تولید به شرط حمایت دولت

در سال ۱۳۸۴ به موضوع فعالیت شرکت پروژه‌های فن‌آوری اطلاعات و سیستم‌های کنترل و مانیتورینگ نیز اضافه شده و درسال ۱۳۸۸مواردی از قبیل راه‌اندازی کارخانه فوم، گسترش مدیریت تولید بدون کارخانه با محصولاتی نظیر اجاق گاز فردار و طرح فـر، ماشین لباسشویی، ماشین ظرفـشویی، یخچال و یخچال فریزر و کولرآبـی جهت حضور پررنگ‌تر در بازار صورت گرفت. اکنون شرکت حدود ۱۷۰ نفر پرسنل مستقیم، ۴۵۰ نماینده خدمات پس از فروش و تعداد زیادی نماینده فروش در جغرافیای اقتصادی کشور دارد. البته امید داریم در سایه توسعه شرکت این آمار را تا جای ممکن افزایـش دهیم. در همین راستا، در سال گذشته دو خط شامل هیتر و اجاق رومیزی راه‌اندازی شد.

همان‌طور که می‌دانید، شاخص‌های استاندارد ایران از بهترین شاخص‌های بین‌المللی بوده و هر تولیدکننده که بتواند به‌طور واقعی این استانداردها را رعایت کند به منزله این است که توانسته کالای نسبتا خوبی به بازار ارائه کند، اما به منزله این نیست که برای رفع نیازهای یک مشتری کافی است زیرا این استانداردها حداقل نیاز را برآورده می‌کند و باید تولیدکنندگان جهت رفع سایر نیازهای مشتریان از جمله خدمات پس از فروش نیز همت کنند. رضایت کامل مشتری زمانی حاصل می‌شود که مشتری یا مصرف‌کننده کالاهای تولیدی طی زمان مصرف حداقل یکساله، مطلوبیت مورد انتظار خود را کسب کرده و حمایت تولیدکننده از کالای مصرفی خود را احساس کند. این موضوع با بهره‌گیری از نیروی‌های مجرب و استفاده از تجارب شرکتی پیشرو در زمینه لوازم خانگی داخلی و خارجی سعی در ایجاد رضایت در مصرف کننده را دارد.

با توجه به اینکه صنعت لوازم خانگی یک صنعت سرمایه‌بر است، باید برای تولید محصولات داخلی در حجم بالا حمایت صورت گیرد تا پس از ایجاد بسته‌های مناسب جهت تولید مناسب (قیمت و کیفیت) نسبت به صادرات اقدام کرد البته درحال حاضر بازارهایی وجود دارد که بتوان با همین سطح کیفی وارد شد ولی با توجه به ورود کالاهای چینی با کیفیت پایین، رضایت قطعات سخت است. دولت باید برای حمایت از این موضوع در دوحوزه کمک به سرمایه‌گذاری تولید اقدام کند و حمایت از صادرات و ایجاد بسته مناسب فروش و پاداش‌های حمایتی را نیز در نظر بگیرد. طی سال‌های گذشته، بر اثر نبود برنامه‌ریزی و کنترل واردات کالا به خصوص کالای قاچاق در بازارهای داخلی، صدمات جبران ناپذیری به تولید این مملکت وارد شده و بازارهای مرزی نیز موجب واردات کالاهای بدون گارانتی و به‌صورت قاچاق با حجم بسیار زیاد شد.

البته لفظ قاچاق برای این حجم از کالاها کمی‌نامعقول به‌نظر می‌رسد و در حال حاضر به‌دلیل نوسانات نرخ ارز باعث شده که این نوع واردات به حداقل برسد و سیر معکوس (صادرات) شروع شود که این امر خود منجر به افزایش مواد اولیه و در نهایت افزایش بهای تمام شده محصولات داخلی شده است و جهت مدیریت این موضوع، باید از ترفندهای مدیریت بر اقتصاد به‌خصوص تعرفه‌های گمرکی و حمایتی برای تولیدکنندگان استفاده کرد. در هفت ماه اول سال، بیشتر تولیدکننده‌ها به‌دلیل عدم ثبات در قیمت‌گذاری مواد اولیه و تولید، موفق به تولید نشدند. بستر برای تولید و فروش محصولات داخلی مناسب است اما تا زمانی‌که مواد اولیه به موقع تامین نشود، به طور قطع تولیدکننده به راحتی تولید نمی‌کند و قیمت‌گذاری محصولش نیز منطقی نخواهد بود.

درحال حاضر، صادرات در حد محصول نهایی انجام نمی‌شود، بلکه مواد اولیه مورد نیاز بازار داخلی به‌خصوص بخش صنعت، صادر می‌شود که کمکی به اقتصاد نمی‌کند و فقط در کوتاه‌مدت منجر به تامین بخش کوچکی از ارز مورد نیاز اقتصاد خواهد شد. با اختلاف نرخ ارز به‌وجود آمده، متاسفانه بعضی از تولیدکننده‌های مواد اولیه در حال صادرات آن برای ارز‌آوری بیشتر هستند که موجب افزایش قیمت مواد اولیه‌ برای تولید داخل شده است در نتیجه قیمت کل محصول افزایش می‌یابد و درنهایت خودش منجر به  از دست دادن بازار داخلی خواهد شد. دولت باید این سیر را کنترل کند، زیرا صادرات مواد اولیه به طور قطع مشکل ایجاد می‌کند و ارزآوری باید از طریق فروش محصول ایجاد شود.

