سراب حیات

حدود ۹۹ درصد سطح تالاب گاوخونی خشک است

گاوخونی یکی از چند تالاب ارزشمند و بین‌المللی ایران‌زمین است  که ۴۷ سال پیش در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده  و حالا با شرایط پیش‌آمده احتمال خروج اش  از فهرست جهانی کنوانسیون یادشده نزدیک‌تر به نظر می‌رسد.

واقعیت آن است که گاوخونی در روزگاری که ایران گرفتار شرایط بحرانی آب‌شده به دلیل برداشت‌های بی‌رویه‌ای از منابع آبی حوضه آبریز زاینده‌رود، مصرف بیش‌ازحد آب در بخش کشاورزی و صنعت ،خشک و کارکرد اصلی خود را ازدست‌داده است.

به‌طوری‌که جدیدترین آمار از میزان خشکی تالاب گاوخونی که مطابق با پایش‌های میدانی و تحلیل تصاویر ماهواره‌ای است نشان می‌دهد حدود ۹۹ درصد سطح تالاب خشک است و فقط لایه‌های زیرسطحی رطوبت کمی دارد و به‌جز چند لکه بسیار کوچک در ناحیه شمالی و نزدیک مسیل هیچ‌گونه آبی در سطح که پذیرای پرندگان آبزی باشد وجود ندارد.

بحران خشک‌سالی در حالی بر چنین تالابی حاکم شده است که نمایندگان و مسوولان بارها با تاکید بر نجات گاوخونی ،  اقتصاد اصفهان را درگرو حیات این تالاب قلمداد می‌کنند، اما متاسفانه هر چه می‌گذرد وضعیت آن ناخوش‌تر و بیش از بیش علائم حیاتی خود را از دست می‌دهد.

آن میزان اندک از آبی هم که در تالاب قرار دارد به دلیل وجود آب‌های زیرزمینی است که در گودترین منطقه اصفهان تجمع یافته اما برای حفاظت از تالاب چندان تأثیری ندارد.  

چه‌بسا با تداوم روند فعلی در تالاب گاوخونی با زیان‌هایی غیرقابل‌جبران و البته  فراتر از تصورات روبرو خواهیم بود.، موضوعی که به نظر می‌رسد تاکنون جدیت و اهمیت آن چندان موردتوجه واقع نبوده است.

نفس‌های پایانی تالاب گاوخونی

گفته می‌شود که از ۳۴ تالاب برنامه جامع تالاب‌ها، چندین تالاب در وضعیت خطرناکی دارند؛ برخی از آن‌ها تقریباً به‌طور کامل خشک‌شده‌اند، برخی هم بین خشکی و احیا در حال نوسان هستند. به‌گونه‌ای که عدم احیا و بهبود این تالاب‌ها پیامدهای نامطلوبی را به همراه دارد. از نابودی شغل ده‌ها هزار نفر گرفته تا طوفان‌های گردوخاک، مهاجرت ، بیماری و ... که  در میان همه تالاب‌ها گویی تالاب بین‌المللی گاوخونی شرایط وخیم‌تری را تجربه می‌کند .

تالابی که در این سال‌ها بدون هیچ سهمی از زاینده‌رود به بیابانی برهوت تبدیل‌شده و حتی پرنده‌ای هم در حوالی آن پر نمی‌زند.

درحالی‌که تا دهه ۷۰ سالانه حدود ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب از حوضه زاینده‌رود و زیر حوضه‌های آن آب وارد گاوخونی می‌شد  اما از سال ۱۳۷۸ نخستین نشانه‌های خشک‌سالی در گاوخونی پدیدار شد تاکنون هم این تالاب بدون سهمی از زاینده‌رود در حال نفس‌های آخر است.

فصلی شدن زاینده‌رود وبی تفاوتی برخی از مسوولان نسبت به این موضوع را باید تشدیدکننده روند مرگ تدریجی گاوخونی دانست ، روندی که  دیری نمی‌پاید روزگار فقدان آن را رقم می‌زند و قطعاً در آن زمان دامنه آن نه‌فقط برای اصفهان بلکه چند استان دیگر را هم فرامی‌گیرد.

اما هم‌اکنون ،بارزترین و واضح‌ترین پیامد این بحران ، فرونشست است پدیده‌ای که به‌کرات در زمین‌ها و ساختمان‌های اصفهان مشاهده می‌شود.

تبدیل‌شدن به کانون ریز گردهای سمی از دیگر تبعات است که درنتیجه انتشار آن، برخی بیماری‌ها در منطقه شیوع می‌یابد و همچنین باعث تخریب اراضی کشاورزی می‌شود.

در دو تا سه سال گذشته شرق اصفهان از شهر ورزنه گرفته تا سگزی روزهای بسیاری را با گردوخاک‌های ناشی از خشکی گاوخونی سر می‌کنند . ریز گردهایی که بنا بر هشدار کارشناسان سمی و بیماری‌زا است.   به گفته احمد جلالیان رئیس مرکز تحقیقات مبارزه با ریز گردها دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) طبق مطالعاتی که انجام داده‌ایم به نظر می‌رسد منشأ گردوغبارهای کنونی اصفهان عمدتاً از شرق و شمال شرق استان بوده و منشأ تالاب گاوخونی هنوز زیاد فعال نشده است.

حال اگر خود کانون گردوغبار تالاب فعال شود ریز گردهای سمی نه شهر اصفهان بلکه منطقه وسیع و بخش قابل‌توجهی از استان‌های کشور حتی تهران را متأثر کند.

