چگونه در مناظره‌ها بازنده به دام می‌افتد؟

محمد حسین باقی

یکی از خصائل بشری که باعث می‌شود انسان از سایر موجودات متمایز شود «عقل» است. به همین جهت است که انسان را «حیوان عاقل» شمرده‌اند. اما همین عقل نیز دارای مظاهری است. یکی از مظاهر عقلانیت برای انسان، گفت‌وگو و مهارت‌های مختلف بیانی است که نمود عینی آن «مناظره» است. سابقه این مناظره به یونان باستان بازمی‌گردد یعنی دورانی که سقراط در کوچه پس کوچه‌های آتن به راه می‌افتاد و با سوفیست‌ها به گفت‌وگو یا مناظره می‌پرداخت تا پوچی استدلال‌های آنها را فاش سازد. در نهایت همین سقراط خردمند مجبور شد جام شوکران را سر بکشد و به زندگی خود پایان دهد. مناظره در ادیان و مکاتب توحیدی هم سابقه دارد. مناظرات عیسی مسیح با بزرگان - بخوانید متعصبان- قوم یهود، مناظرات موسی با فرعون و ساحران و دیگر مخالفان، مناظرات پیامبر با مشرکان یا مناظرات امامان شیعی با منکران و ملحدان و مخالفان.

اصولا مناظره را یکی از روش‌های سالم برای ابراز بیان دانسته‌اند. مناظره نوعی هماورد طلبی است. به این وسیله طرف‌های مخالف یا منتقد با ابزار مناظره راستی خود یا خطای رقیب را عیان می‌سازند و به این وسیله حتی وسعت دانش خود در مورد فلان موضوع خاص را هم به رخ یکدیگر می‌کشند. یکی دیگر از ویژگی‌های مناظره قدرت هیجان آفرینی آن است. در جوامع مدرن و بعضا «شبه دموکرات» که احساس و هیجان در آنها می‌تواند مسیر سیاست را تعیین کند باید شرایط، فرصت‌ها و تمهیداتی اندیشید که جامعه دچار هیجان ویرانگر نشود. در مناظره می‌توان از آرایه‌های ادبی یا صناعات ادبی نیز استفاده کرد که فنونی هستند که رعایت آنها بر جلوه‌ها و جنبه‌های زیبایی و هنری سخن می‌افزاید. یکی از ویژگی‌های مناظرات و رقابت‌های کلامی در بریتانیا در پارلمان این کشور منعکس است. گاهی نمایندگان پارلمان برای دفاع از برنامه یا طرحی یا انتقاد از آن یا انتقاد از طرف خطاب، با استعاره و تشبیه و ارائه‌های کلامی سخن می‌گویند، به گونه‌ای که نه تنها بر زیبایی سخن آنها می‌افزاید بلکه موجب کمترین درگیری‌های کلامی در پارلمان این کشور شده است. این روش سخن گفتن «طنازی پارلمانی» نام گرفته و موجب می‌شود نقد با انبساط خاطر شنیده شود.

هدف از مناظره

مناظره در لغت، ثلاثی مجرد کلمه «نظر» است یعنی نگاه کردن. اما در اصطلاح یعنی گفت‌وگوی دوطرفه پیرامون موضوع خاص یا موضوعات گوناگون با هدف تبیین و تشریح و شفاف‌سازی دیدگاه‌های خود. مناظره عمدتا رو در رو و حضوری صورت می‌گیرد. در برخی موارد ممکن است مناظره‌کننده‌ها در معرض داوری و قضاوت مستقیم قرار بگیرند. هدف اصلی مناظرات پرتو افکندن، شفافیت و روشن شدن صریح و بی پرده یک یا چند موضوع است. فردی هم که برای مناظره - اعم از قلمی و مکتوب یا شفاهی و رو در رو- اعلام آمادگی می‌کند نشان می‌دهد که او نه تنها از دانش و توانمندی لازم برای مناظره برخوردار است بلکه نشان می‌دهد او از ارائه‌های کلامی برای تلطیف سخن خود نیز برخوردار است. یکی از آسیب‌هایی که مناظره می‌تواند به دنبال داشته باشد این است که احتمالا فرد بازنده در افکار عمومی محبوبیت یا جایگاه خود را از دست خواهد داد و چه بسا نتواند دیگر در رسانه‌ای آفتابی شود یا نتواند جایگاه گذشته خود را بازیابد. بنابراین، با توجه به نکات بالا، روشن می‌شود که طرفین باید تسلط و احاطه کافی بر مباحث مناظره داشته باشند تا در نهایت جامعه دچار بحران یا هیجان افراطی نگردد.

