مساله «پناهندگان» امری بشردوستانه است
تهیه و تنظیم: محسن آزموده
برنارد دویل: ژاپن، آلمان و نروژ، بیشترین کمک مالی را برای برنامه‌های مرتبط با پناهندگان افغان در اختیار ایران قرار می‌دهند

اشاره:
حب وطن‌خواهی، چه در قالب نوستالژیک و چه به شکل عشق به میهن، احساسی ژرف و انکارناپذیر است. هیچ‌کس دوست ندارد «پناهنده» باشد و هر انسانی تمایل دارد که در سرزمین خودش در امن و امان به سر برد.
پناهندگی اما، همچون هر فاجعه دیگری امری پیش‌بینی‌ناپذیر است و هر لحظه زندگی هر انسانی را تهدید می‌کند. این شعار امسال کمیساریای پناهندگان سازمان ملل است تا شاید به همه خاطرنشان کند که با پناهندگان رفتاری بهتر و انسانی‌تر داشته باشند.
اما ایرانیان سال‌ها است که با پناهندگان افغان آشنا هستند، یعنی از زمانی که مردم بی‌پناه این کشور به دلیل شرایط نامساعد و جنگ و ناامنی از کشورشان به ایران گریختند و در ایران ماوا جستند.
در مورد شرایط پناهندگی افغان‌ها در ایران، بهتر از هر کسی «برنارد دویل» نماینده کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ایران می‌تواند اظهار نظر کند. او نسبت به شرایط پناهندگان افغان و بازگشت امن و آرام ایشان به کشورشان امیدوار است. صبح یکشنبه 29 اردیبهشت مهمان آقای «دویل» بودم و ایشان با روی گشاده از گفت‌وگو‌ درباره پناهندگان افغان استقبال کرد. دینا فرامرزی در این گفت‌وگو هماهنگ‌کننده و مترجم بود:
***
در ایران چند پناهنده افغان زندگی می‌کنند و از این تعداد چند نفر متولد و بزرگ شده ایران هستند و عمدتا در چه شهرهایی زندگی می‌کنند؟
آمار پناهندگان ثبت‌شده توسط دولت، بیش از ۸۴۰ هزار نفر است. اما علاوه بر آن افغان‌های بسیاری در ایران هستند که به عنوان مهاجرینی برای کار به ایران آمده‌اند. اما آنهایی که به طور رسمی تحت حمایت کمیساریا هستند، همان ۸۴۰ هزار نفری هستند که به عنوان «پناهنده» در ایران زندگی می‌کنند. این افراد کسانی هستند که به دلیل مشکلاتی که در افغانستان وجود دارد، به ایران آمده‌اند. این افراد از بیش از ۳۰ سال پیش، یعنی بعد از حمله روسیه به افغانستان
به ایران آمدند.
البته در طی ۳۰ سال گذشته، درگیری‌های دیگری هم بوده‌اند که باعث شده‌اند، افغان‌ها از افغانستان به ایران فرار کرده و پناهنده شوند. این پناهندگان عمدتا در مناطق شهری زندگی می‌کنند و تنها سه درصد از آنها در «مهمان‌شهرها» ساکن هستند. به همین دلیل شما معمولا آنها را در شهرهای اصلی ایران می‌بینید. تهران اصلی‌ترین محل اقامت این پناهندگان است، بعد از آن مشهد و اصفهان و شیراز جزء شهرهای اصلی هستند که این پناهندگان در آن اقامت گزیده‌اند. البته بسیار دشوار است که آمار دقیقی از تعداد پناهندگان افغانی که در ایران به دنیا آمده‌اند، ارائه شود. اما به طور آشکار بخش عمده‌ای از این پناهندگان در ایران به دنیا آمده‌اند؛ زیرا بخش عمده افغان‌هایی که از افغانستان به ایران آمدند، حدود ۳۰ سال پیش به ایران وارد شدند و در این زمان ۳۰ساله، بسیاری از کودکان آنها در ایران متولد شده‌اند.
آیا همین امر مشکل ایشان را دو چندان نمی‌کند؟ زیرا وقتی کودکان پناهندگان در ایران به دنیا می‌آِیند، مساله حق و حقوق ایشان و بحث تابعیت مطرح می‌شود.
بله، این مساله دشواری است. زیرا یک خانواده افغان که ۳۰ سال پیش به ایران آمده، در ایران دارای فرزند شده است و امروز بچه‌های آنها دیگر کودک یا خردسال نیستند، بلکه خودشان انسان‌های بالغی هستند که ممکن است تشکیل زندگی داده و صاحب فرزند شده باشند. این مشکل بی‌همتایی است که به نظرم ایران با آن مواجه است و فکر نمی‌کنم که هیچ کشور دیگری با چنین وضعیتی در این سطح گسترده مواجه شده باشد.