مهاجرت ،چالش دیگر است . به گفته ارواحی مشاور مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی با خشکیدن تالاب، زنجیره‌وار تبعاتی اتفاق می‌افتد که ممکن است نرخ مهاجرت افزایش یابد به‌ویژه از روستاها به شهرها در سطح درآمد و معیشت مردم تأثیر مستقیم خواهد داشت.

به‌علاوه خشکی تالاب گاوخونی آسیب به تنوع زیستی و پوشش گیاهی این تالاب را به دنبال دارد که به‌مرورزمان ممکن است برخی از گونه‌های تالاب از دست برود و گردشگری منطقه که فرصتی برای درآمدزایی جوامع محلی است را از دست بدهد.

خشک شدن تالاب علاوه بر اینکه معیشت مردم منطقه را به مخاطره انداخته، باعث افزایش بیکاری و مهاجرت ساکنان بومی‌شده است همچنین پوشش گیاهی و زیستگاه‌های جانوری را نیز دچار تغییر کرده است و بیماری‌هایی مانند سرطان رشد داشته‌اند.

احمدرضا ثانی فعال محیط‌زیست در ارتباط با آینده اصفهان بدون تالاب گاوخونی  به دنیای اقتصاد می‌گوید :تالاب بین‌المللی گاوخونی در این شرایط که هنوز درصدی آب دارد عواقبی بسیار ناهنجار را برای استان داشته است. از فرونشست زمین در نقاط مختلف استان گرفته تا ریز گردهای سمی و خطرناک ، از بین رفتن حیات جانوران و پرندگان اطراف تالاب  و نابودی پوشش گیاهی این منطقه ازجمله مواردی است که در این سال‌ها باکم آبی تالاب گاوخونی مشاهده‌شده است.

وی توضیح می‌دهد : پوشش گیاهی که در اطراف این تالاب قرار می‌گرفت مانعی برای آزاد شدن خاک این منطقه بود به عبارتی با افت آب تالاب ، پوشش گیاهی آن نابود و درنتیجه کانون جدیدی از فرسایش بادی تشکیل شد .که مهم‌ترین پیامد این اتفاق ، پراکندگی ریز‌گردها، آلودگی هوا و هجوم انواع امراضی است که گاه دلیل مشخصی برای آن پیدا نمی‌شود.

ثانی یادآور می‌شود: البته هنوز هم باوجود شرایط اضطراری این تالاب ، برخی از نقاط آن به کانون ریز گرد تبدیل نشده و این موضوع خود امیدواری‌هایی را به وجود می‌آورد این‌چنین که بتوان شرایط را کنترل نمود و با اقداماتی بتوان از نابودی گاوخونی ممانعت کرد.

این کارشناس تأکید می‌کند: درصورتی‌که همین ،چند درصد باقی‌مانده آب این تالاب با اجرایی نشدن تدابیر صحیح ، به اتمام رسد با شرایطی بسیار اسفناک تر از حال ، روبرو می‌شویم.

وی تصریح می‌کند :با  خشکی کامل این تالاب بین‌المللی که در آن زمان احتمالاً  بین‌المللی نخواهد بود کانونی برای  گردوغبار سمی به وجود می‌آید که با هر وزشی این ذرات سمی نه‌فقط در استان اصفهان بلکه یزد و تهران را هم درخطر جدی قرار می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد :به‌طوری‌که به‌مرورزمان، زیست پذیری این منطقه برای هر موجود جانداری بسیار سخت و یا ناممکن خواهد بود . فلاتی که در روزگاری بهترین موقعیت منطقه را داشت خالی از جمعیت می‌شود زیرا شرایط مناسب برای زندگی وجود نخواهد داشت.

 برای نجات گاوخونی چه باید کرد؟

اما چه باید کرد آن‌هم برای تالابی که احتمال ادامه حیات آن اندک و دارای دو درصد آب است.

به نظر می‌رسد مطالعات انجام‌شده و تعیین ۱۷۶ میلیون مترمکعب حقابه در سال‌های خشک‌سالی، تهیه سند مدیریت زیست بومی تالاب گاوخونی و نیز نقشه راه احیا زاینده‌رود تاکنون در عمل برای نجات تالاب بی‌ثمر بوده است و می‌بایست در اندیشه راهکارهایی اجرایی‌تر بود.

منصور شیشه‌فروش مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان بابیان اینکه زاینده‌رود منبع اصلی تغذیه گاوخونی است، می‌گوید : سایر منابع آبی ازجمله زر چشمه شهرضا نمی‌تواند برای تالاب کارساز باشد زیرا با توجه به توسعه‌هایی که رخ‌داده است، تأمین آب از مسیر آبراهه‌ها ممکن نیست.

به گفته این مسوول تنها راهکار نجات گاوخونی، تأمین حقابه‌های زیست‌محیطی تالاب بوده که مورد درخواست استان است و محیط‌زیست کشور نیز با همکاری وزارت نیرو پیگیری کند. درمجموع از دیدگاه کارشناسان این حوزه ،لازم است با قوانین جدی و اجرایی از هرگونه بارگذاری جدید ولو یک هکتار توسعه یا تغییر الگوی کشت به کشت‌های پرمصرف‌تر جلوگیری شود. همچنین استقرار کشاورزی پایدار، تعاریف مصارف صنایع بر اساس وضعیت منطقه، ایجاد تعامل در پایین و بالادست زاینده‌رود، لایروبی مسیل‌ها و نظارت بر تأمین حق‌آبه تالاب از اقداماتی هستند که ضرورت دارد برای نجات گاوخونی انجام گیرد.

قطعاً  عدم اجرای این برنامه‌ها و عدم احیای گاوخونی می‌تواند پیامدهایی جبران‌ناپذیر را در پی داشته باشد.