تحلیل اجتماعی یک مساله کالبدی

دنیای اقتصاد: وجوه اجتماعی نوسازی بافت‏های فرسوده جزو جنبه‏هایی از موضوع است که معمولا در سایه توجه به جنبه‏های شهرسازی و اقتصادی، غالبا مورد غفلت قرار می‏گیرد. این در حالی است که تمرکز هسته‏های ارتکاب جرم در محله‏های فرسوده نشان از ارتباط تنگاتنگ این دو حوزه با یکدیگر دارد. این هم‏پیوندی دو حوزه نشان می‏دهد معضل بافت فرسوده پیش از اینکه یک مساله کالبدی باشد، یک معضل فرهنگی است.به گزارش «دنیای اقتصاد»، درحالی‌که متوسط تراکم جمعیت در سایر بافت‏های تهران ۱۳۱ نفر در هر هکتار است، در بافت‏های فرسوده این رقم به ۳۷۰ نفر در هر هکتار افزایش می‏یابد. به عبارت دیگر، تقریبا سه برابر سرانه جمعیت در سایر بافت‏های شهری، در بافت‏های فرسوده سکونت دارند و در نتیجه این تراکم، ساکنان بافت‏های فرسوده با توجه به این فشردگی بیش از دیگران در معرض اثرپذیری اجتماعی از یکدیگر قرار دارند. از طرفی بافت‏های فرسوده به انتخاب اول خرده بزهکاران فاقد تمکن مالی برای سکونت تبدیل شده است.

بنابراین برنامه‏ریزی برای نوسازی و احیای بافت‏های فرسوده به نوعی پیشگیری از آسیب‏های اجتماعی را نیز به دنبال دارد.فاطمه دانشور، رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران اعتقاد دارد وجود یک ارتباط معنادار میان میزان ارتکاب جرم و ویژگی‏های محل وقوع جرم غیرقابل انکار است. دانشور در گفت‏وگو با «دنیای اقتصاد»، با بیان اینکه بافت‏های فرسوده شهری مکان‏های مستعدی برای پیدایش جرائم و آسیب‏های اجتماعی به‌شمار می‏روند، اظهار کرد: آمارهای مسوولان انتظامی نشان می‏دهد در بسیاری از پهنه‏های دارای بافت فرسوده در پایتخت، وقوع فساد اخلاقی، آسیب‏ و انحرافات اجتماعی بیشتر است.این واقعیت دردناک از تنزل رتبه اجتماعی بافت‏های فرسوده نشات می‏گیرد. به اعتقاد دانشور، کمبود تاسیسات، تجهیزات و خدمات در بافت‏های فرسوده موجب از بین رفتن مرغوبیت این بافت‏ها شده و در نتیجه افراد بومی یک پهنه را که از توان اقتصادی بالاتری برخوردار هستند، به مهاجرت ناگزیر می‏کند.

در این بین گروه‏هایی از آسیب‏دیدگان اجتماعی نظیر معتادان و اتباع مهاجر غیرقانونی جای خالی خانواده‏های اصیل را پر می‏کنند. این جایگزینی سبب می‏شود که به تدریج ارزش‏های فرهنگی و حس تعلق به محله و شهر در بافت‏های فرسوده به کلی از بین برود و این فضاهای شهری، بیشتر از قبل برای میزبانی ناهنجاری‏های اجتماعی مهیا شوند.دانشور با اشاره به اینکه اتباع مهاجر بیگانه در روند نابودی هویت محلی در نقاط فرسوده شهر نقش بسزایی ایفا می‏کنند، گفت: تنها انگیزه این افراد برای انتخاب بافت فرسوده، فراهم کردن یک سکونتگاه و سرپناه ارزان‏قیمت است. اما زمانی که این اتباع بافت‏های فرسوده را برای سکونت انتخاب می‏کنند به‌دلیل تفاوت فرهنگی عمیق، به نوعی احساس بیگانگی نسبت به همسایگان و ساکنان اصیل بافت‏های فرسوده که توان مهاجرت به محله دیگر را نداشته‏اند، دچار می‏شوند. این حس در نهایت به نوعی بی‏ثباتی اجتماعی و فرهنگی در محله‏های فرسوده منجر می‏شود و به تشدید بزهکاری و آسیب‏های اجتماعی دامن می‏زند.