ما در کمیساریای پناهندگان سازمان ملل، معتقدیم که بهترین راه‌ برای پناهندگان، «بازگشت داوطلبانه» است. وقتی مشکلات پناهندگان در کشورشان حل شده باشد، بهتر است به کشور خودشان بازگردند. این راه‌ در شرایطی قابل اجرا است که پناهندگان برای مدت کوتاهی به جای دیگری پناهنده می‌شوند تا مشکلات در کشورشان حل شود و بعد به آنجا
باز می‌گردند. اما در موقعیت‌هایی مثل ایران، ما با نسل دوم یا سوم افغان‌های مهاجر به ایران مواجه هستیم که هیچ رابطه و آگاهی دقیقی از کشور خودشان ندارند. بنابراین تلاش بسیاری لازم است تا شرایطی در کشور خود این پناهندگان پدید آید که آنها بتوانند به کشورشان بازگردند. البته باید تاکید شود که وقتی این پناهندگان در اینجا متولد شده باشند، باز هم بنا به قوانین ایران، دارای تابعیت افغان تلقی می‌شوند و کشورشان افغانستان است.
بنابراین من فکر می‌کنم دولت ایران کار درستی می‌کند که شرایط بازگشت داوطلبانه را فراهم می‌آورد؛ زیرا خدماتی که دولت در اینجا به پناهندگان می‌دهد، برای ایجاد شرایط بازگشت بسیار مناسب است.
این خدمات در دو زمینه بهداشتی و تحصیلی ارائه می‌شوند، زیرا این پناهندگان با تحصیلات و سلامت خوب به کشورشان باز می‌گردند، می‌توانند به بازسازی و توسعه کشورشان یاری برسانند.
پیش از آن که درباره میزان و شکل این کمک‌ها پرسش شود، می‌خواستم درباره نسبت جنسیتی مهاجران افغان در ایران بدانم؟
به طور کلی توازن جمعیتی را می‌توان دید و نسبت تعداد مردان به زنان حدودا پنجاه-پنجاه است.
درصد باسوادی میان مهاجران افغان چطور است و آیا میان جنسیت و سواد نسبتی وجود دارد؟
پرسش بسیار خوبی است؛ زیرا در میان افغان‌ها، به خصوص در داخل افغانستان، تحصیل برای دختران بسیار سخت است. اما چنان که می‌دانید، در ایران چنین محدودیتی وجود ندارد و حتی می‌توان ادعا کرد که اکثریت دانشجویان ایرانی دختر هستند. این دقیقا بر عکس چیزی هست که در افغانستان شاهد آن هستیم. من می‌توانم ادعا کنم که پناهندگانی که در ایران هستند، تحت تاثیر این گرایش ایرانی‌ها در مساله تحصیل دختران قرار گرفته‌اند.
البته میزان گرایش به تحصیل در میان دختران و پسران کاملا پنجاه-پنجاه و برابر نیست، بلکه می‌توان گفت که حدودا پسران 53 درصد و دختران 47 درصد تحصیل می‌کنند. این نتیجه اگرچه عالی نیست، اما باز هم خیلی خوب است. من فکر می‌کنم این امر به خاطر کیفیت آموزش در ایران است. این یکی از مهم‌ترین کمک هایی است که ایران در اختیار پناهندگان افغان قرار می‌دهد.
_ سازمان ملل و برخی کشورها، کمک‌های مالی را به دولت ایران و نهادهای متولی پناهندگان افغان در ایران ارسال می‌کنند. میزان کل این کمک ها به شکل سالانه چقدر است و در چه زمینه‌هایی هزینه می‌شود؟
ما به عنوان نماینده کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در ایران، در وهله اول می‌کوشیم به ایران در فرآیند «کمک به پناهندگان»، کمک کنیم. اما کل مقداری که ما می‌توانیم هزینه کنیم، در مقایسه با کل مبلغ مورد نیاز بسیار کم است. باید متذکر شوم که منبع اصلی کمک به پناهندگان افغان در ایران، خود دولت و مردم ایران هستند. میزان کمک‌های ما سالانه در حال تغییر است. هر سال ما میزان کمک های لازم را اعلام می‌کنیم؛ اما مبلغی که دریافت می‌کنیم، کمتر از میزان درخواستی است. برای مثال پارسال 52 میلیون دلار درخواست دادیم، اما در نهایت میزان این کمک ها از سوی کشورهای مختلف 36 میلیون دلار شد. نکته مثبت آن است که میزان این کمک‌ها به ویژه در پنج‌ساله اخیر در حال افزایش است. اما هنوز به سطحی که ما درخواست داده بودیم، نرسیده است. در این میان پنج یا شش کشور هستند که بیشترین نقش را در تامین این کمک‌هاایفا می‌کنند.
