اقتصاد هنر نصف جهان متولی ندارد

سهم هیچ اصفهان از حراج‌ها

"آرتچارت " که به بررسی بازار هنر ایران می‌پردازد در گزارشی با ارائه آمارها و داده‌های مختلف، ادعا کرده که اقبال به بازار هنر برگشته است. این مجموعه کارشناسی از رشد ۷۰ درصدی مجموع فروش هنر مدرن و معاصر ایران در همه خانه‌های حراج در سال گذشته خبر داده و ازسرگیری امور جاری و خروج از رکود بازار هنر در سال ۱۴۰۲ را اطلاع‌رسانی کرده است. آرتچارت داده‌های بازار هنر ایران از سال ۱۳۸۴ تاکنون را جمع‌آوری کرده و با آنالیز اطلاعات بازار هنر در بخش‌های مختلف ازجمله خانه‌های حراج، گران‌ترین آثار فروخته‌شده، پرفروش‌ترین هنرمندان و فعالیت‌های گالری‌ها در سال ۱۴۰۲ و مقایسه آن با سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۰ مجموع فروش هنر مدرن و معاصر ایران در همه‌ خانه‌های حراج در سال ۱۴۰۲ را ۱۷.۴ میلیون دلار اعلام کرد که نسبت به سال قبل آن، ۷۰ درصد رشد مثبت را تجربه کرده است. در سال ۱۴۰۱ مجموع فروش آثار هنرمندان ایرانی در حراج‌ها ۱۰.۲ میلیون دلار بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ رشد منفی ۳۷ درصد را ثبت کرد.

طبق داده‌های آرتچارت، در سال ۱۴۰۲ نزدیک به ۵۵۰ هنرمند ایرانی به حراج‌ها راه یافتند و حدود ۸۵۰ اثر از آن‌ها ارائه شد و از این ۸۵۰ اثر بیش از ۵۷۰ اثر به فروش رفت. بدین ترتیب هنرمندان ایرانی موفق شدند بیش از ۶۵ درصد از آثار خود را در حراج‌های برگزارشده در سال ۱۴۰۲ به فروش برسانند. ۶۰ درصد از مجموع ۱۷.۴ میلیون دلار به‌دست‌آمده از فروش آثار ایرانی، از حراج تهران به‌دست‌آمده است. بعد از ایران بریتانیا با ۲۰ درصد و آمریکا با ۹ درصد دو کشوری بودند که بیشترین سهم را درفروش آثار هنری ایران داشتند.

نکته جالب‌توجه و البته تاسف بار اینجاست که نیمی از فروش بازار هنر ایران متعلق به ۱۰ هنرمند است که اکثر آن‌ها نه‌تنها ساکن ایران نبوده‌اند که متولد اصفهان هم نبوده‌اند؛ بنابراین بخش اعظم گردش مالی این حراج‌ها نصیب خارج کشور شده و سهم اصفهان هم هیچ بوده است!

گالری‌های اصفهان دوم شدند

آنالیز‌های آرتچارت نشان می‌دهد که حدود ۱۰۰ گالری در تهران در سال ۱۴۰۲ فعال بوده‌ و بیش از ۷۲۰ نمایشگاه گروهی و انفرادی برپا کرده‌اند. تعداد نمایشگاه‌های برگزارشده در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۰ نرخ ۲۸ درصد کاهش را نشان می‌دهد. البته در سال ۱۴۰۱ این میزان ۲۰ درصد افزایش داشته است. این بدین معناست که نرخ فعالیت‌های بسترهای نمایشی در تهران در حال افزایش است اما هنوز تا سال ۱۴۰۰، یعنی دوران پیش از تعطیلی گالری‌ها فاصله دارد.

فعالیت گالری‌ها در شهرهای دیگر به‌غیراز تهران نیز نشان می‌دهد که بیش از ۳۰ گالری در ۱۵ شهر ایران (به‌غیراز تهران) فعالیت‌های نمایشگاهی داشته و حدود ۱۵۰ نمایشگاه برگزار کرده‌اند. تهران با برگزاری بیش از ۷۲۰ نمایشگاه، پرتلاش‌ترین شهر ازنظر فعالیت‌های فرهنگی و هنری در ایران است. اصفهان با برگزاری حدود ۵۰ نمایشگاه در رتبه بعدی قرار دارد. پس‌ازاین شهر می‌توان از کاشان، شیراز، بندر انزلی، مشهد، تبریز، رشت و ماهشهر به‌عنوان فعال‌ترین شهرهای هنری ایران نام برد. به‌عبارت‌دیگر اصفهان حدود یک پانزدهم تهران نمایشگاه برگزار کرده که البته به دلیل تعداد کمتر گالری‌ها بخشی از این کاستی توجیه‌پذیر است اما باید پذیرفت که فعالیت هنری در اصفهان با توجه به پیشینه هنری که دارد، بسیار اندک است.

