کتاب «سوسیالیسم قرن بیست و یکم»

 این کتاب بر این باور است که سوسیالیسم قرن بیست و یکم تنها راه‌حل معقول برای بحران‌ها و مشکلات مختلفی است که جهان امروز با آن مواجه است. از نابرابری اجتماعی گرفته تا وضعیت نابسامان اقلیمی. در بخش اول، کتاب به این توضیح می‌پردازد که منبع اصلی آن بحران‌ها و مشکلات چیست و چرا سوسیالیسم ممکن است راه‌حلی برای رفع آن‌ها باشد. در همین راستا نیز موضوع سرمایه‌داری و سوسیالیسم را پیش می‌کشد و این‌طور سرمایه‌داری را تعریف می‌کند: «سرمایه‌داری عمل انباشت سرمایه از طریق استثمار نیروی کار مزدی جهت تولید کالاهایی برای فروش است. کالا هر چیزی است که می‌توان به بازار آورد و برای کسب سود فروخت و در سراسر تاریخ مکتوب کالاها وجود داشته‌اند.»

 گیلبرت در فصل دوم کتاب به این موضوع می‌پردازد که ادعای اساسی سوسیالیسم این است که جهان نباید توسط گروه کوچکی از سرمایه‌داران اداره شود که صرفا در جهت منافع خودشان عمل می‌کنند، بلکه باید توسط همه مردم روی کره زمین اداره شود، زیرا آن‌ها برای منافع مشترک باهم کار و فکر می‌کنند. بر همین اساس نیز سوسیالیسم نسبت به آنچه در داستان سرمایه‌داری یافت می‌شود درک بسیار متفاوتی از انسان‌ها و روابط دارد.

«سرمایه‌داران خواستار این هستند که کارگران برای کسب شغل به رقابت بپردازند، زیرا سرمایه‌داران به این وسیله می‌توانند دستمزد کمتری به کارگران پرداخت کنند. از طرفی سرمایه‌داران نیز برای به حداکثر رساندن سود با یکدیگر رقابت می‌کنند. اما هیچ‌یک از این‌ها ضرورت ندارد یا حتی معمولا برای کار واقعی کمک‌کننده نیست.»

 گیلبرت به چالش‌های سوسیالیسم نیز اشاره می‌کند و می‌گوید یکی از چالش‌هایی که سوسیالیسم در اواخر قرن بیستم با آن مواجه شد، میل به انواع جدیدی از آزادی شخصی از سوی میلیون‌ها نفر بود. از همین رو نیز گیلبرت اذعان دارد که سوسیالیسم قرن بیست و یکم فلسفه و سیاست آزادی است.

کتاب در فصل چهارم به موضوع بحران اقلیمی اشاره می‌کند به این معنا که تغییرات اقلیمی چالشی بی‌سابقه برای تمدن بشری ایجاد می‌کند. گرمایش جهانی به دلیلی این واقعیت است که دی‌اکسید کربن بیش‌ازحد ظرفیت در جو آزاد می‌شود، تقریبا به‌طور کامل از طریق سوزاندن سوخت‌های فسیلی.

سوخت‌های فسیلی برای آزاد کردن انرژی سوزانده می‌شوند که به‌نوبه خود برای تولید کالاها، جابه‌جایی کالاها و کارگران روی کره زمین و برق‌رسانی استفاده می‌شود. گیلبرت معتقد است شاید بتوان راه‌حل‌های فنی پیدا کرد که به ما امکان بدهد بدون انتشار دی‌اکسید کربن به تمام‌کارهایمان ادامه بدهیم. اما در حال حاضر اگرچه تحقیقات در مورد انرژی‌های تجدید پذیر در دهه‌های اخیر پیشرفت‌های زیادی داشته است، سطوح کنونی سرمایه‌گذاری و تحقیقاتی که صرف توسعه این فناوری‌ها می‌شوند، به‌هیچ‌وجه به آنچه برای تبدیل این به چشم‌اندازی واقع‌بینانه لازم است، نزدیک نیست.

