سفری به ولایت چای‌های نعنایی

آخر هفته

کسانی که در گذشته برنامه‌های تلویزیونی منصور ضابطیان را دیده‌ و شنیده‌اند، احتمالا با لحن شوخ‌طبعانه و اجراهای سرخوشانه او آشنایند ولی گذشته از اینها او سال‌هاست در زمینه سفرنامه‌نویسی فعال است و به مدد همین روحیه و البته گشت‌و‌گذارهایش در اقصی نقاط جهان، کتاب‌هایی با چاشنی طنز نوشته که به چاپ‌های متعدد رسیده است. اخیرا هم جدیدترین کتاب ضابطیان به نام «چای نعنا» روانه بازار کتاب شده است. کتاب چای نعنا در ادامه سفرنامه‌نویسی‌های او، ماجرای سفر مراکش است؛ کشوری که شاید کمتر، ایرانی‌ها به آن سفر کرده‌اند، اما حال و هوا و فضایی که دارد به نوعی در برخی جاهای آن شبیه به کشورمان است اما با این حال چیزهای جدید بسیاری نیز برای کشف کردن دارد.

این نویسنده نام کتاب را به این دلیل «چای نعنا» انتخاب کرده‌ که این نوع چای نوشیدنی رایج و معروف مراکشی هاست و همیشه با چای نعنا از همه پذیرایی می‌شود.  ضابطیان پیش از این نیز در کتاب‌های «مارک و پلو»، «مارک دو پلو»، «برگ اضافی» و «سباستین» سفرنامه‌های خود را به چاپ رسانده بود. «چای نعنا» در ۱۶۷ صفحه و به قیمت ۲۰ هزار تومان از سوی نشر مثلث روانه بازار کتاب شده است.

طنز همسایه

آخر هفته

قرابت فرهنگی و گاه در برهه‌هایی تشابهات اجتماعی و سیاسی کشور ترکیه و ایران موجب شده برخی آثار ادبی و فکاهی این دو سرزمین برای مردم کشور دیگر به قدری ملموس باشد که گویی درباره آنها نوشته شده‌اند. از جمله این آثار می‌توان به نوشته‌های طنزآمیز عزیزنسین اشاره کرد. از این نویسنده تاکنون کتاب‌های بسیاری به فارسی ترجمه شده و البته تعدادی نیز با الگوبرداری از آنها به نام ترجمه، جعل شده‌اند. اخیرا داوود وفایی از میان آثار اصلی نویسنده شماری از داستان‌های او را برگزیده و با نام «کدام حزب برنده می‌شود؟» به چاپ رسانده است.  عزیز نسین طنزنویس ترک، کار نویسندگی را از سال ۱۹۴۵ با نوشتن مقاله در مطبوعات آغاز کرد. او از این سال تا پایان عمرش در سال ۱۹۹۵ به نوشتن در قالب کتاب و مقاله ادامه داد. داستان، رمان، نمایشنامه، شعر، داستان کودک و خاطره از جمله ژانرهایی هستند که او در آنها دست به تولید اثر زده است.

نسین تنها طنزی را طنز واقعی می‌دانسته که به سود مردم باشد. طنزهای خود او هم همین‌طور هستند و همیشه حاوی شوخی‌های تلخ و شیرینی درباره وضعیت‌های نابسامان هستند. او ۲۳ جایزه ملی و بین‌المللی را به خاطر آثارش به خود اختصاص داده است. «کدام حزب برنده می‌شود؟»، «صوری و تشریفاتی»، «قرار است برای ما مهمان آمریکایی بیاید»، «این‌ها درد ماست»، «بچه‌ها را نگریانید»، «یک دسته جعفری»، «اونیفرم»، «ساعت‌های شهری»، «نازک نارنجی»، «اولین حرف الفبا»، «خانه دنج و ساکت»، «کفش تنگ»، «پالتوی نماینده مجلس»، «گربه چرا گریخت؟»، «درِ مینی‌بوس»، «درس اخلاق» و «خواب ترسناک» عنوان‌های داستان‌های این کتاب هستند. «کدام حزب برنده می‌شود؟» با ۱۹۰ صفحه و به قیمت ۱۵ هزار تومان از سوی نشر ققنوس منتشر شده است.

