ویرایش ۲۰۱۷ ونتیج اِس رودستر آمد
قویترین روباز آستونمارتین - ۱۵ مهر ۹۵
باید اعتراف کرد که حتی خود فراری کالیفرنیا T و پورشه ۹۱۱ تارگا هم میدانند که از این به بعد یک کابوس ترسناک در روز روشن به سراغشان میآید. این آلمانی و آن ایتالیایی دیگر باید خود را آماده رویارویی با یک انگلیسی خشمگین کنند. جدیترین رقیب دنیای ابرخودروهای روباز؛ آستونمارتین ونتیج اِس رودستر. خودرویی که لقب قویترین محصول روباز شرکت را به خود اختصاص داده است. ویرایش ۲۰۱۷ آن شاید در ظاهر استانداردهای لازم برای حضور در خیابانها را داشته باشد ولی در باطن دقیقا همان جیتیهای بیرحمی هستند که مسابقات ۲۴ ساعته لومان، نوربرگرینگ و سبرینگ را به آتش میکشند.
باید اعتراف کرد که حتی خود فراری کالیفرنیا T و پورشه ۹۱۱ تارگا هم میدانند که از این به بعد یک کابوس ترسناک در روز روشن به سراغشان میآید. این آلمانی و آن ایتالیایی دیگر باید خود را آماده رویارویی با یک انگلیسی خشمگین کنند. جدیترین رقیب دنیای ابرخودروهای روباز؛ آستونمارتین ونتیج اِس رودستر. خودرویی که لقب قویترین محصول روباز شرکت را به خود اختصاص داده است. ویرایش ۲۰۱۷ آن شاید در ظاهر استانداردهای لازم برای حضور در خیابانها را داشته باشد ولی در باطن دقیقا همان جیتیهای بیرحمی هستند که مسابقات ۲۴ ساعته لومان، نوربرگرینگ و سبرینگ را به آتش میکشند. آستون با عرضه محصول جدید تلاشی برای به دست آوردن مقام اول در کلاس کاری خودش نکرده است. در حقیقت این تکاپو در بقیه برای به دست آوردن مقام دوم بوده است. ونتیج جدید وارث تاج و تختی است که از همان دی.بی.۲های اسطورهای برایش باقی مانده است. ترکیبی استادانه از اسپرتگرایی و تجملگرایی. خودرویی که بار دیگر توانمندی مهندسان شرکت را به رخ رقبا کشید. آنها نشان دادند که میتوان آن خواص جنونآمیز خودروهای مخصوص ریس را در خیابان نیز به نمایش گذاشت. این داستان رودستری است که آستون نمیخواهد و البته نمیتواند که به این زودیها رهایش کند.
از ونتیج تا ونتیج
سال 1953 بود که آستونمارتین برای اولینبار سراغ خودرویی با نام Vantage رفت. عبارتی به معنی برتری و پیشی گرفتن که بهعنوان یک تیپ خاص روی کوپه DB2 معرفی شد. این 2 در اسپرت انگلیسی دارای یک پیشرانه منحصر به فرد 6/ 2 لیتری 6 سیلندر خطی بود. قوای محرکهای که با 105 اسببخار، خیلی زود بهعنوان قویترین موتور شرکت معرفی شد. شرکت آنقدر از این ساخته خود مشعوف شده بود که سریعا نمونه تغییر شکل یافته آن را راهی مسابقات 24 ساعته لومان کرد. ثبت سرعت نهایی 187 کیلومتر در ساعت توسط این ونتیج، کار را برای فراریهای همعصر او سخت کرده بود. اولین نسخههای روباز ونتیج فوق با اسم دراپهد روانه بازار میشد. 5 سالی که از عرضه دیبی2 گذشت، شرکت به فکر تولید نسخه جدیدتری به اسم ونتیج DB4 افتاد. یکی از پیشگامان خودروهای 2 درب سبک اسپرت ایتالیایی که اصطلاحا به آن «سوپرلجرا» میگفتند.
