چرا ابزارهای  اقتصادی اصفهان کمرنگ شد؟

فارغ از دست یا غلط بودن ادعای فاضلی و از دست رفتن ابزارهای اساسی ایران در فشار به اقتصاد جهانی، این مسئله درباره اصفهان نمونه‌های قابل‌توجهی دارد. اصفهان که در چند سده اخیر یکی از مهم‌ترین نقاط اقتصادی کشور و شاهراه ارتباط تجار میان شمال و جنوب و شرق و غرب محسوب می‌شد حالا صرفا به کالاهای صنعتی از جنس فولاد و ذوب‌آهن و شهرک‌های صنعتی آن‌هم نزدیک به ۱۳ درصد صادرات کشوری خلاصه‌شده است. اگرچه اصفهان دارای پتانسیل‌های بسیاری در حوزه خلق کالاهای خدماتی از جنس محصولات هنری قرار می‌گیرد اما اثر پررنگی از محصول اصفهان در کل کشور و کشورهای دیگر یافت نمی‌شود و آمار صادرات این شهر در صورت قطع کامل نیز فقدان عمومی به همراه نخواهد داشت. این مسئله که می‌توانست در سه دهه اخیر تبدیل به یک امتیاز برای اصفهان شود و اصفهان تمامی کشور و حتی برخی کشورهای منطقه و اروپا را درگیر یک نیاز به کالای اصفهانی بکند، حالا در پیچ‌وخم‌های تولید پر چالش باقی‌مانده است.

محصولات اساسی اصفهان که می‌تواند نام این شهر را دوباره در تمام جهان زنده کرده و شهرهای مختلف کشور را درگیر نام اصفهان کند صرفا به محصولات هنری نیز خلاصه نشده و حتی در زمینه گیاهان دارویی و خوراکی نیز استان اصفهان حرف‌های قابل‌توجهی برای زدن دارد. حرف‌هایی که در سکوت و بغض تولیدکنندگان باقی‌مانده و در موارد متعددی منجر به کوچ سرمایه، فن و نیروی انسانی شده است. از مهاجرت نیروی انسانی به ترکیه برای تولید کالای هنری تا صدور کالا از اصفهان به کشورهای مختلف و صدور به دیگر نقاط جهان با برچسب کشورهای دیگر که هر یک از این اقدامات اندوهی بزرگ بر تاریخ و توان و برچسب اصفهان است.

شاید بخش بزرگ‌تر این اندوه مربوط به محصولات شناخته‌شده اصفهان باشد؛ محصولاتی که هنوز توان رقابت کیفی با تمام محصولات مشابه در سراسر جهان رادارند اما چالش‌های صادراتی، عقب ماندن از رقابت در بازار جهانی، سوءاستفاده از برند اصفهان و محصولات فوق در کنار افزایش هزینه‌های تولید باعث کم‌رنگ شدن این محصولات اساسی ازجمله گز در بازار جهانی شده است. باوجوداینکه پیشینه تاریخی صادرات گز اصفهان به دوران قاجاریه برمی‌گردد اما این سابقه نزدیک ۲۰۰ سال هم نتوانست گز اصفهان را از گزند منطق بازار نجات دهد.

در تاریخچه گز اصفهان آمده است:

«پیشینه‌ی تاریخی صادرات گز به‌عنوان طلای سفید دیار اصفهان، در زمان قاجاریه بوده که تعدادی از شاهان قاجار، این شیرینی اصیل ایرانی را به پادشاهان برخی ممالک اروپایی پیشکش می‌کردند. در دوره‌ی پهلوی نیز هنگام حضور نیروهای متفقین در ایران و عبور از اصفهان، آنان پس از بازگشت به کشورهایشان عامل تبلیغ و آشنایی خارجی‌ها با گز اصفهان  شدند.

با این پیش‌زمینه‌ها، طی مقاطع تدریجی و گذشت زمان و زیادشدن حجم سفرها و مبادلات تجاری، گز در بسیاری از کشورها متقاضی و علاقه‌مند پیدا کرد و اخیراً نیز به خاطر کوتاه شدن زمان حمل تا کشور مقصد نسبت به دهه‌های گذشته آمار صادرات گز رشد صعودی و تصاعدی داشته است که این موفقیت یک دستاورد مهم و دارای منافع عالی و درآمدزایی روزافزون برای کشور است.»