کدام کشورها؟
برای مثال یکی از کشورهایی که به طور طولانی و مداوم کمک مالی در اختیار سازمان‌های دولتی ایرانی درگیر در مسائل مهاجران افغان ایران قرار می‌دهد، ژاپن است. دومین کشوری که بیشترین کمک‌ها را می‌کند، آلمان است و بعد از آن به ترتیب می‌توان از نروژ، سوئد، استرالیا، برزیل و فرانسه یاد کرد. البته کشورهای دیگری هستند که به صورت نقدی کمک نمی‌کنند، اما به اسکان مجدد بخشی از پناهندگان افغان مقیم ایران کمک می‌کنند. مثلا فنلاند در زمینه اسکان مجدد نقش مهمی ایفا می‌کند. در مجموع، مبلغ کمک‌های مالی دریافتی از کشورهای مختلف جهان، قطعا به اندازه‌ای که درخواست می‌دهیم نیست، اما به طور کلی این روند خوب است و در سال‌های گذشته رو به رشد بوده است. فکر می‌کنم این رشد مثبت به این خاطر است که کشورهای یاری‌دهنده به تدریج به اهمیت اقدامات بشردوستانه ایران برای پناهندگان پی می‌برند. کمیساریا نیز مذاکراتی صورت می‌دهد که میزان این کمک‌ها را افزایش دهد.
آیا تحریم‌ها توانسته است تاثیری در میزان کمک‌های دریافتی ایران برای هزینه‌کرد در برنامه‌های مرتبط با پناهندگان افغان داشته باشد؟


فکر نمی‌کنم که تحریم ها اثر مستقیمی در سطح کمک‌های مالی کشورهای دیگر داشته باشد؛ زیرا باید متذکر شوم که مساله پناهندگان یک امر بشر‌دوستانه است و مسائل بشردوستانه جدا از مسائل سیاسی و دیگر مسائل هستند. این اصل مهمی برای کمک‌های بشردوستانه است؛ زیرا کمک‌های بشردوستانه باید بی‌طرف و غیرسیاسی باشد.
البته تحریم‌ها بر روند کاری کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در ایران، تاثیر داشته‌اند؛ زیرا مشکلاتی را در نظام بانکی ایجاد کرده‌اند و به دلیل تحریم‌ها این نقل و انتقالات بین بانک‌ها بسیار مشکل شده است. اما همان طور که گفتم، تحریم‌ها بر سطح کمک‌های کشورهای خارجی نگذاشته است.
در سال‌های اخیر ما شاهد افزایش مهاجرت پناهندگان افغان از ایران به کشورهای اروپایی و استرالیا هستیم، دلایل این مهاجرت‌ها چیست؟ عمده مهاجرت به سمت چه کشورهایی است و شرایط مهاجرت‌پذیری آنها در مقایسه با ایران چگونه است؟
البته این نقل مکان‌ها عمدتا به منظور اسکان مجدد (resettlement) است. چهار کشور اصلی هستند که هدف اسکان مجدد پناهندگان افغان مقیم ایران است. در حال حاضر، فعال‌ترین کشور در این زمینه، استرالیا است، بعد از آن سوئد و سپس نروژ و فنلاند. هر سال این کشورها سهمیه‌ای به ما برای پذیرش پناهندگان افغان از ایران می‌دهند. وقتی آمار این چهار کشور را در کنار یکدیگر در نظر می‌گیریم، می‌بینیم که این آمار در این چند ساله افزایش یافته است و این بسیار مثبت است. البته این کشورها شرایطی برای افرادی که می‌پذیرند، قائل هستند. مثلا آن دسته از مهاجران افغان مقیم ایران را در اولویت قرار می‌دهند که در شرایط بسیار سختی هستند، مثلا زنانی که بچه دارند یا همسرشان مرده یا مفقود شده است یا کسانی که مشکلات جدی در زمینه سلامتی دارند.
بنابراین شرایط سختی برای کسانی که به سوئد یا استرالیا مهاجرت می‌کنند، وجود دارد. به طور کلی می‌توان گفت که امسال حدود ۲۵۰۰ نفر می‌توانند از شرایط اقامت مجدد بهره بگیرند. بنابراین می‌توان گفت که شمار این افراد چندان زیاد نیست. اما همان‌طور که گفتم، این ارقام در حال افزایش است. این اقدام البته همچون کارهای دیگر ما بسیار حائز اهمیت است، زیرا بخشی از فشار ناشی از کمبود منابع بر ایران را کاهش می‌دهد. بر همین اساس ما هم می‌کوشیم که کشورهایی را که سهمیه اسکان مجدد دارند، تشویق کنیم تا پناهندگان بیشتری را بپذیرند. این کار مهمی است که در همکاری با دولت ایران انجام می‌دهیم.