با توجه به توضیحات فوق، قاچاق لوازم خانگی در حال حاضر به‌دلیل افزایش نرخ ارز به حداقل رسیده و دولت باید نقش خود را به منظور حمایت از تولیدات داخلی به‌طور کامل به‌جا آورد. در غیر اینصورت، شرایط فعلی ممکن است درآینده منجر به بحران بزرگی در بخش صنعت و همچنین تامین کالای داخلی شود زیرا مصرف‌کننده نیاز به محصول داشته و باید کالای مورد نیاز خود را تامین کند و مشکلات به‌وجودآمده در نهایت به دوش مصرف‌کننده نهایی خواهد بود که این با رسالت‌های اقتصادی مغایر است.

مشکلات پیش‌روی صنعت لوازم خانگی را در چند حوزه می‌توان بررسی و برای آن راهکار پیشنهاد کرد از جمله تامین نقدینگی برای تهیه مواد اولیه و توسعه صنعت بسیار گران است و در شرایط فعلی امکان سرمایه‌گذاری و خرید با قیمت پایین وجود ندارد و راهکار آن تنها با نظارت دولت، نقدینگی مناسب با نرخ بهره معقول برای تامین‌کنندگان بزرگ و متوسط قرارداده شود تا بتوان کالا را با قیمت تمام‌شده منطقی و قابل رضایت تولید کرد. حمایت از فروش و تبلیغات انجام نمی‌شود یا بسیار ناچیز است؛ در صورتی‌که هزینه‌ای که در این موضوع می‌شود باید بسیار فراتر از قبل بوده تا بتوان محصولات تولیدی را به مصرف‌کننده نهایی داخلی در سطح گسترده معرفی کرد. حمایت از صادرات با ارائه پاداش صادرات انجام نمی‌شود و باید نرخ حمایت افزایش یافته و انگیزه مناسب جهت صادرات محصول نهایی به‌وجود آید. یکی از مشکلات موجود در صنعت، هزینه‌های مالیاتی غیرمنطقی بر عملکرد و ارزش افزوده فروش است که موجب شده تعداد زیادی از تولیدکنندگان علاقه‌ای به اظهار واقعیات خود نکنند چون پس از اظهار واقعیت، موارد غیرواقع به تولیدکننده نسبت داده می‌شود که کل انرژی صنعت را معطوف به خود می‌کند. پیشنهاد می‌شود که شرایط نظارت مستعد در حین کار انجام شود تا پس از اظهار، مشکلی برای تولیدکننده به‌وجود نیاید.

در نهایت با توجه به مشکلات پیش رو و شرایط تحریمی ‌به‌وجود آمده، می‌توان این تهدید را تبدیل به فرصت کرد و ظرفیت‌های تولید خود را افزایش داد و پس از تامین بازارهای داخلی نسبت به صادرات به کشورهای همسایه و سایر کشورهای دنیا اقدام کرد. همچنین، در دوره تحریم، تولیدکننده‌ها با تهیه تامین مواد اولیه مواجه شدند. دولت باید در صنعت، نقش حمایتی و نظارتی داشته و بازار آزاد باید خودش به حالت تعادل برسد؛ سیستم بانکی باید نظام‌مندتر شود تا بتواند از تولیدکننده حمایت کند. در بحث سرمایه‌گذاری و نقدینگی باید نرخ برای تولیدکننده کاهش یابد. همچنین، بحث انتقال پول و ارز باید تسهیل شود. بحث سازمان‌هایی مانند مالیات و تامین اجتماعی که در برخی موارد با تولیدکننده ظالمانه برخورد می‌کنند. دولت باید با توجه به شفافیت در عملکرد تولیدکننده، این موارد را تسهیل کند.

با توجه به اینکه امسال، سال حمایت از کالای داخلی هست، این حمایت‌ها به‌صورت ضمنی انجام شده و بسیار کم است. در هیچ زمانی، تولیدکننده تا این حد دستخوش تغییرات نبوده است. تولیدکننده و مصرف‌کننده تکلیف خود را نمی‌دانند. متاسفانه، این موارد موجب شد تا هدف دستیابی به حمایت از مصرف داخلی و کالای تولید داخلی، به طور کامل محقق نشود، اما در حال حاضر با توجه به محدودیت در قاچاق، شرایط مساعدی برای یک تولیدکننده به‌وجود آمده و می‌تواند کالای خوب تولید کرده و در داخل کشور عرضه کند؛ یعنی مقداری حالت انحصاری برای مردم به‌وجود آمده است. در گذشته، بازارهای مرزی به مقدار زیاد و بدون هیچ کنترلی کالا وارد می‌کردند و ازآنجا که کیفیت محصولات داخلی قابل ‌رقابت با کشورهای دیگر نبود، امر تولید ضعیف شد. تمام تولیدکننده‌ها به سمت مونتاژ رفته و تولید واقعی انجام نمی‌شد، اما اکنون شرایط برای تولید واقعی فراهم است، به شرط آنکه دولت در مواردی که عنوان شد از تولیدکننده حمایت کند.