ستون چپ_2 copy

نویسنده در پیشگفتاری که بر این کتاب نوشته می‌گوید: «پس از فروپاشی شوروی درواقع روند رشد اقتصاد جهان شتاب گرفت و نقش نفت به‌عنوان تنها انرژی و ماده اولیه مهم برای گردش چرخ توسعه کشورها اهمیت و جایگاه ویژه‌ای یافت؛ اما از زمان پایان جنگ سرد آمریکا تلاش کرد تا منابع انرژی متنوعی در آفریقا و آسیا و همچنین نفت شِل  بیابد و بر روی آوردن به روسیه و کشورهای مشترک‌المنافع در آسیای مرکزی اتکای اقتصاد این کشور را به نفت خاورمیانه کاهش دهد؛ به‌رغم این تلاش آمریکا وابستگی جهان به نفت خاورمیانه افزایش‌یافته است. سال‌های اخیر همه کشورهای تشنه نفت به‌سوی ذخایر عظیم نفت خاورمیانه روی آورده‌اند و در تلاش هستند تا به هر نحوی شده سهمی از این منابع برای آینده اقتصاد رو به توسعه خود بیابند. انرژی موردنیاز برای گردش اقتصاد را برای سال‌های پیش رو تامین کند. هم‌چنین در سال‌های اخیر چین و هند به‌عنوان غول‌های تازه متولدشده اقتصاد در جهان حضور چشمگیر و موثر را در بازار انرژی جهان دارند.

شاید جذاب‌ترین بخش‌های این کتاب برای علاقه‌مندان به حوزه نفت و انرژی فصل‌های پایانی این کتاب باشد؛ به فرض مثال آنجایی که درباره استقلال انرژی آمریکا و آثار ژئوپلیتیک آن تا سال ۲۰۳۰ و ... بحث می‌کند.

نویسنده در فصل چهاردهم می‌نویسد: «این احتمال وجود دارد که ایالات‌متحده آمریکا به دنبال کاهش و قطع وابستگی انرژی موردنیاز خود را از حوزه خلیج‌فارس، از طریق بهره‌گیری صنایع پیشرفته در بخش حفاری افقی و بهره‌گیری از نفت شیل همچنین با افزایش قیمت نفت خام همین‌طور اقتصادی شدن اکتشاف و توسعه از شیل کم و یا قطع نماید. در این صورت اهمیت امنیت تنگه استراتژیک هرمز و باب المندب و کانال سوئز برای آمریکا کم خواهد شد.

در اواخر سال گذشته میلادی آژانس بین‌المللی انرژی جدیدترین ویرایش خود از چشم‌انداز جهانی انرژی تا سال ۲۰۳۵ میلادی را منتشر کرد. مهم‌ترین بخش این گزارش به چشم‌انداز جهانی تحول در عرصه و تقاضا و صادرات و واردات انرژی در آمریکای شمالی و خصوصاً ایالات‌متحده آمریکا مربوط می‌شود و این به یکی از مهم‌ترین و بحث‌انگیزترین مسائل انرژی تبدیل شد که بحث و بررسی در مورد آن ادامه دارد.»

نویسنده فصلی را به شوک ویروس کرونا بر نفت خام از ژانویه ۲۰۲۰ اختصاص داده است. در ابتدا این شوک را بر قیمت نفت خام بررسی می‌کند. در ادامه تاثیری که نفت شیل از ویروس کرونا می‌گیرد را بحث می‌کند و در این بحث یادآور می‌شود که فعالین حوزه نفت با توجه به اینکه زمان غلبه بر ویروس کرونا مشخص نیست هنوز نتوانسته‌اند تصمیمی جدی برای این موضوع بگیرند.

فصل شانزدهم پیش‌بینی قیمت نفت در چشم‌انداز جهانی تا سال ۲۰۵۰ است، در این فصل آمده است: «مهم‌ترین عامل یگانه‌ای که نقش تعیین‌کننده در مصرف جهانی دارد جمعیت کنونی و آتی دنیا است. جمعیت دنیا در سال ۲۰۰۲ اندکی بیش از ۶ میلیارد نفر بود و انتظار می‌رفت در سال ۱.۳ درصد افزایش یابد، با این چشم‌انداز جمعیت جهان تا سال ۲۰۵۰ به مرز ۹ میلیارد نفر خواهد رسید. افزایش جمعیت مستقیماً بر میزان مصرف نفت تاثیر می‌گذارد زیرا انسان به مواد کلیدی نظیر نفت نیازمند است و مصرف محصولات نفتی مشتقات آن متناسب با جمعیت رشد و افزایش پیدا می‌کند.

دومین عامل تعیین‌کننده مهم در مصرف نفت رشد اقتصادی و توسعه یک کشور است به‌طور متوسط و استاندارد زندگی اکثریت مردم ارتقا و بهبودیافته است. طی سالیان طولانی گذشته صنعتی شدن هر چه بیشتر گسترش‌یافته و به بسیاری از نواحی دنیا رفته است. به‌علاوه انباشت و گستردگی ثروت‌های شخصی در دنیا نیز افزایش‌یافته است. به همین نسبت مصرف مشتقات نفتی افزایش‌یافته است.»

نویسنده در پایان این فصل با عنوان «در چه صورتی قیمت نفت به ۲۰0 دلار خواهد رسید؟» آورده است: «قیمت نفت در سال ۲۰۰۸ به مبلغ بی‌سابقه بشکه‌ای ۱۴۵ دلار رسید. این مبلغ در سال ۲۰۱۴ بشکه ۱۰۰ دلار بود. در آن سال سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه پیش‌بینی کرد که قیمت نفت می‌تواند تا سال ۲۰۲۰ به بشکه‌ای ۲۷۰ دلار برسد. پیش‌بینی این سازمان بر اساس رشد چشمگیر تقاضای چین و اقتصادهای نوظهور انجام شد. اکنون‌که نفت شیل در دسترس است تحقق این پیش‌بینی غیرمحتمل به نظر می‌رسد.»

این کتاب به قلم نوشته سید کاظم پورشاهی سوندی، توسط انتشارات هزاره سوم اندیشه در ۴۹۰ صفحه منتشرشده است.