البته آمار قابل ملاحظه، تعداد پناهندگانی است که به افغانستان بازگشته‌اند. طی ده سال گذشته بیش از نهصد هزار نفر پناهنده افغان به افغانستان بازگشته اند. این آمار در مقایسه با شرایط موجود در افغانستان و مشکلات آنجا که قریب به یک میلیون نفر می‌شود، بسیار قابل ملاحظه است. البته هنوز هم شمار زیادی پناهنده وجود دارد. ما امیدواریم که با کمک دولت ایران و سایر دولت‌ها شرایط افغانستان بهبود پیدا کند تا پناهندگان بتوانند به کشور خود باز گردند.
آیا این افزایش اسکان مجدد به دلیل شرایط بهتری است که در این کشورها برای پناهندگان در نظر گرفته می‌شود یا به خاطر دشواری‌های ایشان در ایران است؟
روزنامه شما، یک روزنامه اقتصادی است و از همین نکته می‌توان راه‌حلی برای این مشکل پیدا کرد. راه‌حل مشکل پناهندگان افغان در ایران، یک راه‌حل اقتصادی است. زیرا اگر مشکلات اقتصادی پناهندگان حل شود، این افراد می‌توانند به کشورشان بازگردند و در همان جا مشغول به کار شوند. البته اقتصاد افغانستان تحت تاثیر مسائل شدید امنیتی در داخل این کشور قرار دارد. بنابراین وضعیت اقتصادی و امنیتی در افغانستان با یکدیگر رابطه متقابل دارند.
اصولا «پناهنده» کسی است که از آزار و اذیت و فقدان امنیت می‌گریزد و افغان‌ها نیز به همین دلیل از کشورشان گریخته‌اند. کمیساریای پناهندگان وظیفه دارد که از کسانی که تحت خشونت و آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، حمایت کند. ولی کار ما حمایت از مهاجران اقتصادی، یعنی کسانی که برای کاریابی از یک کشور به کشور دیگر می‌روند، نیست. اما در بسیاری موارد کسانی که مهاجرت می‌کنند و آنهایی که پناهنده می‌شوند، ممکن است همزمان جابه‌جا‌ شوند. اما کلید اصلی برای بازگشت همه این پناهندگان به نظرم ارتباط عمیقی است که میان شرایط اقتصادی و امنیت وجود دارد.
شما چشم انداز آینده در رابطه با وضعیت پناهندگان افغان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چه باید کرد؟
من خوش‌بین هستم. هر چند الان در داخل افغانستان مشکلات متعددی وجود دارد، اما اگر به ده سال گذشته بنگریم، شاهدیم که پیشرفت‌های متعددی در افغانستان صورت گرفته است. در دو سال آینده قرار است تحولی در افغانستان ایجاد شود و نیروهای بین المللی داخل افغانستان آنجا را ترک کنند. استراتژی ما این است که سازمان‌هایی که به توسعه افغانستان کمک می‌کنند، در مناطقی کار خود را متمرکز کنند که پناهندگان عمدتا از آنجا می‌آیند. این استراتژی میان دولت‌های ایران، پاکستان، افغانستان و کمیساریا مورد توافق واقع شده است. ما از این طریق امیدواریم که کمک‌های موثری به مناطقی که خاستگاه پناهندگان است، صورت پذیرد. اجرا شدن این استراتژی بسیار حائز اهمیت است. برای این امر همکاری سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان و جامعه بین‌الملل و سازمان‌های مربوطه حیاتی است.
من در پایان مایلم نکته‌ای را اضافه کنم: امسال، موضوعی که سازمان ملل متحد برای روز جهانی پناهنده مشخص کرده، این است: «برای هر فردی، ممکن است شرایط در یک دقیقه تغییر کند». یعنی هر کسی ممکن است درگیر جنگ، خشونت یا فجایع طبیعی شده و در عرض یک دقیقه ممکن است از زندگی عادی خود آواره شده و به یک پناهنده تبدیل شود. مثلا مردم ژاپن دو سال پیش به دلیل فاجعه طبیعی از زندگی خود آواره شدند. در کشورهای همسایه ایران مثل افغانستان هم دیدیم که مردم در عرض مدت کوتاهی به خاطر جنگ و بلایای انسانی آواره شدند. با این شعار، امیدواریم که امسال مردم همه کشورهای جهان، برخورد مناسب‌تری با پناهندگان داشته باشند.