فواید مناظره

فواید مناظره بسته به نوع جامعه سیاسی متفاوت است. اگر در بهترین حالت بتوانیم مناظره را نوعی «اعتراض مدنی» به وضع موجود یا سیاست‌های موجود بدانیم می‌توانیم درک بهتری از فواید مناظره داشته باشیم. دیوید ساندرز در کتاب «الگوهای بی ثباتی سیاسی» می‌نویسد در جوامع دموکرات هر گونه نقد یا اعتراضی در راستای مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم به‌کار می‌رود. به عبارت دیگر، نقد اعم از «مکتوب» یا «شفاهی» و در قالب مناظره یا در قالب اعتراضات گروهی و دسته جمعی در جوامع دموکراتیک «ضعف» یا «تهدید» به حساب نمی‌آید و با آن به‌عنوان مساله امنیتی برخورد نمی‌شود. اصولا این برداشت در یک جامعه سیاسی توسعه یافته وجود دارد که هر گونه اعتراض مدنی نه تنها باعث افزایش ضریب امنیت ملی می‌شود بلکه می‌تواند بستر مناسبی برای توسعه فکری و فرهنگی به حساب آید.

افزون بر این، می‌تواند شفافیت را به‌عنوان مطالبه‌ای عمومی مطرح سازد و دولت‌ها را وادار به پاسخگویی کند. بنابراین، اعتراض در یک جامعه دموکراتیک در راستای تقویت نظام حاکم محسوب شده و زمامداران نیز آن را ابزاری برای «باز» بودن نظام سیاسی خود می‌پندارند. در جوامع «شبه دموکرات» یا به تعبیر ساندرز «غیردموکراسی‌ها» هرگونه نقدی اعم از شفاهی یا مکتوب تهدیدی امنیتی به حساب آمده و با آن برخورد می‌شود. یکی از گونه‌های اعتراض همین مناظره است. در این کشورها، مناظره ابعادی هیجان‌آور گرفته و بعضا می‌تواند موجب بحران‌های اجتماعی شود. ابعاد مناظره نیز در کشورهای مختلف بسته به میزان توسعه فرهنگی آن کشور متفاوت است. اصولا، این روزها مناظره در کشورهای مختلف ابزاری برای کوبیدن طرف مقابل یا توهین به او یا رو کردن پرونده‌ای علیه طرف مقابل پنداشته می‌شود. به‌عنوان مثال، در مناظرات انتخاباتی آمریکا در دورانی که دونالد ترامپ در کوران رقابت‌ها به سر می‌برد، او در برابر رقبای خود با «مشت بسته» حضور می‌یافت. مبنای این استراتژی این است که شما دست خود را در برابر حریف رو نکنید و از هر ابزاری برای کوبیدن او استفاده کنید.