در بررسی روند فعالیت گالری‌ها می‌توان به این نکته نیز اشاره کرد که از میان ۱۰۰ گالری مشغول در شهر تهران، گالری «اُ» با برگزاری نزدیک به ۳۰ نمایشگاه فعال‌ترین گالری تهران نام می‌گیرد. از میان بیش از ۳۰ گالری فعال در خارج از تهران هم گالری «اکنون» در اصفهان با برگزاری نزدیک به ۳۰ نمایشگاه در کنار گالری «اُ» از پرکارترین گالری‌های کل کشور در سال ۱۴۰۲ محسوب می‌شود.

وضعیت اقتصاد هنر در اصفهان

می‌توان گفت نسبت به چند سال قبل در بخش‌های هنر مدرن و محلی، اصفهان پویاتر شده و گالری‌های حرفه‌ای‌تری به جمع حرفه‌ای‌های اندک شهر اضافه‌شده‌اند و تکاپوی بیش‌تری هم در جذب مجموعه‌داران اتفاق افتاده است. در بخش هنر سنتی اما بازاری خودگردان در اصفهان حضور دارد که بخش کارآمد بازار محسوب می‌شود و مردم محصولات آن را می‌خرند. بااین‌وجود اصفهان در بخش مدرن و ملی چندان موفق نبوده‌ و به‌جز انگشت‌شمار هنرمندان، مشارکت چندانی در بازار ندارد. موضوعی که البته ناشی از این می‌شود که بازار ملی هنر در ایران، مختص پایتخت بوده و مشارکت سایر شهرها بسیار کم یا در حد هیچ است. به همین دلیل اقتصاد هنر اصفهان در بخش سنتی و ملی نقطه‌ قوت استان است چراکه بازار این بخش خودگردان بوده و اگر نهادهای سیاست‌گذار کشور، میزان دخالتشان را در آن کمتر و تسهیلات تجاری را فراهم کنند، شکوفایی بیش‌تری خواهد داشت. هنر اصفهان در بخش مدرن و بین‎المللی حرف کمتری برای گفتن دارد و بااین‌وجود مبالغی که برای هر معامله در این بازار جابه‌جا می‌شود، گاه با کل معاملات بازار سنتی اصفهان در یک سال برابر است.

 راه شکوفا کردن اقتصاد هنر در اصفهان، شناخت سازوکارها و منطق بازار هنر است. شواهد نشان می‌دهد که زمینه‌ اقتصادی شدن هنرهای مدرن اصفهان مهیا شده و سیاست‌های فرهنگی موجود مانعی برای آن نیستند. خرید آثار هنری به‌عنوان گونه‌ای از سرمایه‌گذاری هم در میان ثروتمندان پذیرفته‌شده است. البته برند سازی هنر اصفهان هم در این زمینه اهمیت دارد و عالمان هنر اصفهان باید برای این کار بکوشند و منتظر نباشند که دستی از غیب برون آید و کاری بکند.

از سوی دیگر کارآفرینی هنر حلقه واسطی است که آثار هنری را به بازار هنر وصل می‌کند. امروز این زنجیره‌ها شکل نگرفته و به همین دلیل علی‌رغم سود بالای آثار هنری اما هنرمندان فقیر هستند و از جنبه اقتصادی آثارشان بهره نمی‎برند. اهمیت کارآفرینی هنر در این است که ارزشی برای یک محصول ایجاد می‎کند تا آن محصول به نیاز روز تبدیل و از این طریق برای تولیدکننده ثروت ایجاد شود.

اقتصادی که متولی ندارد

چالش اصلی هنر در اصفهان، ازهم‌گسیختگی دستگاه‌های مختلف در بحث‌هایی مثل تدبیر امور هنری، حمایت و رسیدگی به حال هنرمندان و هدایت آن‌ها در این زمینه است و یک حکمرانی واحد و با برنامه‌ریزی روشن وجود ندارد که بتوان از آن انتظار پاسخگویی به مباحث مختلف هنر در استان را داشت. در اصفهان آمایش هنر هم وجود ندارد و مشخص نیست کدام‌یک از رشته‌های هنری در اصفهان زنده و پویا هستند؛ چه رشته‌هایی از بین رفته‌اند و کدام‌یک از رشته‌ها ازنظر تعداد هنرمند و یا بازار کار، عرضه و تقاضا و گردش مالی در شرایط سختی قرار دارند و در حال انقراض و نابودی هستند. مشخص نیست دستگاه‌هایی که در قبال رشته‌های هنری وظایفی دارند، چه عملکردی ارایه می‌کنند. آمایش هنری، متولیان این حوزه را مکلف می‌کند که وظایفشان را تعریف کرده و در این خصوص فعالیت‌هایی را انجام دهند. درنهایت می‌توان این‌گونه جمع‌بندی کرد که متأسفانه هنر در اصفهان نه‌تنها یک متولی واحد ندارد بلکه با تعدد متولیان هم روبه‌رو است و باوجود فعالیت متولیان متعددی مانند سازمان ارشاد اسلامی، حوزه هنری و حتی گاهی اوقات شهرداری، هنوز کارهای انجام‌نشده زیادی وجود دارد.