از چه سنی آموزش‌های اقتصادی را به فرزندان شروع کنیم؟

در خانواده‌هایی که اقتصاد جایگاه تعریف شده‌ای دارد و البته این تعاریف به زبان خود کودک نیز برای او شرح داده می‌شود، کودک یکی از شرکای واقعی خانواده است و از یک مصرف‌کننده صرف در طول عمرش از کودکی به نوجوانی و جوانی به یک شریک و سرمایه‌گذار مالی تبدیل می‌شود، طوری که در نوجوانی و جوانی در تصمیمات اقتصادی خانواده دخیل و تاثیرگذار خواهد بود. انتظاری که از یک نوجوان آموزش داده شده در دنیای مهارت‌های اقتصادی وجود دارد، مسلما در یک کودک ۳ تا ۵ ساله محدود است. داشتن یک قلک برای کودک ۳ ساله همانقدر حائز اهمیت است که داشتن یک دفترچه حساب پس‌انداز برای یک نوجوان و البته مدیریت خانواده و گاه نظارت و حمایت ایشان برای پربار شدن همان قلک یا دفترچه حساب پس‌انداز فرزندان. اقتصاد، مهارتی آموختنی است. باور به مقتصد شدن بچه‌ها و باور به داشتن مهارت در کنترل و نگهداری پول که به معنای اندوختن ثروت است، محصول فرآیند یادگیری است که خود در برگیرنده ۲ نوع یادگیری یعنی یادگیری مشاهده‌ای و یادگیری آموزشی است. منظور از یادگیری مشاهده‌ای به معنی دیدن، درک کردن و به‌کارگیری است که عمده آن محصول دوره‌های رشدی کودک و مشاهده الگوهای رفتاری و انتخابی خانواده‌ها است. خانواده‌هایی که در آنها برنامه‌ریزی مالی به عینه مشهود بوده و اتفاقا برای کودک قابل‌توضیح نیز هست، غیر‌مستقیم به کودک خود اصل حفظ سرمایه و تبعات مثبت آن را آموزش می‌دهند.

مثل زمان‌هایی که کودک کالایی مثل اسباب‌بازی را طلب می‌کند و خانواده برای کودک توضیح می‌دهد که به علت محدودیت مالی (خانواده اینقدر تومان درآمد دارد، اینقدر تومان هم خرج و هزینه‌های خانواده است و کلا اینقدر تومان باقی می‌ماند که باید بین نیازهای همه خانواده تقسیم شود) توان خرید آن را ندارد و اگر او پول‌های توجیبی‌اش را جمع کند، آنگاه می‌تواند به کمک خانواده، آن کالا و بعدها کالاهای دیگری را نیز خریداری کند. در مقابل در خانواده‌هایی که تحقق خواسته‌های کودک و نوجوان مشروط به چیزی یا عملی یا تغییری نمی‌شود و هرچه بخواهد در اسرع وقت مهیا می‌شود، غیرمستقیم کودک می‌آموزد که همیشه توانی برای تحقق آرزوهای او در والدین وجود دارد و ترس از نداشتن و ترس از آینده‌ای که شاید روزی با امروز متفاوت باشد شکل نمی‌گیرد و این یعنی اعتماد کاذب به آینده‌ای پرفرازونشیب و گاه غیرقابل پیش‌بینی.

پس اصل مشروط بودن، اصل اعتدال و اصل نسبی بودن شرایط و آینده باعث قدرتمندتر شدن کودک و نوجوان ما و نیز شراکت او در وظایف اجتماعی و اقتصادی برای تحقق آرمان‌ها و آرزوهای آینده خود او خواهد بود. اولین گام در آموزش مهارت‌های اقتصادی به فرزندان تصحیح عملکرد والدین است. در شیوه دوم، والدین یا مربیان به‌گونه‌ای مستقیم عمل می‌کنند. مثلا درباره مسائل اقتصادی با فرزندان گفت‌و‌گو می‌کنند یا در هنگام خرید، تذکرات لازم و آموزش‌های ضروری را به آنها می‌دهند یا در خانه در مورد مصرف آب، برق، مواد غذایی، نگهداری وسایل و... امر و نهی می‌کنند.

