یکی از جذاب‌ترین مناطق برای سفر داخلی در ایران، شهرهای غربی به ویژه شهرهای کردنشین است، این مناطق جدا از آب‌وهوای خوش به لحاظ فرهنگی نیز از جاذبه‌های بسیاری برخوردارند و می‌توانند حتی گردشگران سختگیر را نیز راضی و خوشنود به شهرشان بازگردانند. سفر« محمد ولی‌نژاد » به همراه دوستانش نیز با با شنیدن وصف زیبایی‌های غرب ایران با حرکت اتوبوس کرج به مقصد مریوان آغاز شد. این سفرنامه در ادامه می آید.
ما با عبور از شهرهای ساوه،‌ همدان و سنندج حوالی صبح به روستای نگل رسیدیم. روستایی که به خاطر داشتن نسخه‌ای خطی از قرآن مربوط به صدر اسلام معروف شده است. پس از بازدید از روستا به سمت مریوان حرکت کردیم. اطراف جاده را جنگل‌های زاگرسی بلوط و مازو فراگرفته و منظره‌ای بدیع را پدید آورده بود. وسعت جنگل‌های این منطقه ۱۸۵ هزار هکتار است که دارای پوشش تنک هستند. با رسیدن به مریوان ابتدا سری به بازارچه این شهر زدیم، در این بازارچه می‌توانید انواع و اقسام اجناس را ببینید اما انتظار نداشته باشید که قیمت‌ها خیلی پایین‌تر از تهران باشد، زیرا با مشاهده قیمت‌ها از این تصور اشتباه بیرون خواهید آمد. در مریوان اما می‌توانید پارچه‌های رنگ‌رنگ کردی را ببینید که از سر‌در پارچه‌فروشی‌ها آویزان است و آن را با بازارهای مناطق مرکزی متفاوت کرده است. مشاهده مردانی که با لباس کردی در شهر تردد می‌کنند از دیگر جاذبه‌های مریوان است.حهز۱ پس از ساعتی گشت‌ زدن در شهر راهی دریاچه زریوار شدیم، این دریاچه در دو کیلومتری غرب این شهر واقع شده و یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی منطقه محسوب می‌شود. قرار گرفتن یک پارک در نزدیکی دریاچه آن را به مکانی برای شب‌نشینی اهالی مریوان و مسافران دور و نزدیک تبدیل کرده است. اطراف زریوار پوشیده از گل‌های سفید است که تنها آن را در فصل‌های خاصی از سال می‌توان دید. پس از رسیدن به زریوار با قایق‌های پدالی و موتوری گشتی در اطراف دریاچه زدیم، اما به دلیل عدم دسترسی به ساحل فرصتی برای شنا کرن نیافتیم. دریاچه زریوار به واسطه قرار گرفتن در منطقه کوهستانی ممکن است در زمستان کاملا یخ بزند، شاهد آن عکسی است که در یکی از آلاچیق‌های مجموعه نصب شده بود و اهالی از آن به‌عنوان پیست اسکی روی یخ استفاده کرده بودند. پس از ساعتی فراغت در کنار دریاچه با مینی‌بوس به سمت جنوب و اورامانات حرکت کردیم. برای رسیدن به این منطقه باید از دو گردنه مرتفع می‌گذشتیم. خوشبختانه آسفالت مناسب جاده‌ها هر گونه ترس را از ما می‌زدود. از آنجا که این منطقه در نزدیکی مرز عراق قرار گرفته است، می‌توانید با ایستادن در ارتفاعات سلیمانیه و کرکوک عراق را مشاهده کنید، در سمت شرق نیز پاوه، مریوان و اورامانات به چشم‌ می‌خورند. با وجودی که جاده از گردنه تا اورامانات مناسب است اما اگر از اورامانات تخت به سمت پاوه حرکت کنید، جاده‌ای که پیش رو دارید خاکی و بسیار غیرایمن است. با پایین آمدن از گردنه بقیه مسیر را پیاده طی کردیم تا به برنامه‌مان که شامل پیمودن دره تا دامنه‌های شمالی بود برسیم. pic۱
اورامانات
آنچه اورامانات را به یک جاذبه گردشگری تبدیل کرده است، شکل ویژه خانه‌های آن است که همانند ماسوله به شکل پلکانی ساخته شده‌اند و برخی به آن «هزار ماسوله»نیز می‌گویند. روز اول پس از رسیدن به اورامانات چهار ساعت پیاده‌روی کردیم تا اینکه با رسیدن به یک منطقه مسطح و در کنار چشمه‌ای گوارا شب را به صبح رساندیم.
