به نسل جدید خوش آمد بگوییم

مهدی جلیلی

کارشناس رسانه

درباره پدیده نوجوانان دهه هشتادی، باید بگوییم که ما با پدیده‌ای روبه رو هستیم که شبکه ارتباطی آن را نمی‌شناسیم. نوجوان‌هایی که امروز در خیابان‌های تهران تردد می‌کنند، لباس پوشیدنشان برای ما عجیب است، ادبیات مکالمه و کنش‌هایشان برای ما عجیب است و چنان که باید در حوصله ادبیات نظری و فهم جامعه شناختی ما نمی‌گنجد. اما به هر حال ما باید توجه داشته باشیم که این نسل جدید از مریخ نیامده است. در همین شهر و در همین خانواده‌هایی که می‌بینیم و در معاشرت با آدم‌هایی مثل ما تربیت شده‌اند. یک نکته مهم در این باره وجود دارد و آن این است که نوجوانان امروزی علاوه بر ارتباط با ما و نسل قبل از ما به منابع جدید اطلاعاتی و ارتباطی دسترسی دارند. دسترسی به این شبکه‌های ارتباطی نوین، همسانی قابل توجهی میان نوجوانان ایرانی و هم سن وسال‌های غیرایرانی‌شان ایجاد کرده است. اتفاقی که هرگز برای نوجوانان دهه شصتی و حتی بسیاری از نوجوانان دهه هفتادی هم نیفتاده است.

تکثر استفاده از رسانه‌های جدید موجب شده است تا نوجوانان در کنار اینکه مخاطب پیام‌های متعدد هستند، منتشرکننده آن و تولیدکننده هم باشند. این موضوع تعامل بین‌المللی و ملی نوجوانان را گسترده کرده و فضایی متفاوت ایجاد کرده است. فضایی که به سمت تکثر بیشتر و در عین حال ناشناختگی بیشتر پیش می‌رود. به هر حال متولدین دهه شصت تجربه شوراهای دانش‌آموزی و پرسش مهر را به خاطر دارند، تجربه دورانی که قرار بود به آنها جسارت بدهد تا بتوانند در شرایط تحصیلی خودشان تغییر ایجاد کنند، این شوراها در واقع تمرین دموکراسی و مشارکت‌جویی برای بسیاری از هم نسل‌های ما بود. نسلی که به دنبال یک شبکه ارتباطی برای احقاق حقوق خود می‌گشتند و آن را در تشکلی مثل شورای دانش آموزی می‌دیدند. حالا تصور کنید که جماعتی چند صد برابر بزرگتر از شوراهای دانش آموزی فقط در یک سوپر گروه تلگرام امکان حضور و ارتباط‌گیری دارند. گروهی که محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های تشکل‌های رسمی را ندارد و شبکه‌ای از ارتباط‌های متعدد، متناوب و بی زمان و مکان را برای نوجوان‌ها به وجود می‌آورد. این شبکه گسترده ارتباطی تفاوت‌های بنیادینی میان نوجوانان امروز و نوجوانان گذشته ایجاد کرده است. نسل جدید بیشتر از نسل‌های گذشته به همتایان بین‌المللی خود شباهت دارند. شکاف هویتی و شناختی میان آنان کمتر و کمتر شده است و زبان و جهان‌بینی‌شان تقریبا یکسان است.

رشد تکنولوژیکی ابزارهای ارتباطی هم به کمک نسل جدید آمده و همه انواع ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها را برایشان کنار زده است. بر همین اساس است که ما معتقدیم با برخوردهای قهری و ایجاد محدودیت و ممنوعیت نمی‌توان با این نسل روبه‌رو شد. طبیعی است که شکل‌گیری هر جماعتی پیرامون هر موضوعی هم می‌تواند از منظر یک تهدید و هم از منظر یک فرصت دیده شود. اینکه ما امروز نوجوان‌ها و دنیای آنها را نمی‌شناسیم بدون تردید یک تهدید است. اما چنانچه بتوانیم با مطالعه رفتارهای نوجوان‌ها و شناخت جهان آنها برای آینده برنامه‌ریزی کنیم، قطعا برای استفاده از نیرویی برنامه ریزی کرده‌ایم که می‌تواند چرخ‌های توسعه کشور را با سرعت و دقت بسیار بیشتری بچرخاند.این نسل که به اذعان آمار نزدیک به ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند، آهسته آهسته دارند وارد فضای جدی تعاملات اجتماعی می‌شوند. راه شناخت این نسل فاصله گرفتن از باورهایی است که تا امروز داشته‌ایم و نمی‌شود آنها را در قالبی که تا امروز تصور و تصویر می‌کردیم، بگنجانیم. باید از آنها نترسیم و فضا را برایشان بازتر کنیم. جامعه باید به این نسل خوش‌آمد بگوید.