 گیلبرت می‌گوید هر سوسیالیسمی در دوران معاصر باید بتواند به بحران اقلیمی، به شرایط ایجادشده با انقلاب سایبرنتیک و جهانی‌سازی، به انقلاب فرهنگی که جهان پسامدرن ما را آفریده و به اثرات قدرت نئولیبرال پاسخ دهد. باید با شرکت‌های پلتفرم یعنی بزرگ‌ترین تمرکز سرمایه که جهان تاکنون دیده است، مقابله کند.

 کتاب «سوسیالیسم قرن بیست و یکم» نوشته جرمی گیلبرت، توسط روژان مظفری ترجمه‌شده و انتشارات شوند آن را در ۱۱۶ صفحه منتشر کرده است.

کتاب «روسیه در خاورمیانه چه می‌خواهد؟»

انتشارات موسسه فرهنگی جهان کتاب «روسیه در خاورمیانه چه می‌خواهد؟» اثر دمیتری ترنین با ترجمه خشایار رحمانی را روانه بازار نشر کرد. کتاب حاضر اگرچه با نگاهی به تاریخ مناسبات خارجی روسیه به خاور به‌طورکلی و خاورمیانه به‌صورت اخص، از بدو پیدایش امپراتوری روسیه آغاز می‌شود اما تأکید اصلی‌اش بر دوره پساشوروی است. دوره‌ای که در آن در عین برجای ماندن پاره‌ای از ویژگی‌های ریشه‌دار در نوع نگاه روس‌ها به جهان پیرامونشان - که امپراتوری‌مآبی یکی از گرایش‌های شاخص آن است - در قیاس با گذشته، به‌خصوص با دوره شوروی، ویژگی‌های جدیدی به خود گرفته است. شاید مهم‌ترین این ویژگی‌ها پشت سر گذاشتن هرگونه ملاحظات ایدئولوژیک و اتخاذ یک رویکرد کاملا مصلحت‌گرایانه باشد. درواقع بخش مهمی از این نوشته، با ذکر نمونه‌های مشخص از نوع تعامل روسیه جدید با خاورمیانه، به توضیح همین پدیده اختصاص دارد.

خاورمیانه و موضوعات مختلف معطوف به آن، یکی از مسائلی است که مسکو، به‌ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین، توجه زیادی به آن داشته است. تردد بالای دیپلماتیک میان مقامات خاورمیانه‌ای به مسکو و بالعکس، به‌خوبی بیانگر بروز نوعی تحرک و پویایی در سیاست خاورمیانه‌ای روسیه و متفاوت از دهه‌های گذشته است. چنین به نظر می‌رسد که در پی تحولات پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، و به‌ویژه اقدامات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق که منجر به تکثیر بنیادگرایی دینی و احساسات ضدآمریکایی در خاورمیانه گردید، روسیه از یک وضعیت و اقبال عمومی بیشتری نزد دولت‌ها و افکار عمومی جوامع منطقه یادشده برخوردار شده است، وضعیتی که این کشور؛ خود نیز به استقبال و بهره‌برداری از آن فکر می‌کند. یافته‌های پژوهشی حاکی از آن است که خیزش‌های مردمی در منطقه خاورمیانه با عنوان «انقلاب‌های عربی» موجب گردید تا روسیه ابتدا سیاست همراهی با این انقلاب‌ها را در قالب همکاری با غرب در پیش گیرد، اما در ادامه به دلیل نگرانی از افزایش حضور آمریکا در منطقه و تسری این جریان به منطقه اوراسیا، سیاست تقابل با جریان‌های انقلابی و حمایت از دولت‌های حاکم را در قالب تقابل با غرب دنبال کند. دیمیتری ویتالیویچ ترنین (روسی: Дмитрий Витальевич Тренин) عضو شورای سیاست خارجی و دفاعی روسیه [ru] است.او مدیر مرکز کارنگی مسکو، یک اندیشکده روسی بود. ترنین که سرهنگ سابق اطلاعات نظامی روسیه بود، به مدت ۲۱ سال در ارتش شوروی و نیروی زمینی روسیه خدمت کرد، قبل از اینکه در سال ۱۹۹۴ به کارنگی بپیوندد. انتشارات موسسه فرهنگی جهان کتاب «روسیه در خاورمیانه چه می‌خواهد؟» اثر دمیتری ترنین با ترجمه خشایار رحمانی در ۱۰۴ صفحه به بهای ۹۰ هزار تومان را روانه بازار نشر کرد.