برند شما باید همیشه ثابت باشد

مترجم: مریم لقمانی

وقتی در صنعت شما تغییراتی رخ می‌دهد یا اینکه مشتریان اصلی شما توسعه و گسترش می‌یابند، آیا کسب و کار شما آنقدر زیرک و چالاک است که بتواند این تغییرات را در گروه‌های بازاریابی بازتاب دهد؟ گذشته از این، آیا می‌توانید اعتماد مشتریان موجود خود را حفظ کرده و بدون لطمه‌زدن به برند خود میان مشتریان آینده‌تان نیز اعتماد ایجاد کنید؟ برای بسیاری از کسب‌وکارها، مشکل اصلی زمانی رخ می‌دهد که استراتژی بازاریابی با هدف برند و محصولشان همسو نباشد. این در ذهن مخاطبان برند پریشانی ایجاد کرده و باعث به خطر افتادن باارزش‌ترین بخش برند، یعنی یکپارچگی ذاتی آن و چگونگی افتراق آن با سایر رقبا خواهد شد. در شرکت‌های بزرگ، تمامی واحد‌ها و بخش‌ها شیوه‌ای یکپارچه و منسجم را برای ساخت برند و گروه‌های بازاریابی حفظ می‌کنند، اما کسب‌وکارهای کوچک با حداقل منابع باید توجه ویژه‌ای به طراحی و اجرای گروه‌های بازاریابی جهت باقی‌ماندن با برند (نام تجاری) خود داشته باشند. خطاهای معمول برند و بازاریابی شامل موارد زیر است:

1) عدم توجه به موارد بازاریابی: بسیاری از شرکت‌های کوچک شروع به بازاریایی می‌کنند که باعث نقض لوگو، شعار و نام تجاری یعنی همان برند می‌شود. همان‌طور که آوین کلین در شرکت Intentionally Digital می‌نویسد: برخی با فعال نگه‌داشتن بازاریابی خود، موجب آسیب رساندن غیرعمدی به شرکتشان خواهند شد و با عدم توجه کافی به دستورالعمل‌های برند دچار عدم سازگاری با موارد بازاریابی می‌شوند.

2) تمرکزبر روی ترویج محصول به‌جای ساخت انجمن در شبکه‌های اجتماعی: در شتاب به سوی سوار شدن بر موج شبکه‌های اجتماعی، بعضی از شرکت‌های کوچک بلوا و سر و صدایی برای ترویج محصول خود روی توییتر، فیس‌بوک، اینستاگرام و غیره راه می‌اندازند. این شیوه بازاریابی برای ساخت انجمنی از دنبال‌کنندگان وفادار به برند محصول ناموفق خواهد بود، همچنین ظاهر برند را روی سکو و پلت‌فرم‌های شبکه‌های اجتماعی که کاربران آن به‌شدت ضدشیوه‌های سنتی فروش هستند، لکه‌دار خواهد کرد.

3) روش کمی به‌جای روش کیفی در بازاریابی محتوا: رویکرد اشتباه بازاریابی محتوا یکی دیگر از بخش‌های استراتژی کلی بازاریابی است که می‌تواند باعث آسیب‌رساندن به تاثیرگذاری برند و نام تجاری شود و این ناشی از این باور غلط است که با وجود کانال‌های بسیاری جهت اطلاع رسانی، یک برند تنها با جذب جریانی بی‌پایان از محتوا می‌تواند آگاهی و اطلاعات خود را حفظ کند. محتوای مازاد (مربوط و غیر مربوط) می‌تواند علاقه و وابستگی مشتریان
را به برند کم کند.

برندسازی در مقابل بازاریابی

عدم درک تفاوت‌های بین برندینگ و بازاریابی یک اشتباه است. در ذهن مشتریان، برند شما خود محصول نیست و به همین ترتیب نه پیام‌های شرکت، لوگو، طراحی سایت، تبلیغات و غیره، بلکه برند شما متشکل از درک مشتریان شما درباره کسب و کار شما و احساسی است که در آنها ایجاد کرده‌اید. یک کمپین و گروه بازاریابی از تاکتیک‌هایی که برای تقویت برند شما طراحی شده استفاده می‌کند. بازاریابی باید معنی و مفهوم برند شما را تقویت کند، نه اینکه از آن منحرف شود و همچنین ارزش‌های برند شما را به گونه‌ای معرفی کند که باعث ایجاد یک حس رو به رشد از اعتماد و آرامش میان مشتریان فعلی و مشتریان آتی شما شود. اگرچه شیوه‌های استفاده شده در کمپین‌های بازاریابی می‌توانند از فصلی به فصلی دیگر تفاوت داشته باشند (شامل بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی محتوا، بازاریابی موتورهای جست‌وجو، بازاریابی کلیکی (پرداخت به ازای هر کلیک)، بازاریابی موبایلی، کمپین‌های چاپ و غیره)، اما باید ارزش‌های اصلی برند را مورد حمایت قرار دهند. ابزارآلات و تاکتیک‌ها می‌توانند با توجه به مخاطبان و شرایط متغیر در بازار تنظیم شوند، اما برند شما باید همیشه «ثابت» باشد.

تمرکز روی رفتار مشتری

شاید موثرترین راهکار برای هماهنگی برند و بازاریابی، منوط به داشتن اطلاعاتی عمیق از رفتار مشتری باشد که این موضوع شامل داشتن یک تمرکز قوی بر روی موارد زیر است:

• جمعیت شناختی دقیق از مشتریان

• عادات خرید مشتریان

• کانال‌ها و شبکه‌های ارتباطی محبوب مشتریان

• تجربه‌های خوب یا بد در خرید‌های قبلی مشتریان

با جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها و نیز کسب درک و بینش از رفتار مشتری، می‌توان کمپین‌های بازاریابی جدیدی طراحی کرد که اعتماد و حمایت از وعده‌های برند را تقویت کنند. هر کمپین بازاریابی که به‌کار می‌گیرید باید بازتابی از نیاز و احتیاجات مشتری بوده و همچنین باید با هدف اصلی برند شما رابطه بر قرار کند. نتیجه این است که یک برند، باید واحد و متحد باشد و در راستای وفاداری و تعهد با مشتریان قرار گیرد - خواه از طریق بازاریابی آنلاین، در نشریات چاپی، یا در مصاحبه و ارتباط با کارمندان و تیم فروش شما.

منبع: entrepreneur