در این مناظرات، ترامپ بارها پرونده جنسی بیل کلینتون را در برابر چشمان از حدقه بیرون زده هیلاری به رخ او کشید یا در برابر سایر رقبا از جمله مارکو روبیو از الفاظ توهین آمیز استفاده می‌کرد. برخی، رقابت‌های انتخاباتی و مناظرات انتخاباتی آمریکا در دوران ترامپ را «بدترین مناظرات تاریخ سیاسی آمریکا» و برخی آن را «بدترین مناظرات تاریخ سیاسی جهان» لقب داده‌اند. در رقابت‌های انتخاباتی برزیل هم اوضاع مناسبی حاکم نبود. در مناظراتی که میان «دیلما روسف» و «آئسیو نوس» برگزار شد طرفین به مدت یک ساعت و نیم یکدیگر را آماج اتهام قرار دادند. «تیربار» توهین، اتهام و افترا کار را به جایی رساند که روسف در پایان این مناظره و هنگام ترک صندلی‌اش از احساس سردرد خفیف خود خبر داد. روسف هنگامی که خبرنگاران وی را به طرف یک صندلی هدایت می‌کردند و یک لیوان آب در اختیار او قرار می‌دادند گفت: «فشار خونم افتاده است، اجازه دهید یک بار دیگر مناظره را آغاز کنیم.»

مبانی یا مهارت‌های لازم برای یک مناظره

«راهنمای آکسفورد برای مناظره» می‌نویسد مناظره یک «بحث ساختارمند» است. اگر فرض کنیم که یک مناظره دو طرف دارد، طرفین به نوبت له یا علیه یک موضوع خاص سخن می‌گویند. «راهنمای آکسفورد» می‌نویسد بر خلاف بحث و جدل با دوستان و خانواده اما در مناظره به فرد زمان خاصی برای مناظره و سخن گفتن در مورد یک موضوع خاص داده می‌شود و اجازه رفتن به جاده خاکی هم داده نمی‌شود. سوژه بحث هم از قبل تهیه شده و شما فرصت کافی برای مطالعه پیرامون آن دارید. اما مبانی یک مناظره یا مهارت‌های لازم برای یک مناظره چیست؟ راهنمای آکسفورد این موارد را بر می‌شمرد:

۱- استایل یا سبک: استایل، روش یا سبکی است که با آن استدلال خود را مطرح می‌کنید. تا وقتی شما اعتماد به نفس کافی برای بیان یک موضوع نداشته باشید یا روشی اقناع آمیز در پیش نگیرید جدال یا استراتژی ارزش اندکی خواهد داشت. هر فردی برای مناظره دارای سبک خاص خود است و به این طریق می‌تواند مناظره را به پیش ببرد یا از دور مناظرات کناره گیرد. این سبک بسته به نوع کلام و استخدام کلمات، جملات، تشبیهات و غیره متفاوت است.

۲- سرعت: در این میان سرعت مهم است. اما نه آنقدر سریع که نتوانید آنچه مد نظر دارید را برسانید. معنای این سخن این است که در مناظره نباید آنقدر سریع سخن گفت که لب کلام قربانی شود و شنونده چیزی از کلام در نیابد یا آنقدر آهسته و کند باشد که همه خسته شوند و زمان کم بیاورید. مناظره‌کننده باید سرعت را به گونه‌ای حفظ کند که هم از زمان اختصاص داده شده بهره بهینه ببرد، هم کلام را به شنونده برساند و هم نکاتی که مد نظر دارد را به وضوح بیان کند.

۳- لحن یا آهنگ صدا: هر لحن یا آهنگ صدایی می‌تواند کلام شما را «گیرا و جذاب» کند یا آن را نزد شنونده «میرا» سازد. گوش دادن به یک لحن یکنواخت در مناظره می‌تواند کسالت آور باشد. باید بسته به انتخاب کلمه یا جملات لحن شما هم حالت سینوسی داشته باشد. جملات تعجبی با حالت تعجب، سوالی با حالت پرسشی و استفهام با حالت خاص خود بر زبان آورده شود. مناظره‌کننده باید «زیر و بمی صدا» یا intonation را رعایت کند تا کلامش «گیرا» شود، در غیر این صورت «میرا» خواهد شد. صدای شما باید آهنگین باشد.

۴- حجم صدا: اندکی بلند سخن گفتن امری معمول و لازم است اما فریاد زدن در مناظرات امر پسندیده‌ای نیست. نباید حجم صدای شما از اندازه خاصی بالاتر رود. فریاد موجب پیروزی در مناظره نمی‌شود. آرام سخن گفتن نیز فاجعه بار است و باعث می‌شود سخن شما شنیده نشود. بنابراین، حفظ حجم خاصی از صدا حین مناظره لازم است. این حجم خاص نشان می‌دهد که مناظره‌کننده از اعتماد به نفس برخوردار است.

