بررسی  حضور صنعت بانکداری در بازار سرمایه
مجید اسکندری
اهمیت صنعت بانکداری بر هیچ‌کس پوشیده نیست و یکی از بااهمیت ترین بنگاه‌ها در اقتصاد، بانک‌ها هستند و توسعه اقتصادی بدون توجه به نقش بانک‌ها، امکان‌پذیر نیست. امروزه با توجه به پیشرفت روزافزون علوم و به ویژه ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات، گستره خدمات بانکی نیز افزایش یافته و بسیاری از کارکردهای قبلی، جای خود را به بانکداری الکترونیک سپرده‌اند.
جذب سرمایه‌های موجود یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های بانکی محسوب می‌شود و بانک‌ها برای تامین سرمایه‌های موردنیاز خود روش‌های متعددی را در نظر گرفته و به کار می‌گیرند.
تامین مالی از طریق بازار سرمایه، یکی از روش‌هایی است که پیوند بازار پول و بازار سرمایه را برقرار کرده، پیوندی که از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه‌ای که در برخی موارد که بازار سرمایه در خطر سقوط قرارداشته، به مدد بازار پول توانسته است، به بقای خود ادامه دهد.
اگرچه در برخی مقاطع، عده‌ای بر این اعتقاد بودند که بازار پول و بازار سرمایه باید از یکدیگر تفکیک شوند اما با حضور 10 بانک دولتی و خصوصی در بورس و 6 بانک در فرابورس شرکت‌های سرمایه‌گذاری و صندوق‌های سرمایه‌گذاری وابسته به این بانک‌ها، چنین فرضیه‌ای هیچ‌گاه رنگ تحقق نمی‌گیرد.
در شرایط حاضر به دلیل پاره‌ای از مسائل از جمله سیاست‌های پولی بانک مرکزی، افزایش تورم و در پی آن افزایش هزینه‌های جاری بانک‌ها، رشد حجم بدهی‌های معوق بانک‌ها و خروج حساب‌های دولتی از بانک‌های خصوصی، صنعت بانکداری از رونق قبلی برخوردار نیست و جایگاه آن نیز در بازار سرمایه با افت مواجه شده است.
کارشناسان معتقدند سود تقسیمی بانک‌ها، نسبت P/E بانک‌ها، بازارهای جایگزین و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه موجب افت این صنعت در بورس شده است.
آنها بر این باورند که با افزایش نرخ سود سپرده‌های بانکی، EPS آنها کاهش و P/E آنها افزایش خواهد یافت.
از یک سو با افزایش قیمت ارز، پول ملی با کاهش ارزش روبه‌رو شده و سپرده‌گذاران، ناگزیر پول خود را از بازار پول به بازارهای دیگرانتقال داده‌اند، بنابراین بانک‌ها باید ذخایر خود را افزایش دهند که این نیز به کاهش سود بانک‌ها منجر خواهد شد. از سوی دیگر برخی از بدهکاران سیستم بانکی با افزایش نرخ ارز، توان پرداخت بدهی خود را ندارند و به این ترتیب بدهی معوقه بانک‌ها نیز افزایش خواهد یافت.
همچنین قرار گرفتن بانک‌ها در شمول تحریم‌های بین‌المللی، کاهش بازدهی صنعت بانکداری در بازار سرمایه را در پی داشته است.
یک تحلیل‌گر بازار سرمایه در خصوص حضور صنعت بانکداری در بورس و عوامل موثر بر قیمت سهام آنها می‌گوید: در حال حاضر، بانک‌های حاضر در بورس تهران به لحاظ سرمایه، تعداد پرسنل و ساختار سپرده‌ها بسیار متفاوت هستند و در یک نگاه کلی، بانک‌های دولتی تازه خصوصی‌شده به دلیل قدمت و اندازه بزرگ‌تری که دارند، توانسته‌اند مشتریان بیشتری جذب کنند که این روند پس از ورود به بورس نیز ادامه یافته است.
علیرضا کدیور ادامه می‌دهد: از سوی دیگر عواملی چون میانگین سپرده جذب شده به ازای هر شعبه، میانگین تسهیلات اعطاشده به هر شعبه و سود خالص ایجاد شده از عوامل اساسی در مقایسه بانک‌های کوچک و بزرگ است که گاهی بانک‌های کوچک را با بازدهی بالاتری روبه‌رو می‌کند.
این کارشناس خاطرنشان می‌کند: از سوی دیگر باید به «کفایت سرمایه» بانک‌ها نیز توجه داشت. کفایت سرمایه، نسبتی است که میزان سرمایه‌گذاری بانک‌ها در دارایی‌های ریسکی را نشان می‌دهد و بر این اساس هرچه کفایت سرمایه کمتر باشد، سود بانک بیشتر خواهد بود.