پیشرفت شرکت با این مدل کاملا محسوس بود. چه از نظر طراحی و چه از نظر فنی. حالا درون سینه دیبی4 یک قلب 7/ 3 لیتری 6 سیلندر خطی با قدرت عالی 240 اسببخار گنجانده شده بود. با این خودرو میشد به سرعت نهایی 224 کیلومتر در ساعت نیز دست پیدا کرد. در 1963 نسخه تاریخی ونتیج DB5 معرفی شد. یکی ازتاثیرگذارترین اسپرتهای دنیا. خودرویی که برای اولینبار بهعنوان اتومبیل رسمی فیلمهای جیمز باند انتخاب شده بود. پیشرانه دیبی5 یک موتور فوق مدرن 4 لیتری 6 سیلندر خطی با قدرتی 282 اسببخار بود. شرکت برای اولینبار نسخههای روباز را از دراپهدهای سایز کوچک به کانورتیبلهای کشیده، تغییر داد. محبوبیت جهانی این خودرو به دلیل استفاده از جعبهدندههای 5 سرعته دستی ZF آلمان یا 3 سرعته اتوماتیک بورگ-واگنر آمریکا بود.
شاید سرعت نهایی آن به ۲۳۰ کیلومتر در ساعت کاهش پیدا کرده بود و شتاب صفر تا صد آن با ثبت رکورد ۸ ثانیهای، غوغایی به راه انداخته بود. تنها دو سال بعد در ۱۹۶۵ بود که نسخه مدرنتری با نام ونتیج DB۶ معرفی شد. از نظر طراحی به شدت متاثر نسل قبلی بود ولی اصلاحاتی که روی جزئیات آیرودینامیک آن اعمال شده بود، پایداریاش را بیشتر میکرد. آستون برای نخستینبار برای طراحی این مدل از فناوری تونل باد بهره میگرفت. قوای محرکه بدون تغییر باقی ماند ولی کاهش وزنش کاری کرد که رقیب اصلیاش در بازارهای جهانی فراری ۲۵۰ باشد. بعد از یک سکوت طولانی ۱۲ ساله و پایان یافتن تولید خانواده DBها، شرکت سراغ نسل جدید ونتیجها رفت. اینبار محصول جدید V۸ ونتیج نام گرفته بود. چیزی مانند فورد ماستنگهای مکوان یا فراریهای دیتونا. در حقیقت ونتیج فوق یک سر و گردن بالاتر از برادرانش نشان میداد. بهویژه که برای اولینبار از یک پیشرانه ۳/ ۵ لیتری ۸ سیلندر Vشکل به قدرت ۳۹۰ اسببخار نیز استفاده میکرد. آستونمارتین با این خودرو دوباره به صدر اسپرتسازان مطرح دنیا بازگشت.
شرکت ۱۱ سال طلایی را با این مدل پشت سر گذاشت تا اینکه در ۱۹۸۸ سری معروف V۸ ونتیج زاگاتو را روی کار آورد. یک ساختار کاملا متفاوت که بیشتر توان مهندسی شرکت را نشان میداد تا جنگ با رقبا را. شرکت قویترین ونتیج تاریخ را رو کرده بود. خودرویی که درون سینهاش همان قلب ۳/ ۵ لیتری ۸ سیلندر Vشکل قدیم بود ولی حالا ۴۳۰ اسببخار نیرو فراهم میکرد. در ۱۹۹۳ نسخه بسیار منحصر به فردی از وی۸ ونتیج رو شد که «ویراژ» نام گرفت. این خودرو برگرفته از سنت طراحی مدل معروف لاگوندا، کوپه و روبازی بود که کاپوتی بسیار کشیده با سقفی کوتاه داشت. رقبای اصلی او فولکسواگن شیروکو، جگوار و فورد بودند. با مطرح شدن بحث مصرف سوخت، شرکت دیگر نمیتوانست آن ماجراجویی قدیم را داشته باشد به همین دلیل نتوانست بیش از ۳۳۵ اسببخار نیرو از همان قلب قدیمی بیرون بکشد، اما به لطف استفاده از سیستم پاشش سوخت انژکتوری وبر-مارلی گشتاور عالی ۴۹۴ نیوتنمتری را پدید آورد. به همین دلیل بود که شتاب صفر تا صد آن تنها ۵/ ۶ ثانیه ثبت شده است.