۵- شفافیت: توانایی ابراز شفاف و دقیق سوژه بحث یک هنر است. پیچیدگی در کلام نشان از پیچیدگی در ذهن دارد. بنابراین، شفاف بیان کردن نشان می‌دهد که فرد ذهن خلاق و شفافی دارد و این توانایی ابراز بیان او را می‌رساند. جملات بلند شاید نشان دهد که شما باهوش هستید اما در عین حال می‌تواند سخن شما را غیر قابل درک یا فهم سازد.

۶- استفاده از یادداشت و ارتباط چشمی: یادداشت‌ها امری لازم در هر مناظره هستند. شما می‌توانید نکات مهم مد نظر خود را روی کاغذ بیاورید تا در هنگام مناظره از آن استفاده کنید یا می‌توانید نکات مطرح شده از سوی رقیب را یادداشت و در وقت مقتضی پاسخ وی را بدهید. البته این یادداشت نباید موجب لطمه به تماس چشمی شما با مخاطبان شود. وقتی می‌خواهید جملاتی در نفی طرف مقابل بنویسید بهتر است آن را در برگه‌ای دیگر بنویسید تا با نکات مد نظر خودتان اشتباه نشود. این موجب انتقال بهتر مطالب و صرفه‌جویی در زمان نیز می‌شود. نگاه و تماس چشمی با مخاطب مهم است اما نباید فقط به یک جا زل بزنید. بهتر است نگاه خود را متغیر سازید و این حس به مخاطب منتقل شود که نگاه شما به یک سمت خاص نیست بلکه «سمت‌های» مختلف را می‌نگرید.

۷- تمرکز بر موضوعی واحد، نه پراکنده گویی: یکی از هنرهای مناظره این است که متمرکز سخن بگویید یعنی «پراکنده گو» نباشید و از این شاخه به شاخه دیگر نپرید. این باعث می‌شود مخاطب درک بهتری از موضوع شما داشته باشد و بنابراین، جایگاه شما را ارتقا می‌دهد. در مواردی خاص می‌توانید به موضوع خاص دیگر (case argument) هم اشاره کنید اما به شرطی که از کلام اصلی جدا نشوید و اصطلاحا «به جاده خاکی نزنید».

۸- استدلال ساختارمند و مستدل داشته باشید، نه کلی گویی و ادعا: بهترین مناظره‌کننده‌ها کسانی هستند که استدلالشان بر سه محور استوار باشد: ادعا، داده‌ها و استدلال. ادعا سخن یا ایده‌ای محوری است که مطرح می‌کنید. داده‌ها همان شواهدی است که برای حمایت از ادعای خود می‌آورید. بدون «فکت»‌های واقعی و دقیق برای حمایت از ادعای خود، ادعای مطرح شده پوچ و بی معنی می‌شود. استدلال هم پلی است که داده‌ها و ادعا را به هم وصل می‌کند. به این معنا که با آوردن دلیل یا دلایل می‌توانید آن ادعا را با داده‌ها و تحلیل داده‌ها اثبات کنید و به یک نتیجه منطقی برسید.

۹- به هدف بزنید: در مناظره سعی نکنید به تمام سوالات یا ادعای طرف مقابل پاسخ دهید. سعی کنید با انتخاب برخی نکات کلیدی سخنانش، به هدف بزنید تا طرف مقابل را آچمز و زمین‌گیر کنید. پاسخ به تمام ادعای طرف مقابل باعث کلی‌گویی، پراکنده‌گویی و صرف وقت می‌شود. شاید طرف مقابل بخواهد شما را در بازی‌ای وارد کند که در نهایت برد با او باشد. بنابراین، «به هدف زدن» و انتخاب نکات کلیدی سخنانش می‌تواند شما را از ورود به تله طرف مقابل بازدارد.