آیا دو روزه کردن تعطیلات اقدامی کافی است؟

پویا علاءالدینی

دانشیار گروه برنامه‌ریزی اجتماعی دانشگاه تهران 

نمی‌توان در مورد امکان بهبود اوضاع به واسطه افزایش شمار روزهای تعطیل آخر هفته و رساندن تعداد کل روزهای تعطیل ایران به سطح کشورهای توسعه یافته حکمی قطعی صادر کرد. موضوع پیچیده است و نیاز به مطالعات دقیق‌تر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. بخشی از این پیچیدگی، که باید از سوی تصمیم‌گیران مورد توجه قرار گیرد، بدین قرار است؛ کشور ایران همچنان در حال توسعه محسوب می‌شود و شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگیش با کشورهای توسعه یافته صنعتی متفاوت است. سرانه تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت‌های واقعی در حال حاضر کمتر از میزان آن در سال ۱۳۵۵ یعنی ۴۰ سال پیش است. افزون بر این، بهره‌وری نیروی کار در ایران بسیار پایین است و طی سال‌های گذشته نیز وضع آن یا بهبود پیدا نکرده یا بدتر هم شده است. از جمله شهرت دارد که در بخش دولتی/ عمومی و شبه‌دولتی انحصاری ساعات کار مفید بسیار کم است.

همچنین نرخ مشارکت نیروی کار در ایران بسیار پایین است. این در کل به آن معنی است که مردم ایران به‌طور متوسط کم کار می‌کنند؛ در حالی که انتظار می‌رود برای تحقق اهداف توسعه کشور در مقایسه با ملل صنعتی بیشتر و بهتر کار کنند. حال این سوال پیش می‌آید که آیا با افزایش روزهای تعطیل این وضع بهتر می‌شود یا بدتر. وضع در صورتی بهتر می‌شود که افزایش روزهای تعطیل مثلا منجر به گسترش کسب‌وکارهای مرتبط با تفریح و گردشگری در تهران یا دیگر جاها شود. اما ممکن است چنین نشود و دو روزه شدن تعطیلات آخر هفته نه تنها ساعات کار را کاهش بدهد بلکه موجب افزایش تعداد مسافرت‌های آخرهفته‌ای به شمال کشور بدون ایجاد اشتغال زیادی در بخش تفریح و گردشگری شود و متعاقبا فشار بر محیط‌زیست آسیب‌پذیر شمال کشور را افزایش دهد. حتی اگر منظور از تغییر تعطیلات فقط توزیع بهتر روزها در طی سال باشد و نه افزایش آنها، باز هم ممکن است این دگرگونی‌ها پیامدهای منفی بر جای بگذارد. از آنجا که طبیعت شمال بسیار آسیب پذیر است و امکان اجرای برنامه‌های آمایش سرزمین، مدیریت زمین و منابع طبیعی و ترویج انواع گردشگری حافظ محیط‌زیست در حال حاضر کمتر وجود دارد، محدودیت‌های کنونی سفر به شمال خود تا حدی حائز آثار مثبت است. تمرکز گردشگری در برخی روزهای سال عده‌ای را کلا از سفر منصرف می‌کند.

صرف‌نظر از عامل تفاوت اقلیمی میان تهران و گیلان یا مازندران، احتمالا حجم زیاد سفر به شمال به‌رغم کم شماری مراکز تفریح و گردشگری در کناره دریای خزر خود تا حدی متاثر از کم‌کاری است. بخش دیگری از آن هم مربوط به گسترش ویلاداری در شمال کشور است که به دلیل فقدان برنامه‌های آمایش سرزمین، زمین خواری گسترده، مدیریت ناکارآمد زمین و فقدان جذابیت سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد از یکسو و امکان برخورداری از برخی آزادی‌های اجتماعی در ویلاهای شمال از سوی دیگر عارض شده است. آثار منفی گردشگری ویلادارانه بر شمال کشور به احتمال بسیار زیاد بیشتر از پیامدهای مثبت آن است. البته بخش بزرگی از تمایل تهرانی‌ها نسبت به سفر به شمال کشور به کیفیت پایین زندگی در شهر تهران باز می‌گردد که برخی دلایل ملموس آن به این قرار است: آلودگی رو به افزایش شهر تهران به دلیل برنامه‌های غلط شهری و از جمله خودرومحورشدن شهر (در مقابل گسترش وسایل نقلیه عمومی مناسب و به هم پیوسته و تضمین کننده آرامش و امنیت)؛ طراحی نادرست شهری و از بین رفتن فضاهای عمومی و پیاده روها؛ و هرج و مرج و ایمنی نازل ترافیکی برای عابران پیاده و خودرو‌ها به دلیل مدیریت و نظارت ناکارآمد. همچنین کمبود امکانات تفریحی مناسب در تهران را نیز می‌توان به اینها افزود. البته طی سال‌های گذشته بخش عمومی به احداث پارک‌ها و فرهنگسراها و برخی دیگر از مراکر تفریحی اقدام کرده است. اما با توجه به اینکه برخی مشکلات بزرگ تهران در حال گسترش هستند و قسمت بزرگی از بودجه‌های توسعه‌ای شهر صرف کارهایی می‌شود که خود مشکل‌آفرین هستند (مثلا اولویت دادن به گسترش بزرگراه‌ها و دو طبقه کردن آنها به جای توجه به گسترش شبکه‌های حمل‌ونقل عمومی و پیاده روها)، از این‌رو، تمهیدات بخش عمومی در زمینه فراهم آوردن امکانات تفریحی و فرهنگی جلودار عواملی که پیوسته کیفیت زندگی در شهر را کاهش می‌دهند نیست.

با عنایت به تجربه شهرهای موفق جهان می‌توان تا حد زیادی ادعا کرد که شهری برای گردشگران جذاب است که برای خود ساکنان نیز کیفیت زندگی بالایی را تضمین کند. همچنین قابل مشاهده است که مسافران به شمال کشور انتظار زیادی در مورد تفریح و گردشگری ندارند و همانطور که اشاره شد بیشتر به دنبال هوای بهتر و برخی آزادی‌های اجتماعی و کمتر در پی مثلا گردشگری فرهنگی یا زیست‌بوم‌گردی هستند. بر این اساس می‌توان انتظار داشت ارتقای کیفیت زندگی در تهران که بخشی از آن نیز به فراهم آوردن امکانات تفریح و سرگرمی مناسب و خدمات مرتبط با آنها مطابق علائق قشرهای مختلف جامعه باز می‌گردد، نه تنها تمایلات به گریز موقت از تهران نزد ساکنان را کاهش دهد بلکه موجب جذب گردشگر و اشتغال‌زایی نیز شود. طبعا مجموعه‌ای از تمهیدات دیگر، مانند آمایش سرزمین، مدیریت زمین و منابع طبیعی، مدیریت توسعه گردشگری در کناره دریای خزر و دیگر نقاط کشور یا بازنگری در ساختار حمل‌ونقل کشور نیز امکان بهبود اوضاع را فراهم خواهد آورد.

آیا دو روزه کردن تعطیلات اقدامی کافی است؟