مادران مدیر، قانع و صرفه‌جو، فرزندانی به همین‌گونه تربیت می‌کنند و مادران اسرافکار، تجمل‌پیشه و مصرف‌گرا نیز فرزندانی تنوع‌طلب و مصرف‌زده به جامعه تحویل می‌دهند. اما کارشناسان اقتصاد خانواده برای زمان شروع هر نوع آموزش‌ اقتصادی، دوره سنی خاصی را مشخص کرده‌اند. این آموزش‌ها از سنین پائین (سه تا چهار سالگی) آغاز می‌شود. بدون شک ممکن است برای آموزش دستشویی رفتن کودک ۳ یا ۴ ساله‌تان بیشتر درگیر باشید، اما یادتان باشد که باید کلاس‌هایی هم برای آموزش پول برایش بگذارید. در این سن او نمی‌تواند بفهمد مفهوم پول چیست، اما شما می‌توانید کم‌کم تفاوت سکه‌های مختلف را به او آموزش دهید، مثلا بازی فروشگاه یا رستوران. مواد لازم این بازی تمام اسباب‌بازی‌هایی است که کودک می‌خواهد بفروشد، با مقداری پول. بعد از چهار سالگی و قبل از رفتن به مدرسه می‌توانید به فرزندتان اجازه دهید به مدیریت پول و پرداخت خرید عادت کند. برای مثال می‌توانید از فرزند ۶ ساله‌تان بخواهید برای‌تان شیر بخرد. حالا شما این شانس را دارید که مفهوم تفریق و جمع را به فرزندتان بیاموزید.

به او هزار تومان می‌دهید تا چیزی را که ۹۰۰ تومان است، بخرد. بنابراین ۱۰۰ تومان به او بازگردانده می‌شود و به این ترتیب می‌توانید درباره اینکه چرا به او ۱۰۰ تومان بازگردانده شده توضیح دهید. به گفته کارشناسان اقتصاد خانواده سنین ۷ تا ۹ سالگی زمانی است که بهتر است به فرزندتان مفهوم بودجه را یاد دهید چون حالا دیگر او پول‌توجیبی می‌گیرد. برای مثال برای او توضیح دهید که هزینه‌های خانواده با همین بودجه مدیریت می‌شود و اولویت‌هایی برای نیازها و خواسته مشخص می‌شود. وقتی به اصرار او برای خرید اسباب‌بازی «نه» می‌گویید برایش علت را توضیح دهید که بودجه ماه برای خرید اسباب‌بازی استفاده شده است یا قیمت اسباب‌بازی با بودجه‌ای که در نظر گرفته شده نمی‌خواند. به او کمک کنید بخشی از پول تو جیبی‌اش را پس‌انداز کند، بخشی را خرج کند و حتی بخشی را برای خیریه اختصاص دهد. برای این کار می‌توانید ۳ بطری در نظر بگیرید، حتی می‌توانید حساب پس‌انداز برایش افتتاح کنید. وقتی مفهوم بودجه را به فرزندتان یاد دهید او تشخیص خواهد داد که به‌دست آوردن پول راحت نیست.

تا این سن فرزند شما معنی پول را به خوبی فهمیده و می‌داند با آن چه‌کار می‌تواند کند. پیام صرفه‌جویی را با تشویق نوجوان‌تان به مقایسه قیمت‌ها هنگام خرید دوباره تکرار کنید. وقتی این مفهوم را بازخوانی کنید دیگر پول خود را خرج یک وسیله گران نمی‌کند؛ در‌حالی‌که وسیله مشابه آن با قیمت بهتر وجود دارد. اما در عین حال کارشناسان اقتصاد خانواده می‌گویند کودکان باید بی‌پولی را نیز تجربه کنند. نکته‌ای که ممکن است بسیاری از پدرها و مادرها با آن موافق نباشند. هرگز به این موضوع تاکید نکنید که کودک باید پول توجیبی‌اش را پس‌انداز کند. اگر آنها پول توجیبی‌شان را در جعبه کفش در عقب کمد خود پنهان و آن را برای زمانی که بزرگ می‌شوند پس‌اندازکنند در آن صورت هیچگاه نمی‌توانند مساله و موضوع جابه‌جا و خرج کردن درست پول را یاد بگیرند. آنها باید وضعیت بد و بحران اقتصادی را خود تجربه کنند؛ به‌عنوان مثال در یک مقطع زمانی، پول خود را بی‌رویه خرج و تمام می‌کنند و در موقعیت زمانی دیگر که به پول نیاز دارند تازه متوجه می‌شوند دیگر آهی در بساط ندارند. در چنین مواقعی است که مسائل پولی و مالی را می‌‌آموزند و از مسائل پیش‌ آمده کسب تجربه می‌کنند.