آستونمارتین بعد از پایان این نسل در سال ۱۹۹۹ بار دیگر سراغ خانواده دبیها رفت و ونتیج جدید را در قالب DB۷ معرفی کرد. باید منصف بود؛ خودروی جدید بازار را زیر و رو کرده بود. برای اولینبار بود که یک ونتیج درون سینه خود یک قلب ۵.۹ لیتری ۱۲ سیلندر Vشکل را تجربه میکرد. این انگلیسی مستقیما به جنگ هموطن دیگرش جگوار XJ۲۲۰ میرفت. این هیولای واقعی با قدرت ۴۲۰ اسببخاریاش میتوانست صفر تا صد را در ۹/ ۴ ثانیه بپیماید و در نهایت به سرعت ۲۹۹ کیلومتر در ساعت برسد. سرانجام آخرین ویرایش ونتیج که در سال ۲۰۰۹ معرفی شد، مدلی بود با اسم ساده V۱۲ ونتیج. این خودرو با الهام از دیبیاس، کمی خواص اسپرتگرایی آن را تقویت و در حقیقت آن را مسابقهایتر کرد. اما در حقیقت تیر خلاص شرکت مدلی بود که در سال ۲۰۱۳ در یک گردهمایی خصوصی رونمایی شد و آن ویرایش S ونتیج بود. خودرویی که از نظر مدیران ارشد شرکت چیزی ماورای یک اسپرت جوانگرا بود. در حقیقت محصول فوق یک ریسر واقعی بود که جواز حضور در خیابان را کسب کرده است.
روی پیست
آستون به معنی واقعی کلمه روی این رودسترش سنگ تمام گذاشته است. مانند دیگر نسخههای ونتیج، این مدل نیز مجهز به یک پیشرانه ۹/ ۵ لیتری ۱۲ سیلندر Vشکل است. قوای محرکهای پیچیده که برخلاف اغلب V۱۲ زاویه بین سیلندرهایش ۶۰ درجه در نظر گرفته شده است. این پیشرانه بدون هیچگونه پرخوران (سوپرشارژ یا توربوشارژ) میتواند ۵۶۵ اسببخار نیرو را در ۶۷۵۰ دور در دقیقه و ۶۲۰ نیوتنمتر گشتاور را در ۵۷۵۰ دور در دقیقه تولید کند. این یعنی از نظر تئوری موتور ونتیج به ازای هر لیتر از حجم خود ۲/ ۹۵ اسببخار نیرو و ۱۰۴.۴ نیوتنمتر گشتاور فراهم میکند. البته مهندسی بالای انگلیسیها در طراحی سیلندرهای ۸۹ میلیمتری که هر کدام ۵/ ۴۹۴ سیسی حجم دارند و ضریب تراکم ۱۱ بر یک را تولید کردهاند، نباید فراموش کرد. این بلوک آلومینیومی عظیمالجثه آخرین نسل از موتورهای سری AM۲۸ شرکت است. همان سری دوستداشتنی که از سال ۲۰۱۳ روی ونتیجهای کوپه و روباز نصب میشد. این خودرو نهتنها یکی از قویترین رودسترهای شرکت است، بلکه یکی از بزرگترین نمونهها در بین همکلاسانش نیز به حساب میآید.
طول، عرض و ارتفاع آستونمارتین فوق ۴۳۸۵، ۱۸۶۵ و ۱۲۵۰ میلیمتر است. فاصله بین دو محور عقب و جلوییاش نیز ۲۶۰۰ میلیمتر شده است. فاصله عرضی چرخهای عقب ۱۵۷۵ و فاصله عرضی چرخهای جلو ۱۵۷۰ میلیمتر از آب درآمده تا همان ۵ میلیمتر بیشتر پایداری بهتری را به ارمغان بیاورد. شاید اینطور به نظر بیاید که این مدل یکی از بهترین جیتیها برای مسافرت اسپرتگونه است. ولی وقتی میفهمیم فضای قسمت بار آن تنها ۱۴۲ لیتر است، متوجه میشویم که اساسا نباید روی خواص محافظهکاری آن حساب باز کرد. با حذف سقف بخش بزرگی از وزن خودرو کاهش پیدا کرد، ولی همین موضوع استانداردهای توزیع وزن را به هم ریخت. بنا بر این شرکت مجبور شد با استفاده از پنلهایی وزن خودرو را بهصورت تصنعی سامان ببخشد.
