جدایی ترامپ از پوتین

۸۰ روز از استقرار دولت ترامپ می‌گذرد. کسی که تا هفته پیش نیز سیاست‌های اوباما و جورج بوش را در زمینه دخالت نظامی در دیگر کشورها مورد انتقاد قرار می‌داد اما در عرض ۸۰ روز نظر وی عوض شد و وی نیز دنباله‌رو روسای جمهور پیشین آمریکا شد. حالا با حمله به سوریه او خلاف انتظارات عمل کرد و نخستین اقدام نظامی را در سوریه علیه دولت دمشق انجام داد، در حالی که باراک اوباما به‌‌رغم اینکه مخالف حضور اسد در قدرت بود اما هرگز علیه آن کشور اقدامی مستقیم مانند آنچه ترامپ کرد، انجام نداد. با وجود این، سخن گفتن از یک حمله نظامی تمام عیار زود است زیرا به قول وزیر خارجه آمریکا، این حمله، حمله‌ای موقتی و گذرا بود اما نفس این حمله هم دارای اهمیت است. سی.ان.ان در تحلیل خود بر این باور است که حمله نظامی نه تنها موجب وخیم تر شدن وضعیت سوریه خواهد شد بلکه جایگاه آمریکا را زیر سوال برده و در نهایت ممکن است آمریکا را در ستیز با روسیه قرار دهد.

سی.ان.ان بر این باور است که نیروهای روسی در همان پایگاهی که حمله از آن صورت گرفت حضور داشتند. در واقع، این گزارش می‌افزاید حملات موشکی آمریکا با مشورت، هماهنگی و زیر نظارت روس‌ها انجام گرفت اما نگفته روس‌ها در آن پایگاه چه می‌کردند. تیلرسون نیز افزود در مورد این حمله با روس‌ها هماهنگی‌های لازم انجام شده بود. با این حال، مقام‌های روسی می‌گویند این حمله می‌تواند تلاش‌های مبارزه با تروریسم را زیر سوال ببرد و همکاری با نیروهای آمریکایی را متوقف سازد. ویکتور اوزوف، رئیس کمیته دفاعی شورای فدراسیون روسیه، به خبرگزاری ریانووستی می‌گوید:«روسیه خواستار نشست فوری شورای امنیت خواهد شد. این تجاوزی است علیه یکی از اعضای سازمان ملل. پس از این حمله ممکن است همکاری دو کشور متوقف شود».

سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز گفت: «امیدوارم این حمله به قطع کامل همکاری‌های دو کشور در سوریه منجر نشود». نیویورک تایمز نیز برداشت دیگری از این حمله موشکی دارد. این روزنامه آمریکایی بر این باور است که این حمله می‌تواند تاثیراتی منفی بر دیدار پوتین و وزیر خارجه آمریکا بر جا بگذارد که قرار است هفته آینده برگزار شود. این اولین دیدار چهره به چهره میان پوتین با یکی از اعضای دولت فعلی آمریکا است. نیویورک تایمز می‌افزاید: پرونده دیگری نیز بر پرونده حمله سایبری و مداخله روسیه در انتخابات آمریکا گشوده شده است. اکنون هر دو کشور از حربه‌های کافی و لازم علیه یکدیگر برخوردارند و وقت آن است که به مذاکره و امتیازگیری از یکدیگر روی آورند. نیویورک تایمز با برشمردن ریسک‌ها و فرصت‌های این حمله می‌نویسد: «حمله به سوریه فرصتی است برای ترامپ تا به این وسیله از پوتین بخواهد تا یا اسد را مهار کند یا منتظر حملات نظامی محدود، سریع و بیشتری باشد».

در واقع، ترامپ با این حمله می‌خواهد دست پوتین را در پوست گردو بگذارد تا امتیازات لازم را از او بگیرد. امتیاز دیگر این است که ترامپ می‌خواهد خود را مدافع اقدام نشان دهد. برآورد گزارش نیویورک تایمز این است که ترامپ می‌خواهد درست در نقطه مقابل اوباما باشد. اگرچه اوباما در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد که استفاده از سلاح شیمیایی خط قرمز ماست اما وقتی از این خط قرمز عبور شد اوباما فقط به تهدید اکتفا کرد. این باعث شد متحدان منطقه‌ای آمریکا به تکاپو بیفتند و همگی به اتفاق دولت اوباما را به انفعال در سوریه متهم کنند، اما شخص اوباما اعلام کرد که «به خود می‌بالد» زیرا با تهدید دیپلماتیک نه تنها مانع جنگ شد بلکه باعث شد انبار تسلیحات شیمیایی دولت دمشق از میان برود. به همین دلیل، یک دیدگاه دیگر هم بر این باور است که ترامپ برای تمایز گذاردن میان سیاست‌های دولت خود و اوباما دست به حمله زده تا خود را در نقطه مقابل سیاست «انفعالی» اوباما قرار دهد. بنابراین، حامیان این دیدگاه می‌گویند این حمله، نمادین بود و هیچ تغییری در عمل در راه نیست. اما ریسک این حمله، به تعبیر نیویورک تایمز، چیست؟

اگرچه پوتین، ترامپ را به رقیبش هیلاری ترجیح می‌دهد اما در مقابل، ترامپ تلاش دارد تا در صفحه شطرنج دمشق به قمار با پوتین بپردازد. اما حقیقت این است که محال است پوتین به توافقی با ترامپ تن دهد که نفوذ این کشور در سوریه را محدود کند. سوریه پایگاه کرملین در خارج از مرزهای این کشور است. همچنین ترامپ با حمله به اسد مبارزه خود را از داعش به اسد تنزل داده است. در واقع، هدف کلان ترامپ در تمام تبلیغاتش مبارزه با داعش بود که اکنون ممکن است به مبارزه با اسد تنزل یابد. اگر سوریه فرو بپاشد به بهشت امنی برای داعش تبدیل می‌شود و این درست همان چیزی است که ترامپ خواهان عدم وقوع آن است. این نگاه با حمله به سوریه در تناقض است. دیوید پترائوس، ژنرال بازنشسته آمریکایی، می‌گوید:«یکی از درس‌های سال‌های گذشته این است که اگر خلأ قدرتی رخ دهد، شکل‌هایی از افراط گرایی اسلامی از آن بهره برداری خواهند کرد».

پس حفظ یکپارچگی سوریه و حفظ اسد تا مدتی معلوم به نفع آمریکاست. از سوی دیگر نیویورک تایمز معتقد است ترامپ هیچ برنامه‌ای برای صلح در سوریه ندارد. تلاش‌های جان کری برای صلح به شکست انجامیده و ظاهرا ترامپ انتظار دارد تا از دل زد و خوردهای سوریه اتفاقی رخ دهد تا او بتواند در راستای منافع آمریکا از آن استفاده کند. تیلرسون اشتیاقی برای شروع طرح صلح ندارد و از سوی دیگر، کاهش بودجه‌های وزارت خارجه و برخی نهادهای دیگر نشان می‌دهد که آمریکا تمایلی ندارد از جیب خود برای بی‌خانمان‌ها خرج کند. این حمله آن چیزی نیست که ترامپ دنبال آن بود. او در مصاحبه سال پیش با نیویورک تایمز، هر گونه مداخله بشردوستانه را رد کرده بود. اکنون سوال این است که آیا تیم کارنابلد ترامپ می‌داند کجا و چه زمان و چگونه از قدرت آمریکا استفاده کند یا همین اشتباه و مداخله نظامی به چیزی تبدیل می‌شود که آمریکا انتظار آن را ندارد: استفاده نمادین یا تمام عیار از نیروی نظامی؟