به‌طور کلی مردم و همچنین کودکان فقط بعد از تجربه تلخ ورشکستگی و بی‌پولی می‌توانند راه درست پس‌انداز را به نحو بهتری بیاموزند. اکثر کودکان در خانه و در اتاقشان قلک‌کوچکی دارند که با تشویق والدین گاهی مقداری پول در آن می‌ریزند و در مناسبت‌هایی با اجازه والدین و گاهی تصمیم خودشان آن را می‌شکنند یا تصمیم می‌گیرند که بعدا از پول جمع شده در آن استفاده کنند. حال ما به‌عنوان والدین کودکان بهتر است به این فرآیند پس‌انداز کردن پول جهت بدهیم، به‌طور مثال می‌توانیم این پروژه را در زمان بسته و مشخص به کودکمان بیاموزیم، به این نحو که حسابی به نام کودک در بانکی که انتخاب می‌کنیم افتتاح ‌کنیم، در روزهای مشخصی مثلا به‌صورت ماهانه یا هر سه ماه یک بار یا هر مدت زمانی که از قبل به کودک اعلام می‌شود و در جریان کار قرار می‌گیرد قلک را باز می‌کنیم و همراه با کودک پول‌ها را به بانک می‌بریم و در حساب شخصی او واریز می‌کنیم و هر ماه به او اعلام می‌کنیم که چقدر در حسابش پس‌انداز شده است. این روش موجب می‌شود کودک پس‌انداز را به‌صورت سیستماتیک بیاموزد و به‌طور جدی در جامعه به‌نوعی فعالیت اقتصادی داشته باشد، در مورد میزان دارایی خویش تصمیم بگیرد و بیاموزد که کم‌کم به سوی استقلال مالی پیش رود. البته بهتر است که در جهت این تمرین یک قلک که قابلیت باز و بسته شدن داشته باشد؛ یعنی قفل‌دار برای کودکمان تهیه کنیم.

در عین حال کارشناسان اقتصاد خانواده می‌گویند وقتی بچه‌ها می‌بینند چگونه پدر یا مادرشان از عابر بانک پول می‌گیرند، نمی‌دانند که پول آنها یک ذخیره محدود و مشخص است. برای او توضیح دهید که هر کسی برای به‌دست آوردن پول کار می‌کند و فقط می‌تواند به اندازه دستمزدش از بانک پول بگیرد. میزان پولی را که هرکس در قبال کارش می‌گیرد، متفاوت است و بستگی به نوع کار، میزان تحصیلات و مقدار ساعاتی که کار انجام می‌دهد، دارد. به او بگویید همه افراد درآمد یکسانی ندارند و در آینده، چنانچه شغلش توام با تحصیلات و معلوماتش باشد، موفق‌تر و پردرآمدتر خواهد بود. همچنین، بانک فقط جایی است که برای امنیت و کاربری بیشتر، پول‌ها در آن نگهداری می‌شود. نکته دیگر این است که خرید‌های دلخواهتان را با پول خودتان انجام دهید. گاهی اوقات مسوولان مدارس از دیدن مقدار پولی که نزد دانش‌آموز است، حیرت زده می‌شوند. در هر شرایط مالی که باشید لزومی ندارد کودکان زیر ۱۲ سال شما اسکناس‌های درشت با خود به مدرسه ببرند و بی‌حساب پول خرج کنند. برای شروع، بهترین راه آموزش مدیریت پول به بچه‌ها، کم پول دادن است. اگر زیاده از حد و وقت و بی‌وقت به آنها پول بدهید تا بتوانند هرچه را که اراده می‌کنند، بخرند هرگز نمی‌توانید آنها را در‌این‌باره راهنمایی و آموزش دهید.