به گزارش «دنیای اقتصاد»، وابستگی کامل بافت‏های فرسوده و پدیده‏های اجتماعی و نیز تفاوت سبک زندگی در این پهنه‏ها در مقایسه با بافت مدرن، موجب شده که افزون بر تعریف شهرسازی بافت‏های فرسوده، وجود برخی ویژگی‏های اجتماعی نیز نشان‏دهنده فرسودگی یک بافت شهری باشد. بالا بودن میزان فقر و نرخ بیکاری، بالا بودن سهم مشاغل خانگی در تامین درآمد، رخنه جرائمی نظیر اعتیاد و پخش مواد مخدر، بروز درگیری‏های محله‏ای، ناامنی و بزهکاری، تجمع ساکنان مهاجر، پایین بودن سطح سواد و فقدان سرمایه اجتماعی موثر میان شهروندان ساکن محله، از شاخص‏های اجتماعی بافت‏های فرسوده است.رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران معتقد است بافت‏های فرسوده برآیند نارسایی‏ها و معضلات گوناگون شهری هستند که طی سال‏های گذشته به‌دلیل نبود برنامه‏های روشن و کارآمد توسعه شهری و نیز ناتوانی مدیریت شهری در تامین خدمات مورد نیاز این بافت‏ها بروز یافته است و در نتیجه محدوده‏هایی از شهر تهران و دیگر شهرهای بزرگ، دچار معضلات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده‏اند به نحوی که محیط مناسبی برای رشد انواع آسیب‏های اجتماعی را ایجاد کرده‏اند.

دانشور با انتقاد از اینکه مسائل اجتماعی بافت‏های فرســوده در طرح‌های نوسازی و بهسازی شهرها، همواره از وزن و اهمیت کمتری در مقایســه با معضلات کالبدی و فیزیکی برخوردار بوده است، گفت: با این حال حتی همان معضلات کالبدی نیز به‌دلیل وابستگی به وضعیت اقتصادی، حل و فصل نشده است. این عضو شورای شهر تهران با تاکید بر ضرورت استفاده از تجربیات دیگر کشورها در زمینه احیای بافت‏های فرسوده، تصریح کرد: در کشورهایی که در زمینه نوسازی بافت‏های فرسوده موفق بوده‏اند، توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی ساکنان از وزن بالایی برخوردار و همواره مبنای برنامه‏ریزی توسعه این بافت‏ها بوده است.

وی با تاکید بر اینکه بافت فرسوده پیش از اینکه یک معضل کالبدی باشد، یک معضل اجتماعی است، بر ضرورت جست‏وجوی راهکارهای اجتماعی برای موفقیت در احیای این بافت‏ها تاکید کرد و افزود: نه تنها در تهران و ایران، بلکه در همه کشورها نوسازی بافت‏های فرسوده به آگاهی‏های اجتماعی ساکنان بافت گره خورده است. بنابراین تنها برنامه‏ریزی اقتصادی، اعطای تسهیلات و نظایر آن جوابگوی معضل فرسودگی بافت‏های شهری نیست، بلکه شهروندان باید از طریق اطلاع‏رسانی ترغیب شوند و با افزایش آگاهی نسبت به شرایط زندگی، با عزم جدی‏تر و مشارکت بیشتری در نوسازی محله خود حضور پیدا کنند.دانشور خاطرنشان کرد: احیایبافت‏های فرسوده فقط منوط به «تخریب و بازسازی بنا» نیست که بخواهیم مردم را با اجبار به این چرخه وارد کنیم.

به اعتقاد وی، یکی از کلیدهای برون‏رفت از وضعیت بغرنج بافت‏های فرسوده، چاره‏جویی برای ارتقای نقش مشارکت مردم در طرح‌های شهری است و از این رو تامین منافع متقابل مردم و مدیریت شهری باید در مسیر پایدار کردن بافت‏های قدیمی شهر مدنظر قرار گیرد.رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران با اعتقاد به اینکه بافت‏های فرسوده هم یک تهدید بالفعل و هم یک تهدید بالقوه برای شهروندان محسوب می‏شود، تاکید کرد: بسترسازی برای بروز آسیب‏های اجتماعی تهدیدی است که همین حالا به فعلیت درآمده و مشکلاتی نظیر حضور معتادان متجاهر، کارتن‏خواب‏ها، تولید، توزیع و مصرف مواد مخدر و نظایر آن را تشدید کرده است. از طرفی این بافت‏ها یک تهدید بالقوه است که در صورت وقوع زلزله یا حتی ریزش تک‏پلاک‏ها به‌دلیل فرسودگی به فعلیت در آمده و به مرگ شهروندان می‌انجامد. از این نظر می‏توان درجه اهمیت بیشتری برای این معضل شهری قائل شد و بیشتر از توجه کنونی به آن اولویت داد.

تحلیل اجتماعی یک مساله کالبدی