توهم تجدید پذیر ها

 چنین ظرفیتی بلااستفاده کشور موجب شده است که تولید برق در ایران اعم از احداث و نگهداری نیروگاه‌ها, سالانه ده‌ها میلیارد دلار سوخت و درآمد ارزی کشور را ببلعد. سرمایه‌گذاری در صنعت انرژی نو, سرمایه‌گذاری برای استقلال انرژی است و کشورهایی که بتوانند زیرساخت‌های انرژی نو و شبکه برق خود را سریع‌تر گسترش دهند, در رقابت برای تولید برق و توسعه اقتصادی, یک گام جلوتر از رقیبان خود خواهند بود.  اما تجدید پذیر ها اماواگرهای خاص خود را نیز دارند. استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر و تمرکز خبری روی آن در برخی مقاطع صرفا یک تصویر دور و یا شاید سراب باشد که در مقاطع ناترازی انرژی بیشتر به چشم می‌آید. تجربه کشورهای موفق در این حوزه ازجمله آلمان و هلند نشان می‌دهد که تجدید پذیر ها می‌توانند نقش قابل‌توجهی در تامین انرژی داشته باشند اما پیش از آن باید به بحث بهینه‌سازی مصرف و عادی کردن میزان مصرف توجه داشت. اگر مصرف انرژی در سطوح بسیار بالا جریان داشته باشد، استفاده از تجدید پذیر ها صرفا افزایش تولید برای هدر رفت بیشتر است. از سوی دیگر میزان انرژی تولیدشده توسط تجدید پذیر ها با توجه سرمایه‌گذاری کلانی که این بخش از انرژی می‌طلبد، چندان صرفه‌ای اقتصادی و منطقی ندارد. وقتی به‌آسانی می‌تواند با تمرکز بر بهینه‌سازی مصرف در ساختمان‌ها و صنایع میزان انرژی را کاهش داد، دیگر نیازی به تاسیس نیروگاه‌های عظیم با سرمایه‌های بالا نیست. تجدید پذیر ها پدیده  بدی برای انرژی در ایران نیستند اما باید نگاه به آن واقعی و با توجه به مختصات مصرف فعلی کشور باشد. به جهت بررسی موضوع فوق گفت‌وگو کردیم با علی‌محمد میر شمس، دبیر انجمن شرکت‌های خدمات انرژی، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

محوری بالا کوچک copy

مختصات فعلی ما در حوزه تجدید پذیر ها چگونه است؟

کل  تجدید پذیرهای ما که شامل انرژی های  بادی و خورشیدی می شوند، حدود هزار مگاوات را تامین می‌کنند و چندان سهمی در میزان مصرف ندارند. با توجه به 60 هزار مگاوات مصرف، تنها یک‌شصتم از این میزان را با تجدید پذیر تامین می‌کنیم. در حال حاضر سهم آن‌چنانی از این مساله دیده نمی‌شود. با توجه به طرح‌هایی که پیش‌بینی‌شده است و سرمایه‌گذاری‌هایی هم شده است امکان دارد سهم آن بیشتر شود اما موفقیت این طرح‌ها نیز محل سوال است. درمجموع خیلی مقدار قابل‌توجهی از انرژی را تامین نمی‌کنند.

کارخانه ها و صنایع به چه علت به دنبال سرمایه‌گذاری در این حوزه رفته‌اند؟آیا تجدید‌پذیر ها توان جبران هدر رفت انرژی صنایع را دارند؟

کارخانه‌ها به جهت الزامی که در قانون دانش بیان آمده در این حوزه اقدام می‌کنند و باهدف تامین انرژی این کار صورت نیم گیرد و خیلی میزان آن کم است. عمدتا به خاطر الزام قانونی سرمایه برای این کار گذاشته‌اند تا 5 درصد نیاز مصرفی را باانرژی خورشیدی تامین کنند. بحث تجدید پذیر در بحث ذخیره‌سازی مشکل دارد و در شب‌ها امکان تامین آن وجود ندارد، عملا نیاز به یک سیستم ذخیره‌سازی هزینه‌بردارند که چندان توجیه‌پذیر نیست و آن‌ها باقیمت برقی که دریافت می‌کنند اصلا توجیه‌پذیر نیست که با تجدید پذیر کار کنند.

