کمی رنگ و بوی کهنگی همراه با جذابیت ویژه - ۳ اسفند ۹۱
این روزها فیلم مقلد شیطان در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است. فیلمی که در اکران موفق نبود اما بازیگرانش به آن اعتقاد دارند. فیلم درباره محیطی آکنده از سیاهی و وحشت است. شخصیت‌های اصلی این فیلم را زن و مردی تشکیل می‌دهند که برای رسیدن به مقاصد پلیدشان، از هیچ کاری ابایی ندارند تا اینکه سر و کله قهرمانی زخم‌خورده و داغ‌دیده پیدا می‌شود و او با ایمانی که به کارش دارد، سرانجام موفق به کنار نهادن این نیروهای شرور می‌شود. آقای همت چه شد که حاضر به همکاری با افشین صادقی در فیلم «مقلد شیطان» شدید؟
«مقلد شیطان» جزو فیلم‌هایی بود که دوستش داشتم و با میل بازی کردم، اما متاسفانه به دلیل اکران مناسب آن‌طور که باید دیده نشد.حالا به‌تازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده و شاید بد نباشد با دیدن این فیلم بدانید که در سینمای ما هم می‌تواند ژانر حادثه‌ای خوب وجود داشته باشد. در سینمای ایران بارها شاهد تجربه‌اندوزی‌های برخی کارگردان‌های جوان بوده‌ایم، مثلا خیلی از کارگردانان سینمای ایران پس از چند فیلمی که طی سال‌های متمادی ساخته‌اند، هنوز بهترین ساخته‌شان، همان فیلم اولشان است که آن را با شوق و ذوق و با روحیه‌ای کاملا خلاق ساخته‌اند. اینان در شروع کارشان آنقدر در پی رسیدن به زبانی تازه در سینما بودند که فیلمشان عموما حرف تازه‌ای برای سینمای ایران داشته است. «افشین صادقی» نیز یکی از همین جوانان است. او که پدرش نیز سال‌ها در سینمای ایران فعال بود، با شناخت زیر و بم این سینما، فیلم اولش را به قصد نشان دادن توانایی‌هایش در عرصه‌ای متفاوت عرضه کرده است.
این فیلم چه فرقی با دیگر آثار نوآر دارد؟
درست است که مشخصه فیلم‌های نوآر، نمایش وضعیت تیره و تار شخصیت‌های واخورده و ناامید است اما این در کنار ویژگی‌های فرمی و مضمونی دیگر است که نوآرها را تشخص می‌بخشد. در مقلد شیطان، اغلب صحنه‌های خارجی فیلم بارانی است و شخصیت‌ها با دلیل یا بی‌دلیل آدم‌هایی عصبی و ناراحت هستند که فیلم در خیلی موارد تماشاگرش را درباره دلایل این عصبیت و این میزان پلشتی توجیه نمی‌کند. کامبیز دیرباز که پلیس فیلم و قهرمان داستان است، مسیری معکوس را در روایت فیلم طی می‌کند. طبق الگوی این ژانر، شخصیت اصلی در شرایطی نرمال معرفی می‌شود و سپس طی حوادثی زخم‌خوردگی و عصبیتش در قالب موقعیت‌هایی نمایشی مرور می‌شود. در ادامه او اراده‌اش را بر پایان ماموریتش می‌گذارد و در اغلب موارد این تلاش او، فردی است؛ یعنی حتی سیستمی که به آن تعلق دارد حمایتش نمی‌کند و از ادامه مأموریت او را بر حذر می‌دارد.
یعنی این فیلم چه قدر می‌تواند برای مخاطب غافلگیرکننده باشد؟
فیلم سینمایی «مقلد شیطان» داستانی تازه، پرتعلیق و پرکشش دارد که تماشاگر را با خود همراه می‌کند، فیلمساز تلاش کرده در نخستین تجربه کارگردانی‌اش در سینما در فضایی تازه قدم بگذارد و با فاصله گرفتن از کلیشه‌های آثار پلیسی در سینمای ایران به فیلمش جذابیت داده است.
فیلم موفق شده با توجه به محدودیت‌ها و ممیزی روابط شخصیت‌ها و مناسبات آنها را به شکلی قابل باور به تماشاگرش بقبولاند، شخصیت منفی خوب از کاردرآمده، یک بدمن تمام عیار خبیث که آمیزه‌ای از هوشمندی و بی‌رحمی است، با قبول این شخصیت که پیشینه جالبی هم دارد، صادقی موفق می‌شود فیلمش را پیش ببرد، در چنین درام‌هایی اگر شخصیت اصلی باورپذیر نباشد، فیلم از بین می‌رود و رابطه تماشاگر با اثر مخدوش می‌شود.
«مقلد شیطان» در نمایش تقابل نیروی خیر و شر و گره‌افکنی درباره سرنوشت ضد قهرمان و قهرمان موفق است، تماشاگر درگیر بازی پروانه (ساره بیات) و داود (کامبیز دیرباز) می‌شود و تا سکانس پایانی نمی‌فهمد که قهرمان قرار است چگونه از پس این آزمون بزرگ برآید، بیشتر امتیازهای فیلم نخست صادقی به فیلمنامه برمی‌گردد، کاستی‌ها و خام‌دستی‌های یک فیلم اول را به خوبی می‌توان در «مقلد شیطان» دید.
همه این نکته‌ها از نظر شما جزو جذابیت‌های آن است؟
یکی از جذابیت‌های این فیلم نمایش تصویری تازه از پلیس است، در فیلم با دو پلیس روبروییم، یکی پلیسی فاسد که پاکسازی شده و مشخص است عقده‌های روانی در گذشته او را به شیطان تبدیل کرده که مرزهای اخلاقی را پشت سرگذاشته و دیگری پلیسی که در پایان از آزمونی بزرگ سرفراز بیرون می‌آید. نمایش تقابل سرنوشت این دو پلیس و فرجام هردو برای تماشاگر جذاب است.
حالا که فیلم به شبکه نمایش خانگی آمده چقدر می‌تواند در جذب مخاطب موفق باشد؟
«مقلد شیطان» پس از چند سال روی پرده رفت و کمی رنگ و بوی کهنگی داشت و به‌تازگی هم وارد شبکه نمایش شده است، اما این گذشت زمان امتیازهای قصه و جذابیت‌های فیلم را کمرنگ نکرده است، فیلم تجربه‌ای قابل قبول و جسورانه در سینمای پلیسی است که در صورت حمایت می‌توانست اینگونه مهجور را احیا کند، افشین صادقی با این فیلم نشان می‌دهد استعداد روایت قصه‌های پرتعلیق و داستان‌های پلیسی را دارد. تلاش سازندگان فیلم برای ورود به حوزه‌های کمتر امتحان شده در سینمای ایران قابل تقدیر و تحسین است. مقلد شیطان از میان همان مسیرهای همیشگی حرکت نمی‌کند.