در حال حاضر این ونتیج وزنی معادل ۱۶۶۵ کیلوگرم دارد که در نوع خودش یکی از سنگینها محسوب میشود، ولی به لطف خروجی بالای پیشرانهاش نسبت قدرت به وزن آن ۳۳۹.۳ اسببخار به ازای هر تن شده است. آستونمارتین کاری کرده است که ۵۱درصد وزن خودرو روی محور جلو و مابقی ۴۹درصد روی محور عقب قرار بگیرد. به این ترتیب وزنی که بلوک موتور نیز ایجاد میکند، متعادل میشود. ساختار سنتی «موتور جلو-محور عقب» روی این خودرو نیز تکرار شده است. ساختاری منحصر به فرد که اسپرتهای مسابقهای با قابلیت مانور بالا از آن استفاده میکنند. بنا بر این وقتی تمام فشار موتور روی محور عقب باشد، جای تعجبی ندارد که ببینیم شرکت از لاستیکهای ۲۹۵.۳۰ میلیمتری در عقب و ۲۵۵.۳۵ میلیمتر هر دو جفت ۱۹ اینچی استفاده کرده باشد. لاستیکهایی از برند پیرلی و مدل «P زیرو کورسا» که اساسا برای کارهای غیرعادی طراحی شدهاند. البته در نمایندگی به مشتری گفته میشود در صورتیکه صلاحیت حرفهای بودنشان در رانندگی احراز شود، میتوانند از تایرهای فوق عریض ۳۳۵.۲۵ میلیمتری ۲۰ اینچی نیز استفاده کنند.
برای توقف چنین آهنپارهای حتما نیاز به دیسک ترمزهای ۳۹۸ میلیمتری در جلو و ۳۶۰ میلیمتری در عقب حس میشود. ونتیج فوق دارای یک باک بنزین ۸۰ لیتری است. در ظاهر خبر خوبی است که پیمایشهای بالا را موجب میشود. ولی در واقع آستونمارتین با انتخاب این حجم از ظرفیت سوخت، مصرف میانگین ۱۶.۸ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتری آن را پنهان کرده است. یعنی بهصورت میانگین با یک باک پر نمیتوان بیش از ۳۵۰ کیلومتر در ساعت پیمایش داشت. هرچه هست، این بنزین سوزاندن وحشتناک درمقابل کارآیی در قسمت سرعت و شتاب اصلا به چشم نمیآید. این خودرو مجهز به مدرنترین جعبهدنده شرکت است. گیربکسی به اسم «اسپرتشیفت ۳» که روی نسخههای جیتی و مسابقهای نیز تعبیه میشود. یک جعبهدنده نیمه اتوماتیک ۷ سرعته که بر خلاف فولاتوماتها، شاید تعویض دنده بدون نیاز به کلاچگیری باشد، ولی انتخاب هر دنده تنها با اختیار راننده است. این برای حرفهایها به مثابه یک موهبت تلقی میشود. این رودستر زیبا با در نظر گرفتن تمام قدرت و گشتاورش و همچنین لحاظ کردن این جعبهدنده، میتواند صفر تا صد را در ۸/ ۳ ثانیه بپیماید.
شتاب صفر تا ۱۶۰ آن ۸/ ۷، صفر تا ۲۰۰ آن ۹/ ۱۱، صفر تا ۲۰۰ آن ۲/ ۲۰ و در نهایت شتاب صفر تا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت آن فقط ۷/ ۴۳ ثانیه است. جدیدترین ویرایش ونتیج اس رودستر ۴۰۰ متر را با سرعت ۱۹۸ کیلومتر در ساعت آن هم طی ۷/ ۱۱ ثانیه طی میکند. پیمایش مسیر یک کیلومتری صاف، برایش ۲۱ ثانیه زمان میبرد. نسل سوم جعبهدندههای اسپرتشیفت همانطور که عملکرد فوقالعادهای در قسمت شتاب اولیه داشت، در قسمت شتاب ثانویه نیز نمایش خیرهکنندهای دارد. مثلا با این خودرو میتوان ۶۰ تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت را در دنده ۴ طی ۳.۲ ثانیه پیمود. از ۸۰ تا ۱۲۰ کیلومتر در ساعت در دنده ۴ برایش ۳.۱ ثانیه طول میکشد. همین پیمایش وقتی در دنده ۵ باشد به ۴ ثانیه میرسد و در نهایت وقتی در دنده ۶ بخواهیم از ۸۰ به ۱۲۰ برسیم نیاز به ۵.۳ ثانیه زمان داریم. بالاترین سرعتی که در تستهای رسمی از این خودرو ثبت شده است، عدد ۳۳۳ کیلومتر در ساعت را نشان میدهد.
ارسال نظر