روز بعد بار دیگر حرکت خود را آغاز کردیم، مسیر ما از میان باغ‌های گردو می‌گذشت و آرام‌آرام به ارتفاعات می‌رسید. با رسیدن به گردنه و گذشت یک ربع به چشمه‌ای پر آب رسیدیم که در آنجا اهالی مشغول کشت‌وکار روزانه شان بودند، پس از سلام و احوالپرسی آنها ما را به صرف یک دوغ محلی میهمان کردند، خصیصه‌ای که در میان مردمان کرد بسیار یافت می‌شود همین میهمان‌نوازی و صمیمت است که در آنها مثال‌زدنی است و خاطره‌ای خوش در ذهن گردشگران به جای می‌گذارد. با گذشتن از گردنه به یک جاده خاکی رسیدیم که به روستای نوا- آخرین روستای منطقه- می‌رسید. در این منطقه گرما و خشکی هوا بسیاری از افراد گروه را خسته کرده بود. از این رو با گذشتن از روستا و در راه «هجیج » در یک قهوه‌خانه بین راه توقف کرده و استراحتی کوتاه کردیم. همین‌طور که از قهوه خانه به سمت هجیج راه می‌افتادیم بادی خنک صورت‌مان را نوازشی می کرد، نگاه‌مان به اطراف چرخید و در نزدیکی مان چشمه ای همچون رودخانه خروشان و زلال را دیدیم که از قلب کوه شاهو به بیرون جاری شده بود. اهالی نزدیک این چشمه پلکان و سکو ساخته بودند که با استفاده از آن می‌شد به سرمنشاء و محل خروج چشمه در کوه نزدیک شد. ما نیز با گذشتن از این مسیر، توانستیم خود را به سرچشمه اندکی نزدیک تر کنیم. در نزدیکی «چشمه بل» کارگاهی برای بسته‌بندی آب معدنی چشمه وجود دارد اما بخش اعظمی از آب آن به رودخانه سیروان سرازیر شده و از آنجا به عراق می‌رود.pic2
پاوه
با گذشتن از یک مسیر پرپیچ و خم و سنگلاخ خود را با یک تویوتای قدیمی به پاوه رساندیم. در پاوه نیز همانند اورمانات تخت خانه‌ها به شکل پلکانی ساخته شده‌اند. از آنجا که شب شده بود خود را برای اقامت در شهر آن هم در پارک شهرداری آماده کردیم. این پارک در بالای یک تپه تفریحی قرار گرفته و امکانات اسکان در آن مهیا است. بعد از آماده کردن محل اقامت‌مان تصمیم گرفتیم برای تهیه مواد غذایی داخل شهر رفته و اسباب شام را مهیا کنیم، اما پاوه همانند بسیاری از شهرستان‌ها خیلی زود به خواب می‌رود و مغازه‌ها تعطیل بودند، این برای ما که به شب‌های پرصدا و زنده تهران عادت کرده ایم بسیار عجیب بود. بالاخره با گشت‌وگذار فراوان موفق به تهیه مقداری مواد غذایی شدیم، قیمت کباب‌ها در پاوه بسیار کمتر از تهران و کیفیت آن بسیار بالاتر است،‌ توصیه ما به شما غیرگیاه خوارها این است که کباب پاوه را حتما امتحان کنید.
