به جرات می‌توانیم بگوییم که تعبیر بسیار اشتباهی از خودشناسی در سطح جامعه وجود دارد. اشتباه رایجی که در میان مردم و همچنین در میان سخنرانان انگیزشی و بسیاری از روانشناسان وجود دارد، برداشت اشتباه از واژه و روند خودشناسی است. خودشناسی به هیچ‌وجه به معنی موفقیت، سخنان مثبت، مثبت اندیشی یا تظاهر به خوب بودن نیست! همانطور که در مقاله پیشین در رابطه با خودشناسی گفتیم، خودشناسی یعنی «خود را شناختن»، اما ما در حوزه خودشناسی تعاریف مشخص، جامع و وسیعی را از «خود» و «شناخت» داریم. همچنین، پروسه درمانی در حوزه خودشناسی اصلا مانند آنچه که در روانشناسی کلاسیک و قدیمی می‌گذشت نیست. مروری بر مفاهیم ذکر شده در مقاله پیشین:
مفهوم خود:
من. خود در معنای محدود یعنی «من». زمانی که از خود با عنوان «من» یاد می‌کنیم، خودشناسی مفهوم معاینه و بررسی احساسات، عواطف، علائق، وابستگی‌ها، تفکرات، دیدگاه‌ها، بینش‌ها، باورها، ویژگی‌های مثبت و منفی، رفتارها، واکنش‌ها و... پیدا می‌کند.
دیگران. گاهی خود در مفهوم دیگران پدیدار می‌گردد.
جهان هستی. خود در معنای وسیع‌تر جهان هستی را نیز در بر می‌گیرد.
خدا. وقتی می‌گوییم «هر که خود را بشناسد، خدای خود را نیز می‌شناسد» یعنی اینکه هر کسی که به شناخت خود (در معنای محدود و وسیع خود) برسد، به خود آمده و به شناخت و درک عظمت و وسعت هستی جهان نیز نائل می‌گردد.

مفهوم شناخت: قبل از شناخت باید «دیدن» صورت گیرد. تا وقتی چیزی را نبینیم و تا وقتی چیزی را خوب نبینیم نمی‌توانیم شناختی نسبت به آن پیدا کنیم. تجربه ثابت کرده که غالب مردم اصلا قادر نیستند که خود را خوب و درست ببینند و تشخیص دهند، پس جایی برای تعجب نیست که کسی خود را نشناسد و زمانی که ما خود را نشناسیم به شناخت درستی از دیگران هم نمی‌رسیم. پس قدم اول «دیدن» و قدم دوم «شناختن» است. شرط دیدن این است که از انکار بیرون آییم. شرط بیرون آمدن از انکار این است که متوجه شویم که در انکار به سر می‌بریم و در این راه قطعا به یک مربی نیاز داریم تا قدم به قدم همراه ما باشد و ما را راهنمایی کند تا آسیب‌های مسیر کمتر، سرعت در مسیر متعادل‌تر و تشخیص‌ها دقیق و درست صورت گیرد.

بازگردیم به اصل مطلب: خودشناسی مراحل مختلف و پروسه‌ای طولانی دارد و در دو ماه، سه ماه، شش ماه یا یک سال و ... تمام نمی‌شود. به بیان دقیق‌تر، خودشناسی پایان ندارد، اما شروع آن تا زمانی که بتوانیم کمی روی پای خود بایستیم در حداقل زمان خود به 6 یا 9 ماه زمان به شرط پیگیری دائمی فرد و همراهی مربی، نیاز دارد. خودشناسی، مثبت اندیشی و مثبت گویی نیست. مفهوم خودشناسی کاملا واضح است و مثبت اندیشی، مثبت گویی، مثبت بینی و موفقیت نیز از نتایج خودشناسی هستند و نه از وسایل آن. یعنی ابتدا من خود را می‌بینم، می‌شناسم، نقایصم را برطرف می‌سازم و سپس به موفقیت، شادی، آرامش و... می‌رسم. خودشناسی صرفا یک تئوری نیست! خودشناسی زمانی به نتیجه مطلوب می‌رسد که با عمل همراه باشد. تنها یک بخش از خودشناسی را تئوری‌ها تشکیل می‌دهند و بخش اصلی آن بر اساس عملکرد مراجع و مربی است. یکی از مهم‌ترین مقدمات تقویت هوش هیجانی روند «خودشناسی» است. پس اگر خواهان تقویت هوش هیجانی خود هستید این را بدانید که خودشناسی یکی از مراحل جدا نشدنی از پروسه تقویت هوش هیجانی است که همگام با گذراندن آن هوش هیجانی شما نیز تقویت می‌یابد.