این را هم به یاد داشته باشید که تاخیر در به دست آوردن چیزی، لذت آن را بیشتر می‌کند. بعضی از والدین به‌دلیل آنکه در کودکی از امکانات کافی برخوردار نبوده‌اند، بدون در نظر گرفتن عواقب کار، همه نیازهای ضروری و غیرضروری فرزند خود را تامین می‌کنند. بچه‌ای که همه خواسته‌هایش بدون دردسر و زحمت برآورده شود، به جایی خواهد رسید که هیچ چیز دیگر او را راضی نخواهد کرد. شما والدین محترم، حتی اگر از تمکن مالی خوبی هم برخوردار باشید باید برای بعضی از درخواست‌ها او را منتظر نگه دارید و گاهی هم از او بخواهید با پول توجیبی‌اش در خرید مشارکت داشته باشد. به فرزند خود توضیح دهید که درآمد ماهانه شما بر تعداد روزهای ماه تقسیم می‌شود و مشخص است که هر روز چه مقدار می‌توانید خرج کنید، گاهی چه مواردی را باید حذف کنید تا بتوانید اجناس با اولویت بالاتر را خریداری کنید. به او یاد بدهید که پس‌انداز برای خرید دلخواه شیرین است.داشتن پس‌انداز برای هرکس مایه دلگرمی است و افراد در هر شرایط مالی باید بخشی از درآمد خود را کنار بگذارند. در زندگی هرکس ممکن است روزهایی پیش آید که پس‌انداز حتما مشکل‌گشا خواهد شد.

اگر دختر شما می‌خواهد عروسکی بخرد و برای آن پول کافی ندارد، به او بگویید پس‌انداز کند.برای این کار او را تشویق کنید و بعد از آن که مبلغ موردنظر فراهم شد، او را به فروشگاه ببرید و اجازه دهید خودش خرید کند و به صندوق‌دار پول بدهد. با این شیوه او یاد می‌گیرد، چطور برای رسیدن به اهدافش تلاش کند و هیچ‌گاه لذتی اینچنین را فراموش نخواهد کرد. همیشه کارشناسان اقتصاد خانواده توصیه می‌کنند که آرزوهایتان را بنویسید؛ چراکه هرکسی نیازهای خود را مکتوب بنویسد، دسترسی به آنها سریع‌تر انجام می‌شود، چون طبق فهرست، خرج کردن دارای برنامه و اصول شده و مانع از خرید‌های غیرضروری می‌شود. برای همه ما پیش آمده که خرید‌های بی‌برنامه زیادی داشته و بعد از آن دچار پشیمانی شده‌ایم. این کار باعث تاخیر در به دست آوردن نیازهای ضروری‌تر خواهد شد. این کار را به کودکانمان یاد بدهیم. داشتن چنین فهرستی برای بچه‌ها، انتظار شیرینی در پی دارد و انگیزه آنان را برای گوش دادن به توصیه‌های شما و پس‌انداز کردن بیشتر می‌کند؛ اما تهیه آن ممکن است برای آنها سخت باشد.

کنار او بنشینید و در نوشتن خواسته‌ها و آرزوها به او کمک کنید. او را راهنمایی کنید تا آنها را اولویت‌بندی کند. فهرست را در اتاقش و در معرض دید او روی دیوار نصب کنید. به این شکل، فکر کردن به مسائل مالی هر روز به او یادآوری خواهد شد. البته اینگونه رفتارها در صورتی تاثیرگذار خواهد بود و منجر به فرهنگ‌سازی خواهد شد که مستمر باشد و رها نشود و پیوسته از سوی والدین پیگیری شود، به‌طور مثال در انتهای هر ماه یا هر هفته از کودک بپرسیم که این هفته چقدر پول در قلک خود ریخته است. این پرسش باعث می‌شود که کودک اگر پس‌انداز هم نکرده باشد به فکر بیفتد و پیگیری کند.

از چه سنی آموزش‌های اقتصادی را به فرزندان شروع کنیم؟

از چه سنی آموزش‌های اقتصادی را به فرزندان شروع کنیم؟