غار قوری قلعه
صبح روز بعد، با جمع کردن وسایل عازم غار قوری قلعه به‌عنوان یکی از جاذبه‌های طبیعی این استان شدیم. این غار در جاده پاوه- کرمانشاه و در 25 کیلومتری پاوه قرار گرفته و عنوان«بزرگ‌ترین‌ غار آبی» آسیا قوری‌قلعه را به یک مرکز گردشگری تبدیل کرده است، کارشناسان قدمت این غار را 65 میلیون سال تخمین زده‌اند. قوری‌قلعه در سال 1368 توسط یک گروه غارنورد کرمانشاهی تا عمق 140 متری شناسایی شد. 10 سال بعد با آماده‌سازی غار گردشگران توانستند 450 متر از این غار را شناسایی کنند. در فاز اول این غار پرو تالارهای گل مریم و کوهان شتر قرار دارد و در فاز دوم که2700 متر است ما شاهد تالارهای بلور، نماز و عروس بودیم. تالار نماز 550 متر است و به تونل برزخ چسبیده است. تونل برزخ نیز بعد از فاز اول قرار گرفته و طول آن 220 متر و عرض آن 3 متر است. عمق آب این تونل به 1.5 تا 1.8 متر می‌رسد. چنانچه قصد رفتن به غار را دارید تا شهریور ماه است عجله کنید چون تنها در این ماه امکان گذشتن از تونل وجود دارد. با رسیدن به عمق 1000 متری غار به تالار بلور می‌رسید این غار به گفته بسیاری از کارشناسان یکی از زیباترین حوضچه‌های جهان است. در این حوضچه شما قندیل‌هایی پرده‌ای شکل را می‌بینید. هر ضربه به این قندیل‌ها صدای یکی از آلات موسیقی را به همراه دارد، اما توجه داشته باشید که اگر هر بازدیدکننده‌ای قصد ضربه‌زدن به این قندیل‌ها را داشته باشد این میراث میلیون‌ها ساله به سرعت نابود خواهد شد. حهز2
تالار بلور به‌عنوان زیباترین و بزرگترین تالار قوری‌قلعه در عمق ۱۵۰۰ متری غار قرار گرفته است که دارای چهار طبقه با ارتفاع ۹۲ متر است. جنس درون تالار از سنگ‌های سفید کریستال است و با تاباندن نور پروژکتور روی آن، تمام نور در غار منعکس می‌شود. کف این بخش قندیل‌هایی به شکل شاخه نبات به چشم می‌خورند که برای جلوگیری از کثیف شدن درآوردن کفش‌ها گزینه‌ درست و بجایی محسوب می‌شود. اگر ۲۷۰۰ متر به درون غار بروید، به چهار آبشار برمی‌خورید که ۱۰ تا ۱۲ متر ارتفاع دارند؛ اما در نهایت با رسیدن به یک تخته سنگ بزرگ در عمق ۳۱۴۰ متری غار امکان پیشروی بیشتر از شما گرفته می‌شود، شاید سال‌ها بعد با گذشتن از این مانع کاشفان غار بتوانند رازهای بیشتری از قوری‌قلعه را برای آیندگان فاش کنند. دمای این غار در تمام ایام سال ثابت و حدود ۱۱ درجه و دمای آب آن نیز ۱۶ درجه است. یافته‌های این غار تاکنون تنها تعدادی بشقاب و قاشق، چهار عدد کوه بزرگ در کنار یک کوزه کوچک و ۱۵ عدد سکه است که به اواخر دوران ساسانی و دوره یزدگرد سوم بازمی‌گردد. در این غار همچنین یک جمجمه سر انسان نیز کشف شده است.
با اتمام بازدید از این غار به سمت کرمانشاه راه افتادیم. در این شهر گشتی در طاق بستان زدیم و با خرید سوغات از بازار شهر سفر ما به غرب ایران به پایان رسید. سهم ما از این سفر تعداد بی‌شماری تصویر بود، تصاویری که نشان‌دهنده غنای فرهنگی ایران‌زمین هستند.