دو تجربه جهانی از پیکار علیه کارِ کودک

مبارزه در هند

هند کشوری است در حال توسعه با جمعیت فقیر فراوان که موجب شده کار کودکان در آن به مساله‌ای جدی تبدیل شود. این موضوع در هند تحت قانون کار کودکان که در سال ۱۹۸۶ تدوین شد، قرار می‌گیرد. ماده سوم این قانون اشتغال کودکان را در مشاغل و برخی کارهای خاص منع می‌کند. کار کردن کودکان در درون خانوار مجاز بوده و ۱۴ سالگی سنی است که تا پایان آن به عنوان آموزش اجباری اعلام شده.  در برخی مناطق هند مانند تیروپور و سیواکاسی، دولت رویکردی نسبتا متفاوت اتخاذ کرده است. در این مناطق، اقدامات دولتی نقشی قدرتمند هم در مجازات و هم در انگیزه دادن ایفا کرده‌اند.

آنها کارفرمایان کودکان را با این موارد روبه‌رو نکرده‌‌اند بلکه به جای آن بر والدین کودکان تمرکز کرده‌اند و در ازای اجازه آموزش دادن به بچه‌ها، برای آنان که در مدرسه حضور یافته‌اند، یک وعده غذایی فراهم کرده‌اند. این استراتژی که در این منطقه موفق بود، در سایر مناطق هند نیز پیگیری شد. برخی کارها نظیر فعالیت در بخش صنایع‌دستی نیز به جای اینکه در مراکز تولیدی انجام شوند، به درون خانه‌ها انتقال و نظارت بر آنها افزایش یافته است.  در برخی موارد دیگر مانند کوره‌های آجرپزی که روش‌های تولید تغییر نکرده‌اند، مالکان آنها موافقت کرده‌اند که به کارگران بزرگسال دستمزدهای بالاتری بپردازند تا جبران از دست رفتن درآمد ناشی از مشارکت فرزندان آنها را بکند. علاوه‌بر شرکت‌ها، سازمان‌های دولتی نیز کمک می‌کنند تا نسبت به اجرایی شدن استانداردهای کار کودکان فشار بیشتری اعمال شود. افزون بر این خریداران بین‌المللی نیز به‌رغم قوانین کار هند، سن ۱۸ سال را برای خرید محصولات صنایع‌دستی هند شرط گذاشته‌اند. تمام این موارد می‌تواند منجر به کاهش کار کودکان در هند شود و با موفقیت‌هایی همراه بوده است.

 

تجربه برزیلی

در برزیل سازمان ECA به حمایت از حقوق کار و آموزش حرفه‌ای می‌پردازد و برای کار کمتر از سن ۱۴ سالگی ممنوعیت وضع کرده است. این سازمان موظف است بررسی کند آیا آموزش کودکان توسط دولت، خانواده و جامعه تضمین شده است یا خیر. در سال ۱۹۹۲ این کشور برنامه‌ای برای ریشه‌کن کردن کار کودکان در نظر و از سازمان‌های بین‌المللی همچون یونیسف نیز در راستای رسیدن به اهدافش کمک گرفت. هدف این برنامه، حفاظت از جمعیت جوان، افراد بین ۷ تا ۱۴ سال، جلوگیری از استثمار افراد آسیب‌پذیر، فقر و برخی موارد دیگر بود.  اتخاذ تدابیر قانونی با مشارکت نهادهای بین‌المللی از یکسو و توسعه مشوق‌های عمومی برای آگاهی بخشیدن و کمک به قربانیان از سوی دیگر، موجب موفقیت طرح‌های اجرا شده در مورد کار کودکان شدند.

پروژه دیگری در برزیل به نام «ویرا ویدا» اجرا شد که حمایت‌های روانشناسانه‌ای از جوانان کم‌درآمد به‌خصوص آن دسته که در اطراف و حومه‌های شهرهای بزرگ زندگی می‌کردند، فراهم می‌آورد و در مورد وقایع زندگی آنها به آنان کمک می‌کرد.  این پروژه با همکاری NGO ها، انجمن‌ها و نهادهای مختلف انجام گرفت و به حمایت‌های روانی از خانواده‌های این جوانان نیز گسترش یافت و برخی موارد شامل پرداخت ماهانه ۲۵۰ دلار را نیز در برگرفت. پس از یک دوره یکساله که چنین آموزش‌های روانی انجام می‌شد، به این جوانان برای ورود به بازار کار کمک‌هایی صورت می‌گرفت و عملکرد آنان برای یک تا دو سال مورد رصد قرار می‌گرفت.

کودکان کار