با آن‌که صادرات گز، می‌تواند درصد قابل‌توجهی از سهم فروش را داشته باشد مع‌الأسف در اولین گام که همان نوآوری در بسته‌بندی و وجود تبلیغات در کشورهای خارجی است ضعیف عمل شده است.همچنین برای موفقیت هر چه بیشتر در این زمینه، بایستی نوع بسته‌بندی‌ها و جنس آن‌ها نیز متحول شود و به شکلی باشد که از تبادل رطوبت و هوا جلوگیری کند. درزمینهٔ صادرات گز بایدها و نبایدهایی وجود دارد ولی به‌هرحال حمایت مسئولین و برخی تشویق‌ها و تخفیف‌ها می‌تواند این مهم را به سرمنزل مقصود برساند و دستاوردهای مادی و معنوی خوبی ایجاد کندو نام اصفهان و ایران را هر چه بیشتر پرآوازه کند.

فراموشی فرش اصفهان

فرش یکی دیگر از نقاط بسیار غم‌انگیز فراموشی بازار اصفهان است که از چهار دهه پیش تاکنون همواره مسیر پس رفت، کاهش صادرات و فراموشی نقشه‌ها و از دست رفتن نیروی کار را شاهد بوده است. اگرچه نخستین تحریم‌های ایران پس از پیروزی انقلاب مربوط به حوزه فرش بود اما فرش اصفهان بازارهای دیگر خود را نیز به‌مرور از دست داد و طبق گفته مسئولین این حوزه فقط از سال گذشته تاکنون نزدیک ۴۰ درصد از صادرات فرش اصفهان کاسته شده است. گسترش فرش‌های ماشینی و عدم بازاریابی و ارتباط موثر فروشندگان فرش ایرانی با جهان نیز در این پس رفت موثر بوده است. نتیجتاً اصفهان فرش خود را نیز از اهمیت خالی کرده و اکنون فقدان فرش اصفهانی در جهان چندان ناراحتی در میان هیچ کشوری به وجود نمی‌آورد. این روند که منجر به افزایش قیمت فرش اصفهان در بازارها نیز شده است، توان مصرف‌کننده را نیز کاهش داده که دیدار فرش اصفهان در خانه‌ها را نیز کاهش داده است.

پیش‌تر یکی از مسوولان فرش استان دراین‌باره گفته بود:

«فروشندگان فرش دستباف در معامله با گردشگران از دلار برای معامله استفاده می‌کنند. عده خاصی می‌توانند این کار را انجام دهند. مثلاً ممکن است خریداری قصد خرید فرش در مدت‌زمان طولانی را داشته باشد، بنابراین فروشندگان، قیمت فرش را معادل قیمت روز دلار را محاسبه و در طولانی‌مدت معامله می‌کنند. وی با تاکید بر اینکه تأیید نمی‌کنم قیمت فرش دستباف در اصفهان بر مبنای دلار محاسبه می‌شود، تصریح کرد: همچون سایر کالاها، قیمت دلار بر فرش دستباف نیز تأثیرگذار بوده اما این موضوع به معنای معامله دلاری فرش دستباف نیست. ابریشم به‌کاررفته در تولید فرش دستباف وارداتی است، بنابراین قیمت دلار مستقیماً بر نرخ فرش دستباف تأثیر می‌گذارد. اینکه گفته‌شده فرش متری ۱۸۰ دلار به فروش می‌رسد، ممکن است در معامله با گردشگران بوده باشد. همچنین تاجران نیز با دلار معامله می‌کنند و این کار تخلف نیست.نرخ دستمزد و مواد اولیه تولید فرش به‌ویژه ابریشم، افزایش قابل‌توجهی داشته است. همچنین به علت وجود تحریم‌ها و خودتحریمی دولتمردان که موانعی برای صادرات ایجاد کرده است، صادرات فرش عملاً انجام نمی‌شود. این شرایط صنعت فرش را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است.»

با این‌وجود می‌توان گفت که اصفهان درخطر فراموش‌شدگی کالایی در بازار جهانی قرار دارد و این روند منجر به زیان اقتصادی، کاهش تولید و توزیع کالای اساسی هویتی استان و بحران نیروی کار کارآمد خواهد شد.