آیا صنعت دام و طیور کشور در حال سقوط است؟

متن زیر ماحصل گفت‌وگوی ما با محسن حافظ، رئیس هیات‌مدیره انجمن صنفی توزیع‌کنندگان عمده نهاده‌های دام، طیور و آبزیان حول محور چالش‌های صنعت دام و طیور در کشور است.

برخی معتقد هستند ریشه مشکلات اقتصادی ما سیاسی است و این موضوع در صنعت دام و طیور بیشتر نمود دارد. نگاه شما در این خصوص چیست؟

بدون تردید ریشه مسائل اقتصادی ما در اقتصاد ما نیست. خیلی از این مشکلات سیاسی هستند. تصمیماتی که در رده‌های بالای مدیریتی کشور اتخاذ می‌شوند، برای برنامه‌ریزی بلندمدت نیستند. به همین دلیل هیچ‌کدام از تولیدکنندگان ما نمی‌توانند در بلندمدت برای کار خود برنامه‌ریزی داشته باشند. امروز در حالی که قیمت تمام‌شده مرغ بالاتر از ۴۰‌هزار تومان است، در خوش‌بینانه‌ترین حالت با ۳۵‌هزار تومان به فروش می‌رسد. در حالی که هزینه‌های تولید جوجه یک‌روزه ۱۲‌هزار تومان تمام می‌شود، بیشتر از ۲‌هزار تومان مشتری ندارد.این شرایط شامل دام سبک و سنگین نیز می‌شود. در صورتی که کوچک‌ترین کمبودی احساس شود در عرض یک روز تصمیم به واردات گرفته می‌شود؛ در چنین شرایطی راهی برای برنامه‌ریزی بلندمدت و سرمایه‌گذاری در صنعت وجود ندارد.

امروز شیر و گوشت قرمز در کشور تبدیل به یک کالای لوکس شده است و اگر صنعت شیرخشک و امکان صادرات آن را نداشتیم لبنیات صنعتی ما نیز از بین رفته بود. چرا که شیر قابلیت ماندگاری ندارد. متاسفانه ظرفیت پرورش دام شیری ما که سال‌ها روی آن کار شده و ارتقا پیدا کرده بود، به دلیل کاهش سرانه مصرف شیر و گوشت قرمز به شدت دچار آسیب شده و دام‌های مولد راهی کشتارگاه می‌شوند.

بر‌خی از صنعتگران  مشکلات حوزه دام و طیور را ناشی از تصمیمات لحظه‌ای مسوولان عنوان می‌کنند. این موضوع را تایید می‌کنید؟

تصمیم‌گیران در چنین شرایطی، چاره‌ای ندارند به جز اینکه به‌روز تصمیم بگیرند و ناچار هستند از صدمات بلندمدتی که این تصمیمات ممکن است به اقتصاد وارد کند چشم‌پوشی کنند. اما در حقیقت این تصمیمات ما را به سمت نابودی صنعت دام و طیور سوق می‌دهند. به زودی مزارع پرورش مرغ مادر به دلیل فروش دو‌هزار تومانی جوجه ازبین خواهند رفت و طی ماه‌های آینده، جوجه‌ای وجود ندارد که پرورش پیدا کند. به هر حال ظرفیت و توان پرورش‌دهندگان مرغ گوشتی و زنجیره‌های ما نیز محدود است و تا حدی می‌توانند ضرر و زیان را تحمل کنند. باید در نظر داشته باشیم که در صورت تعطیلی مرغداری‌ها، کشور نمی‌تواند کل نیاز سفره مردم را وارد کند. هیچ کشوری وجود ندارد که بتواند نیاز ما را به گوشت مرغ تامین کند.

بسیاری از دامداران معتقد هستند کاهش ارزش پول ملی، صنعت دام و طیور را به شدت به چالش کشیده است. این موضوع را چگونه تشریح می‌کنید؟