امپراتور فرانسه سوار بر فِراری

آخر هفته

«صیادی که تور ماهی‌گیری‌اش سنگین شده با خیال صیدی چرب و نرم، تورش را بالا می‌کشد اما به جای ماهی، ناپلئون و اسبش را می‌بیند که در قعر اقیانوس یخ زده و زنده‌اند. بازگشت دوباره امپراتور قدیمی فرانسوی‌ها، با ترور هنرمندان این کشور و رشد هر روزه داعشی‌ها مصادف می‌شود و ناپلئون که پس از چند روز بالاخره کار با اینترنت را آموخته، شروع به نقشه کشیدن می‌کند تا ارتشی تشکیل دهد و داعشی‌ها را از بین ببرد.» چه کسی می‌تواند بعد از خواندن خلاصه چنین داستانی برای مطالعه اصل کتاب اشتیاق نداشته باشد؟ اگر شما هم مشتاق خواندن این رمان هستید باید به شما مژده بدهیم که این اثر به تازگی با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی به فارسی برگردانده شده است. کتاب «ناپلئون به جنگ داعش می‌رود» نوشته رومن پوئرتولاس دومین اثرنویسنده جوان فرانسوی است که پیش از آن، رمان «سفر شگفت‌انگیز مرتاضی که در جالباسی آیکیا گیر افتاده بود» از او چاپ و با ترجمه همین مترجم راهی بازار شده بود.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «با پایان یافتن صبح ناپلئون سوار بر فِراری‌اش که یدک کشی حامل یک جت شخصی بود و دو پیت بزرگ سوخت را می‌کشید به طاق نصرت رسید. با این دم و دستگاه عبور از خیابان‌های باریک و شلوغ پاریس چندان عملی نبود، اما او به‌زودی از اینجا دور می‌شد و به سرزمین‌های شنی وسیع سوریه در نزدیکی رقه می‌رفت و می‌توانست آنجا در نهایت آرامش مانور بدهد. خیلی زود ارتشش را دید و بوق زد.

دخترها و ولانتن لحظه‌ای متحیر شدند اما از شیشه جلویی کمی دودیِ اتومبیل اسپورت کسی را که ناپی صدایش می‌زدند و دوستشان شده بود شناختند. ناپلئون شیشه را داد پایین و فریاد زد: «ف-ررا-ری! یه ماشین ساخت کُرسه!» البته همه می‌دانستند فراری ساخت ایتالیاست اما هیچ‌کس نمی‌خواست با او مخالفت کند. او خیلی رقت‌انگیز بود و قطعا خودش از این موضوع خبر نداشت. غم‌انگیز است این گونه در عرض یک روز به دنیایی پرت شوی که هیچ آشنایی‌ای با آن نداری. ناپلئون پشت فرمان اتومبیل مجللش، در چشم مانکن‌ها و ولانتن‌ اهمیت دیگری پیدا کرده بود که توهم مردان ثروتمند و قدرتمند را به او می‌داد. بنابراین گروه کوچک همچون زنبورهایی که به طرف گُلی می‌روند شتابان به سوی تازه‌رسیده رفتند.

دخترها به کاپوت براق اتومبیل قرمز دست کشیدند تا مطمئن شوند خواب نمی‌بینند و ولانتن در صندلی بغل راننده نشست. فقط به نظر می‌رسید شارلوت که تقریبا کناری ایستاده بود نسبت به جذابیت اتومبیل بی‌اعتناست. بی‌استخوان دلخور و خندان پرسید: دیروز من پنجاه یورو بهت قرض دادم و امروز تو با یه فِراری و یه جت شخصی بر می‌گردی؟» «ناپلئون به جنگ داعش می‌رود» در ۴۴۸ صفحه و به قیمت ۳۲ هزار تومان از سوی نشر ققنوس منتشر شده است.