پیوند جامعه مدنی و بخش خصوصی احیاگر مسوولیت اجتماعی
ثریا عزیزپناه عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان بحث مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها و شکل ورود آنها به این بحث، عموما به دو شکل کلی مطرح می‌شود؛ یک بعد آن که خیلی عمده شده و طبیعی‌ترین راه به نظر می‌آید، تاسیس بنیادهای خیریه و شرکت در کارهای عام‌المنفعه است که می‌توان با اختصاص بودجه‌ای مشخص به آن پرداخت. بعد دیگر، که شاید بتوان گفت بعد اساسی‌تر و مهم‌تر این مساله است؛ تنظیم عملکرد، خروجی و محصولات شرکت‌ها بر اساس استانداردهای ارائه شده است، به‌طوری که با استانداردهای تدوین شده مسوولیت اجتماعی یا همان ISO26000 انطباق داشته باشد. این ایزو شامل بحث استاندارد مسوولیت اجتماعی سازمان‌ها براساس آخرین متدهای مدیریتی است، که حاصل یک سلسله نشست‌ها و مشورت‌ها با همه افراد مرتبط با این حوزه از تولیدکنندگان، ذی‌نفعان و ... بوده است.
بر سر تدوین این استانداردها بحث‌های فراوانی انجام و بعد از تدوین، اجرای آن در ۹۰ کشور دنیا دنبال شد. این طرح‌ها دراین کشورها در همه سازمان‌های بزرگ و کوچک، در حالی که یک هدف اساسی یعنی، ارائه بهترین خدمات به مخاطبان را دنبال می‌کنند، اجرا می‌شوند.
مفاد این منشور شامل موارد متعددی بوده که بعضی از
عمده ترین آنها عبارت است از:
1- مشارکت در جوامع محلی
۲- اهمیت مسائل مربوط به مشتری و مصرف‌کننده
3- تلاش برای حفظ محیط زیست
۴- حقوق کارکنان شرکت
5- حقوق بشر
در حال حاضر در۱۴۰ کشور، بحث ۲۶۰۰۰ ISO و تلاش برای شناسانده‌ شدن آن جریان دارد. در این میدان، بحث مسوولیت اجتماعی با اهداف توسعه‌ای که در ابتدای هزاره سوم تدوین شده بود پیوند می‌خورد. در سال ۲۰۰۰ نمایندگان همه کشورهای دنیا جمع شده و پیمان نامه‌ای را شامل ۸ هدف عمده تنظیم کردند و سقف زمانی برای اجرای آن قرار دادند، حال با وجود اینکه این زمان رو به اتمام است بخش بزرگی از این اهداف محقق نشده است.
این اهداف شامل موارد زیر است:
ریشه‌کنی فقر شدید
دسترسی همگانی به آموزش ابتدایی
ارتقای برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان
کاهش مرگ و میر کودکان
بهبود سلامت مادران
مبارزه با بیماریهایی نظیرHIV و مالاریا و...
تضمین محیط زیست پایدار
توسعه مشارکت جهانی برای توسعه
اینها اهدافی بودند که توانستند به درستی بحث‌های مسوولیت اجتماعی سازمان‌ها را با اهداف توسعه هزاره سوم پیوند بزنند، اما با وجود فراگیر بودن این اهداف هیچ ضمانت اجرایی برای آنها وجود ندارد. به‌عنوان مثال، یکی از میثاق‌های بین‌المللی پیمان‌نامه حقوق کودک است که همه کشورهای دنیا به جز آمریکا آن را امضا کرده‌اند - دلیل امضا نکردن آمریکا هم این است که قوانین خود را پیشرفته تر از آن می‌داند-. اما این پیمان وسیع ،الزام آور نیست. درباره ISO۲۶۰۰۰ نیز وضع به همین منوال است. مساله دیگر این است که عمر این ایزو به ۱۰ سال می‌رسد و هنوز بسیار جوان است. اما چون اهداف به درستی تعریف شده و در جایگاه خود نشسته‌اند، به نظر می‌آید که جریان قدرتمندی ایجاد می‌کند. با توجه به پیوند خوردن این بحث به تجارت جهانی و رشد روزافزون آن، ممکن است مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها به سرعت حتی جایگاه قانونی پیدا کرده و جای خود را در قوانین بسیاری از کشورها باز کند. واقعیت این است که زبان سرمایه، زبان سود و زیان است؛ به همین دلیل در بسیاری از کشورها برای افزایش اقبال شرکت‌ها به این ایزو تشویقی‌هایی از جمله بخشودگی مالیاتی یا امتیازاتی از این دست داده می‌شود تا این بحث‌ها‌ راه خود را به شرکت‌ها باز کند. شرکت مایکروسافت در حال حاضر بخش بزرگی از درآمد خود را در حوزه مسوولیت‌های اجتماعی خود از آموزش گرفته تا مقابله با ایدز و... در داخل و خارج مرزهای کشورش خرج می‌کند، ماهیت سرمایه این است که ضرر نمی‌کند و برای مایکروسافت نیز مطمئنا به ازای این فعالیت‌ها نمی‌توان ضرری را متصورشد. به این ترتیب، این شرکت توانسته تعادل و پیوند خوبی میان مسوولیت‌های اجتماعی خود و سوددهی شرکت برقرار کند.درایران نیز برای بهره‌گیری از این ایزو، از یکسو محدودیت‌ها‌ و از سوی دیگر تسهیل‌کننده‌هایی داریم که در ادامه به آن اشاره می‌شود. از جمله مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد پیوند سست و ضعیف جامعه مدنی و بخش خصوصی در ایران است. این امر مانع از مطرح شدن این بحث در عرصه‌های اقتصادی جدی‌تر و فراهم شدن پیش‌زمینه‌های لازم برای ورود شرکت‌ها به این بحث است. از این رو جامعه مدنی باید ضرورت این بحث را به بخش‌های اقتصادی نشان دهد و این مستلزم برقراری رابطه‌ای نزدیک بین این بخش‌ها است.
از سوی دیگر، ما این بحث را به صورت تاریخی و سنتی نیز درکشورمان داریم که از آموزه‌های دینی ما نشات گرفته است. به‌عنوان مثال فرهنگ وقف، نمونه دقیقی از پذیرش این مسوولیت اجتماعی و پایبندی به آن است. یا در بازار سنتی به هر کدام از اصناف که نگاه کنیم؛ اتحادیه کفاشان، فرش‌بافان، جواهرسازان و... هر کدام صندوق‌ها و نهادهای مخصوص به خود را برای کارهای عام‌المنفعه دارند، پس می‌بینیم که ما ریشه‌های مساله را در ایران داریم و فقط باید ساز و کار درستی تعریف شود تا بتوان از این ظرفیت بهره برد. در حال حاضر شکل پرداخت به مسوولیت اجتماعی در شرکت‌ها در ایران به این صورت است که اعضای سازمان‌ها و شرکت‌ها به صورت داوطلبانه به NGO‌ها‌ می‌روند، به مشاهده شرایط می‌پردازند و در نهایت یک روز کاری را به این مساله اختصاص می‌دهند یا حمایت مالی مختصری می‌کنند. اما بقیه ابعاد این «ایزو »همچنان در انتظار زمینه مساعد برای اجرایی شدن باقی‌مانده است.