 کشورهای پیشرفته در حوزه تجدیدپذیر‌ها چه درسی برای آموختن به ما در این زمینه‌دارند؟

یک‌زمان در کشور عده‌ای جو گیر می‌شوند و این بحث را جلو می‌برند؛ من حدود 28 سال است در حوزه انرژی کار می‌کنم و می‌بینم که تصمیم‌گیری‌ها در این حوزه اشتباه است. در ایران اولویت‌بندی درباره انرژی نداریم. کشور‌هایی مثل آلمان که در این حوزه قوی هستند، پیش از آن بر روی بهینه‌سازی تمرکز کرده‌اند.  این غیرمنطقی است که درست مصرف نکنیم و سرمایه کلان بگذاریم و تولید تجدید پذیر را بالا ببریم. اولویت اول این است که روی بهینه‌سازی انرژی کار شود و مصرف را بهینه کنید، بعد از محل تجدید پذیر  هم مقداری را تامین کنید. این کار غیراخلاقی است که مصرف را این‌گونه بالا ببرید و انرژی را بیشتر هدر دهید. در دولت کلا توجهی به این موضوع نمی‌شود که انرژی تولیدشده باقیمت بالا در حوزه تجدید پذیر فقط از بین می‌رود. سرمایه‌گذاری روی بهینه‌سازی باید انجام شود بعد روی تجدید پذیر کار کنند. طبق عرف می‌گویند 1 دلار سرمایه‌گذاری در بهینه‌سازی سازی مساوی 10 دلار سرمایه‌گذاری در تجدید پذیر می‌تواند نتیجه داشته باشد. من با تجدید پذیر مخالف نیستم اما اولویت‌بندی باید صورت بگیرد.

در بخش فنی پروژه تجدید پذیر ها در چه وضعیتی قرار داریم؟آیا توان داخلی می‌تواند این طرح را پیش ببرد؟

پنل های خورشیدی عمدتا وارداتی هستند و فقط یک سری از مجموعه‌های محدود در داخل آن را تولید می‌کنند. ازنظر فنی خیلی مشکلی نیست که بخواهیم آن را اجرا کنیم و روزبه‌روز هم راندمان پنل ها افزایش می‌یابد. رویکردها باید به سمت تجدید پذیر باشد ولی به هر شکل بهینه‌سازی مصرف جای خود را دارد. ما در بحث فنی خیلی چالشی نداشتیم. مشکل اساسی این است که تجدید پذیر ها در آینده باید برای ذخیره‌سازی و پیک شب فکری کنند.  به هر شکل در ابعاد کلان تجدید پذیر اقدام مثبتی است اما بهینه‌سازی می‌تواند اثر تجدید پذیر ها را جبران کند. مثل این می‌ماند که شما در یک ساختمان روستایی یک پنل خورشیدی می‌گذارید اما از آن‌طرف در ساختمان لامپ رشته‌ای مصرف می‌شود. این طبیعی است که بدترین حالت استفاده از انرژی خورشیدی است.

بهینه‌سازی تا چه حد می‌تواند نسبت به تجدید پذیر ها سودآورتر باشد؟

یکی از منابع تامین انرژی در دنیا بهینه‌سازی مصرف است. منبع هفتم انرژی در آمریکا بهینه‌سازی است. در کشور ما و در بخش ساختمان حدودا 50 درصد می‌توانیم بهینه‌سازی کنیم. به‌این‌علت که 30 درصد انرژی کشور در ساختمان‌ها مصرف می‌شود، با یک‌دهم سرمایه تجدید پذیر ها می‌توانیم بهینه‌سازی لازم را در ساختمان‌ها انجام دهیم و از هدر رفت جلوگیری کنیم.  اگر یک مگاوات از مصرف کم کنیم، انگار که یک مگاوات نیروگاه زده‌ایم و یک مگاوات سرمایه‌گذاری برای تجدید پذیر مسلما خیلی سرمایه  بالایی می‌خواهد.

محوری بالا_2 copy