این روز‌ها عددهایی که در ارتباط با خلق پول شنیده می‌شوند، عجیب و ترسناک هستند. تزریق این حجم نقدینگی به صورت روزانه به نظام پولی کشور، ارزش پول ملی را پایین و پایین‌تر می‌آورد. در صنایعی مانند آهن، خودرو و‌... قیمت کالا به‌روز افزایش پیدا می‌کند، اما در مورد صنعت دام و طیور به این صورت نیست. در واقع صنعت دام و طیور، در ازای تولید، نه‌تنها سود نمی‌کند، بلکه محصول را با زیان می‌فروشد. یعنی فعالان این صنف در دو مرحله دچار زیان می‌شوند. اول همان زیانی که به چشم می‌آید و دوم اینکه روز‌به‌روز ارزش سرمایه در گردش این صنعت پایین و پایین‌تر می‌آید. تمام اینها توجیه اقتصادی فعالیت در این زمینه را کاملا زیر سوال می‌برد ولی همه ما که سال‌ها در این حرفه فعالیت کرده‌ایم، چاره‌ای جز ادامه نداریم. مرغدار اگر مرغداری نکند کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد. در مزارع مرغداری سرمایه‌گذاری‌های سنگینی شده است و نمی‌توان آنها را تغییر کاربری داد. متاسفانه به دلیل یارانه‌ای که سال‌ها به این صنعت اختصاص داده شد، ظرفیت تولید و به تبع آن سرانه مصرف گوشت مرغ ما به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد. اما در حال حاضر نسبت به سال گذشته سرانه مصرف ما حدود ۳۰‌درصد کاهش پیدا کرده است و این کاهش ادامه دارد. چرا که هر روز جیب مردم خالی‌تر می‌شود. ما حدود ۵۵‌درصد کاهش مصرف گوشت قرمز داشتیم. کاهش مصرف شیر نیز چشمگیر بوده است که اثرات آن به صورت فقر غذایی، طی سال‌های آتی به شدت سلامت جامعه را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد و هزینه‌های پزشکی و دارو به شدت افزایش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر پیش‌بینی ما وقوع یک آینده وخیم است.

آیا واگذاری مدیریت بخش خصوصی به اصناف، واقعی است؟

اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است. وقتی دولت مسوولیتی را به تشکلی واگذار می‌کند، باید اختیارات آن را نیز واگذار کند. وقتی دولت قیمت را دستوری مشخص می‌کند و مجوز واردات و صادرات از زیر دست دولت رد می‌شود، شبیه به این است که دست کسی را ببندند و از او بخواهند که شنا کند. ممکن است دولت در ظاهر اختیاراتی را به تشکل‌ها داده باشد و دوستان در تشکل‌ها زحمات زیادی بکشند. ولی اگر اختیاری نداشته باشند عملا نمی‌توانند نقش موثری در کنترل مشکلات صنف ایفا کنند.درحال حاضر ظرفیت تمام صنعت مرغداری بیشتر از نیاز کشور است و تمام این بخش‌ها چاره‌ای جز کاهش تولید ندارند. در چنین شرایطی این سوال مطرح می‌شود که چه بلایی بر سر این حجم از سرمایه‌گذاری و ظرفیت خالی در صنعت خواهد آمد. با وجود این شرایط، مجوز برای راه‌اندازی مزارع جدیدی صادر می‌شود و به وسوسه وام‌هایی که داده می‌شود هنوز مزارع جدیدی احداث می‌شوند.

به گفته بسیاری از کارشناسان نبود تفکر بلندمدت در کشور یکی از مهم‌ترین چالش‌های صنعت دام و طیور و حتی صنایع دیگر است. چرا مسوولان در کنار تفکر کوتاه‌مدت به برنامه‌ای بلندمدت نمی‌اندیشند‌؟

این مسیری بوده که ما در طول سال‌ها طی کرده‌ایم و طی این سال‌ها هیچ مدیری در سطح کشوری تفکر بلندمدت نداشته است. هیچ یک از مسوولان چه سیاسی و چه اقتصادی به دنبال حل ریشه‌ای مشکلات کشور نبوده‌اند. کسانی که در راس کار بوده‌اند تنها با اتخاذ تصمیمات مقطعی، مسکن‌هایی را به اقتصاد کشور تزریق کرده‌اند. آنچه ما را به این نقطه رسانده است، اصولا نمی‌توان گفت که ماحصل تصمیمات ۶ماه گذشته است. این ثمره اشتباهاتی است که از گذشته به ما به ارث رسیده است. امروز چاره‌ای جز تزریق مسکن‌هایی مانند واردات، جلوگیری از صادرات، قیمت‌گذاری دستوری و..‌‌‌. وجود ندارد. به هر حال وقتی جیب مردم خالی است، ما زودتر به سمتی که نباید، سقوط خواهیم کرد.