وی یادآور می‌شود: در حال حاضر بانک مرکزی نسبت کفایت سرمایه برای بانک‌های بورسی را بین ۸ تا ۱۰ درصد تعیین کرده است در حالی که به غیر از دو بانک بقیه بانک‌های بورسی با حداقل نسبت کفایت سرمایه فعالیت می‌کنند.
به عبارت دیگر، هنوز دو بانک در دارایی‌های ریسکی، سرمایه‌گذاری نکرده‌اند. وی در خصوص چشم‌انداز سرمایه‌گذاری در سهام بانکی می‌گوید: حجم نقدینگی در اقتصاد ما درحال افزایش است که این موضوع باعث می‌شود بانک‌ها فعالیت خود را در جذب درآمدها افزایش دهند. همچنین فضا برای ایجاد بانک‌های جدید نیز فراهم و موجب می‌شود این صنعت به یک گروه پیشرو تبدیل شود.
کدیور درباره تهدیدهای موجود بر سرراه این صنعت توضیح می‌دهد: سیاست‌های بانک مرکزی مهم‌ترین ریسک گروه بانکی است و بسته سیاستی - نظارتی بانک مرکزی تاثیرات مثبت و منفی خود را براین گروه می‌گذارد.
وی تصریح می‌کند: اگر این بسته منطبق بر واقعیات موجود در شرایط اقتصادی کشور باشد، ریسک کمتری بر بانک‌ها وارد می‌کند و اگراز واقعیات فاصله داشته باشد تاثیرات منفی زیادی را به همراه خواهد داشت.
از سوی دیگر ذخیره مطالبات مشکوک‌الوصول می‌تواند به عنوان یک ریسک بر سودآوری بانک‌ها تاثیر بگذارد.
در حال حاضر ارزش بورس اوراق بهادار کشورمان رقمی فراتر از 222 هزار میلیارد تومان است و در این میان ارزش بازار گروه بانکی رقمی در حدود 21 هزار و 200 میلیارد تومان را شامل می‌شود که این میزان برابر با 5/9 درصد ارزش بورس است.
در همین حال ارزش بازار گروه بانکی در فرابورس حدود ۵۴۰۰ میلیارد تومان است.
میانگین نسبت P/E در این گروه 9/3 مرتبه است و در میان صنایع حاضر در بورس پس از صنایع پتروشیمی، استخراج کانه‌های فلزی، فرآورده‌های نفتی و فلزات اساسی، صنعت بانکداری پنجمین صنعت بزرگ بورس به شمار می‌رود.
سال گذشته شرکت‌های بورسی مبلغ ۲۲ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان سود میان سهامداران تقسیم کردند که در این میان ۴ هزار و ۴۶۰ میلیارد تومان سود تقسیمی به گروه بانکی اختصاص داشت.
صنعت بانکداری در بورس، صنعتی است که در مقایسه با دیگر صنایع درصد تقسیم سود بالایی دارد و به نسبت، گروه کم‌ریسکی محسوب می‌شود اگرچه نوسانات قیمتی چندانی نیز ندارد.
این صنعت با توجه به برخورداری از نسبت P/E پایین و درصد تقسیم سود بالا، بازدهی نقدی بالایی در بورس دارد.
در حال حاضر بانک پاسارگاد با دارابودن ارزش بازار 4 هزار و 660 میلیارد تومانی در رده نخست بانک‌های بورسی قرار دارد. این در حالی است که بانک ملت با برخورداری از سرمایه‌‌ای معادل 3 هزار و 310 میلیارد تومان، بیشترین سرمایه را در گروه بانکی بورس دارا است.
از سوی دیگر پست بانک با سرمایه ۵۶ میلیارد تومان و ارزش بازار ۲۳۴ میلیارد تومان در رده آخر قرار دارد.
آنچه همه کارشناسان بازار در بررسی گروه بانکی بر آن اتفاق نظر دارند این است که تناسب نداشتن نرخ تسهیلات با نرخ تورم، اصلی‌ترین مشکل سیستم بانکی است زیرا براساس اعلام بانک مرکزی، نرخ تورم در پایان سال 91 بیش از 30 درصد اعلام شده در حالی که نرخ سود سپرده‌ها 20 درصد است و این موجب می‌شود که بانک‌ها نتوانند با شرایط موجود به فعالیت خود ادامه دهند و گاه ناچار می‌شوند نرخ‌های بالاتری به سپرده‌گذاران پیشنهاد کنند.