هادی خسروشاهین دبیر گروه بین الملل اردوغان نه از داعش می‌ترسد و نه از داعیه‌اش در مورد خلافت اسلامی. داعش برای او نه حکم رقیب دارد و نه حتی دشمن دیرینه پابرجا. اردوغان در تدارک احیای امپراتوری عثمانی است و از همین رو به داعش و هم‌مسلکانش همچون مزدورانی می‌نگرد که راه را برای تعبیر خواب‌های شومش هموار می‌کند. با وجود شکست‌های پیا‌پی آنها در لیبی، مصر و تونس هنوز اردوغان و اوغلو از پای ننشسته‌اند و وضعیت هرج‌ومرج‌گونه خاورمیانه را بهترین و بهینه‌ترین زمان ممکن برای تحقق جاه‌طلبی‌های خود می‌پندارند. در این منظومه خلافت اسلامی پیش‌درآمدی برای تحقق رویای احیای امپراتوری است و فتوحات داعش مانور قدرت پنهان و غیررسمی اردوغان در کشورهای خاورمیانه. شاید به همین دلیل هم باشد که ترکیه به بزرگ‌ترین پایگاه سرباز‌گیری داعش تبدیل شده و اخبار تقریبا سری از رفت‌وآمد آزادانه اعضای خلافت‌خودخوانده اسلامی به درون خاک ترکیه پرده برمی‌دارند اما داعشی‌ها برای اردوغان صرفا ابزارند و دارای تاریخ مصرف محدود. طبق برنامه‌ای نانوشته قرار است داعش زمین خاورمیانه را شخم بزند و مرزهای برآمده از فروپاشی امپراتوری عثمانی را در نوردد. داعش در این برنامه باید بازیگران رقیب و دشمن ترکیه را تضعیف و درعین حال ولع توده‌ها را در بازگشت به گذشته آرمانی برطرف کند. اگر چنین شود نه عربستان سعودی برنده بازی خواهد بود و نه قطر. چرا که همه بازیگران منطقه‌ای در رقابت بدیل‌ها نه چیزی در چنته دارند و نه امکانی برای مدیریت همه جانبه بحران و اگر چه برخی علاقه‌مندند سرمنشا ظهور داعش را به آل‌سعود و اعراب خلیج‌فارس بازگردانند ولی واقعیت‌های امروز منطقه موج‌سواری ماهرانه ترکیه را تایید می‌کند. اگرچه دولت سعودی‌ در سیاست های خود در منطقه حیله می‌کند تا از میزان نفوذ و هژمونی ایران بکاهد، اما نه ایدئولوژی‌اش و نه حتی توان اقتصادی‌اش در اندازه‌ای نیست که در عبور از مرحله خرابکاری علیه نقش منطقه‌ای تهران بتواند به مارهایی که خود در آستین پرورده است، سروسامان دهد. داعش پس از فتوحات دنباله‌دار خود در عراق و سوریه به آنچنان قدرتی تبدیل شده که پس از تثبیت پیروزی‌های خود نیم‌نگاهی به درآمدهای سرشار عربستان خواهد داشت و در عین حال در فکر تمام کردن قیامی خواهند بود که در اوایل دهه 1990 اسامه بن‌لادن و پیروانش علیه خاندان آل‌سعود به پا کردند. ایدئولوژی نخ‌نما شده وهابیت نیز آنچنان ناکارآمد است که بعید به نظر می‌رسد در بزنگاه تاریخ به کمک شاهزاده‌های سعودی بیاید. قطر نیز در این میان نه جایگاه دیرینه در رقابت‌های منطقه‌ای دارد و نه موقعیت ژرف ژئوپلیتیک و سیاسی بلکه تنها به پول خود می‌نازد و امکانات نامحدودی که با چاشنی جاه‌طلبی‌های امرای دوحه در هم آمیخته است تا این «کشور ذره‌ای» در حسرت سیادت بر منطقه بسوزد اما در این میان ترکیه تافته‌ای جدا بافته است؛ نه تنها کشورهای عربی خلیج‌فارس که حتی بازیگران قدرقدرت خاورمیانه عربی همچون مصر یارای برابری با آن را ندارند. ترکیه در این راه هم می‌تواند به ایدئولوژی اسلام دموکراتیکش ببالد و هم به توان سیاسی، ژئوپلیتیک و اقتصادی‌اش. چنین بازیگری بدون دلهره از داعش بهره می‌گیرد و آن را در لحظه مناسب روانه زباله‌دان تاریخ می‌کند. برخلاف برخی تصورات عامیانه، ترکیه در ماجرای جدید خاورمیانه با دم شیر بازی نمی‌کند بلکه خود به مغز متفکری تبدیل شده که از راه دور به عروسک داعش فرمان می‌راند تا بیش از پیش به رویای احیای امپراتوری اعثمانی نزدیک شود.سیاست مداران ترکیه در مرحله برهم‌زدن نظم قدیم به موفقیت‌های غیرقابل انکار رسیدند، باید منتظر ماند و دید که آیا در مرحله شکل‌دهی به نظم جدید نیز به پیروزی می‌رسند؟ آنها یک بار پس از بهار عربی نشان دادند که بر هم زنندگان نظم موجودند و در عین حال از بازندگان بداقبال تثبیت نظم موجود. شاید این بار هم تاریخ روی زشت و کریه‌ خود را به سیاست مداران ترکیه نشان دهد.