیادی از فعالان اقتصادی اصفهان، سرمایهگذاری در تولید را بر ارایه خدمات ترجیح میدهند. این الگوی فکری با میزان سنتی بودن بافت شهری و نوع کسب و کار شهرها، ارتباطی مستقیم دارد و هر شهری نظیر اصفهان که از الگوهای سنتی در کسب و تولید، پیروی میکند در زمینه ارایه خدمات نیز با چنین تفکری روبرو است تا آن جا که حتی برخی از پیشکسوتان بازار، درآمد حاصل از چنین فعالیت هایی را مکروه میدانند و معتقدند نان و روزی حاصل از کار یدی و تولید، شبهه ندارد و چیز دیگری است!
اما امروزه بخش زیادی از جامعه و نیروهای شاغل نسل جدید در مقابل این تفکر ایستاده اند و از اتفاق بیشتر به سمت ارایه خدمت سوق مییابند. نیاز زندگی پر شتاب امروز نیز چنین اقتضا میکند؛ تنوع خدمات روز به روز گسترده تر میشود؛ سوپر مارکتی که لیست خرید شما را تلفنی میگیرد و با دریافت درصدی هزینه اضافه، آن را در آدرس مورد نظر تحویل میدهد، طراحان سایتها و نرم افزارها، گردانندگان فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی برند شما، طراحان گرافیکی، مشاوران تبلیغاتی و مانند آن، ارایه دهندگان خدمات منزل و خدمات تشریفاتی مراسم، نگهداری سالمند، پرستار بچه و این روزها داگ واکرهایی که پول میگیرند تا سگ یا حیوان خانگی را به گردش ببرند، همه و همه نمونههای جدیدی است که بر اساس نیازهای زندگی امروز شکل و ارایه دهندگان خاص خود را نیز به خدمت گرفته است. درصد قابل توجهی از دختر و پسرهای جوانی که به سمت ویزیتوری و بازاریابی حضوری کالاها و یا فروشندگی روی آورده اند، به هیچ وجه قابل انکار نیست؛ البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که برخی از خدمات در دل خود تولیدی را نیز در پی دارند و باید ارایه دهندگان خدماتی مانند طراحی سایت، اقلام گرافیکی و یا مدیریت صفحات اجتماعی را از یک فروشنده مانتو، متمایزکرد.
اما مسلم این است که در ارایه خدمات، ماده اولیه که طی یک فرآیند به محصول و کالا تبدیل میشود، چیز دیگری است و با ماده اولیه یک کارخانه تفاوت دارد؛ همان گونه که فرآیند و محصول نهایی چیز دیگری است؛ شاید اگر زمانی میگفتند کسی پول میگیرد تا ماشین شما را بشوید و تحویل دهد، عجیب و شاید مضحک به نظر میآمد، اما امروزه ساده ترین خدمات نیز برای راحتی افرادی که مشغله زیادی دارند، قابل ارایه است و آن ها به راحتی پذیرای آن هستند. باید قبول کرد ارایه خدمات به نوعی در رقابتی تنگاتنگ با فعالیتهای تولیدی و در سودای پیشی گرفتن از آن است.
ارسال نظر